خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ابنا: پاداش کمخوابی، کمخوری و کمگویی از توصیههای دینی و اخلاقی است که به آنها سفارش شده است.
هر کسی دوست دارد تا در دنیا در صحت و سلامتی جسم و روح زندگی کند و از بیماری در امان باشد. از نظر آموزههای دینی صحت و سلامت تن و روح و روان شرط عبادت و دستیابی به کمالات والای انسانی است؛ زیرا تن رنجور ناتوان از انجام واجبات و عباداتی است که انسان را به کمال می رساند.
انسان موجودی مرکب از جسم و روح است. روان که به زبان عربی به «نفس» تعبیر میشود، همان روح و جان مجردی است که در ماده دمیده میشود. نفس و روان آدمی چنانکه خداوند در آیهای از سوره مومنون میفرماید در پیدایش خود نیازمند بدن است؛ و انسان اگر بخواهد در جهان مادی و خاکی دنیوی وجود داشته و کاری انجام دهد، لازم است از بدن مادی و جسم خاکی بهرهمند باشد و اگر این بدن در صحت و سلامت کامل نباشد، نفس و روان آدمی هم نمی تواند به اهداف کمالی خود دست یابد.
بر اساس قاعده معروف «من فقد حسا فقد فقد علما؛ هر کسی حسی را از دست دهد، به تحقیق علمی را از دست داده است» هر عضوی از اعضای بدن آدمی نقشی در کمالیابی دارد که دیگر اعضا نمیتوانند جایگزین واقعی و کامل آن عضو مفقود و ناقص باشند.
از آیات قرآن به دست میآید که هرگاه به دلایل و عوامل عارضی و تغییر شرایط بدنی مانند نقص و بیماری، انسان ناتوان از درک و فهم حقایق میشود و نمیتواند به معرفت صحیح دست یابد؛ البته این عذر شرعی از سوی خداوند پذیرفته می شود، اما باید دانست به همان میزان از رسیدن به کمالات باز میماند. انسان بیمار نمیتواند روزه بگیرد و نماز بخواند یا به تمام و کمال این اعمال عبادی را انجام دهد؛ و عذرش هم پذیرفته است اما در عین حال انجام صحیح و تمام هر عمل عبادی نقش بر روان و جان آدمی میزند که هویت او را برای آخرت میسازد. در حقیقت صقحه وجود هر فردی با هر فکر و عملی نقش برجستهای میگیرد و اندک اندک ماهیت و هویت او را تغییر میدهد. اینگونه است که در مسیر سقوط یا صعود قرار میگیرد.
اهمیت ویژه بهداشت جسم و روح در دین مبین اسلام
اسلام به بهداشت جسم و روح بسیار اهمیت میدهد؛ زیرا تن نه تنها مرکب رهوار روان بلکه عامل تکامل و تطور آن است. از همین رو تن و روان در یکدیگر تاثیر متقابل دارند و صحت و سلامت هر یک در آن دیگری نیز تاثیر گذاشته و به همان منوال بیماری و ناخوشی هر یک در دیگری تاثیرگذار است.
لذا در اسلام برای سلامتی جسم مراعات اعتدال (یعنی اندازه خوابی و اندازه خوری) صحیح است و کمخوری و کمخوابی و امثال اینها صحیح نمیباشد؛ همانطور که پرخوری و خواب زیاد نیز صحیح نیست.
اعتدال یعنی میانهروی صحیح و حد وسط در امور که نه در آن زیادهروی باشد و نه کاستی. به تعبیر امروز استاندارد هر چیزی همان حد اعتدال آن چیز است. مثلاً یک انسان بر اساس موازین پزشکی باید در شبانهروز یک کیلو غذا بخورد، حال اگر بیشتر بخورد به راه افراط و اسراف رفته و اگر کمتر بخورد، راه تفریط و کمبود را پیموده است. حد اعتدال و استاندارد او همان یک کیلو است. از این رو اعتدال، خصلتی هماهنگ با مزاج و ساختار وجودی انسان سالم است و در مقابل آن راه افراط و تفریط، راهی انحرافی از صراط مستقیم و ناهماهنگ با شاکله و ساختار انسان است. در قرآن میخوانیم: «و کَذلِکَ جَعَلناکُم اُمَّةً وَسَطاً؛ همان گونه (که قبله شما یک قبله میانه بین شرق و غرب است) شما را نیز امّت میانهای قرار دادیم.»(۱)
همچنین حضرت علی(ع) در این باره میفرمایند: «لاتَرَی الجاهِلَ اِلّا مُفرِطاً اَو مُفَرَّطاً؛ (۲) همیشه انسان نادان، یا افراط گر و یا تفریطکننده است.»
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت بر آید
زبان؛ عافت بسیاری از مشکلات انسان
بر اساس آیات و روایات پرحرفی، آفت بسیاری از مشکلات بهویژه برای روان آدمی است. انسان پرگو دچار بیهودهگویی و یاوهگویی و دروغ و غیبت و تهمت و دیگر گناهان زبانی میشود. البته شایان ذکر است اگر سخن زیاد در مسیر حق و برای بیان حق و حقیقت باشد ارزشمند خواهد بود، بنابراین هیچ عبادتی نزد خداوند برتر از سخن حق نیست، چنانکه پیامبر اسلام(ص) دراین باره میفرمایند: أفضَلُ الجِهادُ کَلِمَةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ، أفضَلُ الجِهادِ کَلِمَةُ حُکمٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ؛ (۳) برترین جهاد، سخن عادلانه در برابر پیشوایی ستمگر است. برترین جهاد سخن حق در برابر پیشوای ستمگر است. »
همچنین سخن اگر چه اندک و در مسیر باطل باشد مذموم است و هیچ گناهی بالاتر از سخن باطل نیست. این را هم باید توجه داشت، همانطور که بیشتر گناهان با زبان انجام میشود قسمت مهمی از عبادات و اعمال نیک از قبیل ذکر خدا، ارشاد مردم، تعلیم و تربیت، امر به معروف و نهی از منکر و جهاد نیز با سخن گفتن و زبان انجام میشود. از همین رو امام صادق(ع) میفرماید: «کلام فی حق خیر من سکوت علی باطل؛ سخن گفتن درباره حق، از سکوتی بر باطل بهتر است» (۴)
البته کمگویی زمانی فضیلت و خوی نیکوست که انسان با سکوت خویش به تفکر و تدبر در آیات آفاق و انفس بپردازد که این تفکر شکوفایی و کمال انسان خواهد شد و نتیجه اش رضایت الهی و بهشت ابدی است. از همین رو امام علی(ع) میفرماید: إن المومن... إذا سکت فکر... و المنافق إذا سکت سها؛ سکوت مومن تفکر و سکوت منافق غفلت است. (۵)
روح و روان سالم، در بدن سالم است
اگر انسان بخواهد در جهان مادی و خاکی دنیوی وجود داشته و کاری انجام دهد، لازم است که از بدن مادی و جسم خاکی بهرهمند باشد و اگر این بدن در صحت وسلامت کامل نباشد، نفس و روان آدمی هم نمیتواند به اهداف کمالی خود دست یابد. زیرا تن نه تنها مرکب رهوار روان بلکه عامل تکامل و تطور آن است. از همین رو تن و روان در یکدیگر تاثیر متقابل دارند و صحت و سلامت هر یک در آن دیگری نیز تاثیرگذار است. و جسم سالم هم در گرو اعتدال و میانه روی در خوردن و خوابیدن است و کمخوری و کمخوابی همانند پرخوری و خواب زیاد نهی شده است. همچنین کمگویی به خودی خود دارای ارزش نیست؛ چون سخن زیاد اگر در مسیر حق باشد ارزشمند است و همچنین اگر سخنی در مسیر باطل باشد اگرچه اندک و کم هم باشد باطل است و موجب پیدایش بسیاری از گناهان مانند دروغ و غیبت و تهمت و... میشود.
پی نوشت ها:
۱.سوره بقره، آیه ۱۴۳.
۲.شیخ رضی، نهج البلاغه، حکمت ۷۰
۳.متقی هندی، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، محقق: بکری حیانی - صفوة السقا، چاپ پنجم، مؤسسة، ۱۴۰۱هـ/۱۹۸۱م، ج۳، ص۷۸، ح ۵۵۷۶؛ محمدی ری شهری، محمد، مترجم: شیخی، حمید رضا، قم، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ۱۳۸۹، ج۷، ص۳۳۰، ح۱۲۸۴۰؛
۴.صدوق، محمد بن علی، کتاب من لایحضره الفقیه، تصحیح: علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی
۵. حرانی، ابنشعبه، تحف العقول عن آلالرسول صلیاللّه علیهم، چاپ علیاکبر غفاری، قم
برای مطالعه در خصوص مباحث اخلاقی می توانید از کتاب های ذیل استفاده کنید:
کتاب معراج السعاده تألیف ملا احمد نراقی
جامع السعادات، ملا محمدمهدی نراقی
.........................
پایان پیام
نظر شما