خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) _ ابنا: ولایت بر تشریع، حق قانونگذاری است و به خداوند اختصاص دارد؛ اما ولایت تشریعی نوعی سرپرستی در محدوده قانون الهی است. «ولایت در محدوده قوانین شریعت» یعنی، چه کسی والی و سرپرست است؛ نه اینکه چه کسی حق دارد قانون و شریعت، جعل و وضع کند. این ولایت تشریعی قطع شدنی نیست و همیشه کارشناسان دین، مردم را رهبری صحیح خواهند کرد. جانشینان انبیا، به ویژه امامان معصوم نیز حضوری پیامبرگونه دارند، به آنان وحی تشریعی نمیشود تا حکم تازهای از سوی خداوند بیاورند اما از مقام و جایگاه ولایتْ، کارِ پیامبرانه میکنند. این ولایت، همان ولایت تشریعی و سرپرستی امّت است که هرگز زوال نمیپذیرد. ولایت حاکم اسلامی نیز از سنخ ولایت تشریعی است که در محدوده شریعت قابل اجراست (۱).
نکته قابل توجه، تفکیک ولایت بر تشریع و ولایت تشریعی است. ائمه (ع) حجت الهیاند، حقیقت قرآن و سنّت، نزدشان است و دین و شریعت الهی را تفسیر و تبیین معصومانه میکنند اما وحی و تشریع از خداوند دریافت نمیکنند و بر دین و شریعت، نمیافزایند. یعنی ولایت بر تشریع ندارند. از طرفی بشر در عصر خاتمیت، به برکت وجود امام، از عالم غیب منقطع نمیشود. امامان، مبیّنِ احکام شریعت، پاسدار و نگاهبان راستین دین الهی و دانش پیامبراند که بیانِ تفصیلی احکام و شریعت را نیز بر عهده دارند. درنتیجه با بسته شدن دفتر نبوّت، ولایت هرگز منقطع و برچیده نمیشود.
ولایت شئون مختلفی دارد؛
الف. ولایت در تشریع یا جعل شریعت الهی: مخصوص خداوند است.
ب. ولایت تشریعی: دارای مراتب است؛
. آوردن شریعت از جانب خداوند: مخصوص رسولاکرم (ص) است.
. تبیین معصومانه شریعت الهی: علاوه بر پیامبر، ائمه (ع) نیز این ولایت را دارند.
. اجرای احکام و حدود شریعت در جامعه اسلامی: وظیفه متولی امور مسلمانان است یعنی پیامبر یا امام و یا منصوب از جانب ایشان (۲).
بنابراین میتوان گفت ولایت بر تشریع، حق قانونگذاری خداوند است اما ولایت تشریعی نوعی سرپرستی در محدوده قانون الهی است. از آنجاکه پس از رحلت پیامبراکرم (ص) دین اسلام و قرآن کریم برای عموم مسلمانان، کامل تفسیر و تبیین نشده بود، مرجعیتْ در حل اختلافِ علما، برای فهم دین و بیان تفصیل احکام و شریعت بر عهده ائمه (ع) نهاده شد؛ یعنی ائمه (ع) با علم خدادادی و نیز علم گرفته شده از جانب رسولاکرم (ص) مسئول تبیین و تفسیر معصومانه دین هستند.
پینوشت
۱. جوادی آملی، عبدالله (۱۳۹۷ش) ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، نوزدهم، قم: اسراء، ص ۱۲۴؛ جوادی آملی، عبدالله (۱۳۸۵ش) توحید در قرآن، دوم، قم، نشر اسراء، ص ۴۳۳؛ وحی و نبوت در قرآن، ص ۴۱۶و ۴۱۲.
۲. طباطبایی، محمدحسین (۱۳۷۴ش) ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ص ۱۴۰؛ همان، ج۶، ص ۱۸.
نظر شما