۱۹ آبان ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۴
ستارگان آسمان دین و اندیشه؛ سید مرتضی

اسلام دین تعقل است، در کلام معصومین بارها مشاهده نموده ایم که فرموده اند: ما حکم به العقل حکم به الشرع؛ آنچه عقل به آن حکم می کند، شرع هم طبق همان حکم می کند. این قاعده تلازم میان عقل و شرع است. مرحوم سید مرتضی پدر عقل گرایی در مکتب شیعه معرفی شده است، زیرا ایشان بود که برای اولین بار به صراحت اعلام کرد: اولین تکلیف انسان ها تکلیف ذاتا عقلی است نه نقلی.

به گزارش خبرگزاری اهل بیت (ع) ـ ابنا ـ علی‌بن‌حسین بن موسی (۳۵۵-۴۳۶ق) معروف به سیدِ مرتضی، شریف مرتضی و علم الهدی، فقیه و متکلم امامی و از شخصیت‌های پرنفوذ اجتماعی شیعه در دوره آل بویه بود. سید مرتضی مانند پدر و برادرش سید رضی، مدتی نقیب طالبیان، امیرالحاج و رئیس دیوان مظالم بود و در بغداد زندگی می‌کرد و نزد خلفای عباسی و حاکمان آل بویه احترام ویژه‌ای داشت.

 سید مرتضی بر حجیت عقل در عقاید و مباحث کلامی تأکید داشته و علاوه بر آن، در اندیشه‌های فقهی خود نیز رویکردی عقل‌گرایانه داشته است. وی از پیشگامان روش اجتهادی در فقه شیعه دانسته شده است که بر خلاف اخباریان، در استنباط احکام از ادله عقلی بهره می‌برده است.

 آثار بسیاری در فقه، اصول فقه، تفسیر قرآن از او بر جای مانده است. سید مرتضی همانند استادش شیخ مفید، حجیت خبر واحد را انکار می‌کرده است. به باور او، استناد به خبر واحد نه‌تنها در موضوعات اعتقادی جایز نیست، بلکه در استنباط احکام فقهی نیز راهی ندارد.

 در حوزه علوم نظری، می توان سید مرتضی را پدر عقل گرایی در مکتب شیعه معرفی کرد. هرچند شیخ مفید؛ استاد سید مرتضی، در مقابل مکتب قم به رهبری شیخ صدوق، عقل گرایی را در اندیشه کلامی شیعه توسعه داد، اما این سید مرتضی بود که با صراحت اعلام کرد: اولین تکلیف انسان ها، تکلیفی ذاتا عقلی است نه نقلی. او در کتاب «الاصول الاعتقادیه» می گوید: «بدان که نخستین عمل از اعمال قلبی که به عهده انسان گذاشته شده، این است که پروردگار خویش را بشناسد و تنها راه برای این شناسایی، استدلال کردن به حدوث اجسام و نظایر آنها است. (۱)

 سید مرتضی با قاضی عبدالجبار همدانی معتزلی (متوفی ۴۱۵ ق) معاصر بود و مدتی در نزد وی شاگردی کرد. عبدالجبار در آن زمان قاضی القضات رکن الدوله دیلمی بود و به ترویج اندیشه های اعتزالی می پرداخت. سیدمرتضی در این زمان بود که قلم به دست گرفت و اندیشه شیعه را بار دیگر با عقلانیت عجین کرد. او، حتی آرای شیخ مفید را در امامت و مباحث عقیدتی دیگر، به نقد کشید، تا از شیعه اندیشه ای پیراسته عرضه کند. گرایش سیدمرتضی به عقلانیت تا بدان جا است که همگان را (همراه با قَسَم) به پرهیز از تقلید در مسائل نظری دعوت می کند. او این گونه می آورد: هر آن که درباره مطلب ما در این کتاب (الذخیره) اندیشه نماید، قَسمش می دهیم که در هیچ یک از رهیافت ها و دلایل آن از ما تقلید نکند و بر اساس حسن ظن، از اندیشه ها و تأمل، به این سبب که ما به اندازه کافی زحمت کشیده ایم، باز نماند، بلکه در هر گزاره ای، مانند شخصی که از ابتدا می خواهد شروع کند، نظر نماید و از این طریق تلاش نماید تا حق را از باطل و راست را از دروغ تشخیص دهد و در هر مطلبی که اندیشه می کند، اعتدال گرایی را از دست ندهد. (۲)

 زهرا صالحی فر، کارشناس ارشد قرآن و حدیث، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه دانشگاه باقرالعلوم


 پاورقی

۱. علم الهدی، سید مرتضی، الاصول الاعتقادیه، ج۲، ص ۱۷۹.

۲. همان، الذخیره، تحقیق: الحسینی، سید احمد، ص ۶۰۷.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha