۱۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۷
اصول پرسش و پاسخ در جلسه خواستگاری

واقعا جای تعجب دارد برخی جوانان در جلسه خواستگاری، ده دقیقه با هم صحبت می‌کنند و بعد هم می‌گویند:«یکدیگر را پسندیدیم».عجب!

خبرگزاری بین المللی اهل بیت علیهم السلام ابنا- اصول پرسش و پاسخ در جلسه خواستگاری
در این مقاله بنا داریم اصول درست،پرسش و پاسخ جلسات خواستگاری را بیان کنیم؛ چرا که علاوه بر شناخت خارج از جلسه خواستگاری این پرسش و پاسخ‌ها است که باعث ایجاد نوع دیگری از شناخت را نسبت به دو طرف از یکدیگر ایجاد می‌کند.

الف) سوالاتی با جواب‌های توضیحی
پرسش‌های خواستگاری نباید به گونه‌ای باشد که پاسخش با یک «بله» یا «خیر» تمام شود.

به نمونه خواستگاری زیر دقت کنید
•••••
مادر پسر، رو به مادر دختر کرده و در حالی که لبخندی بر لب دارد، می‌گوید: اگر اجازه بدهید، این دوتا جوان بروند و حرف‌هایشان را باهم بزنند.
مادر دختر هم لبخند او را پاسخ می‌دهد و می‌گوید: خواهش می‌کنم! بعد هم دختر را صدا می‌کند.
دختر هم از قبل برنامه ریزی شده به اتاق می‌رود و آقا پسر هم به دنبالش.
حالا هر دو لحظات اول را به سکوت سپری می‌کنند.
دختر خودش را جمع و جور می‌کند و می‌گوید: خواهش می‌کنم بفرمایید شروع کنید.
پسر لبخندی می‌زند و می‌گوید معتقدم احترام به همسر در همه‌جا باید رعایت سود، شما بفرمایید.
دختر قیافه در هم می‌کشد و در دل می‌گوید: هنوز هیچی نشده مرا همسرش می‌خواند.
دختر می‌گوید: برای این که وقت خانواده‌ها گرفته نشود، تعارف را کنار بگذارید و شروع کنیم بهتر است.
پسر از جیب کتش برگه‌ای را خارج می‌کند؛ اما قبل از شروع دختر می‌گوید: 
من اعتقاد دارم مرد باید به پدر و مادر همسرش باید همانند پدر و مادرش احترام بگذارد، شما هم؟
پسر: بله
دختر: من معتقدم در زندگی، نه حرف مرد و نه حرف زن، هیچ کدام نباید حرف آخر باشد. منطق و تفاهم، حرف اول و آخر در زندگی است. شما هم؟
پسر: بله
دختر: مرد باید صبحش را برای کار و بعد از ظهرش مطلقا برای همسرش باشد، درست است؟
پسر: بله

••••••
این سوال و جواب‌ها، همین گونه ادامه پیدا کرد و پسر هم با همین شیوه، بعد از دختر شروع به سوال پرسیدن کرد؛ اما سرانجام هیچ کدام نفهمیدند طرف مقابلشان کیست و چرا؟
این نوع جلسات خواستگاری بیشتر شبیه مسابقات بیست سوألی یا جلسه بازجویی اشتباه گرفته می‌شوند.
با «بله» و «نه» که شناختی حاصل نمی‌شود.

حالا برای فهم درست پرسش و پاسخ به این نمونه دقت کنید.

فرض کنید دختری از این که همسرش با افراد نامحرم گرم بگیرد و برادرانه با آنها برخورد کند، متنفر است.
خب دختر می‌تواند این مسئله را در جلسه خواستگاری این گونه بیان کند:« من از اینکه همسرم با دختران و زنان نامحرم؛ هرکسی که می‌خواهد باشد، در فامیل یا غیر فامیل، باز و برادرانه برخورد کند، متنفرم». اما اگر بخواهد پاسخی بگیرد که تا اندازه‌ای مطمئن باشد جواب اصلی است نه جواب ساختگی، باید اینگونه بپرسد:« با توجه به اینکه آداب معاشرت حکم می‌کند انسان به گونه‌ای با دیگران برخورد کند که او را متحجر و بی‌ادب نخوانند، به نظر شما یک مرد در روابطش با نامحرم چگونه باید باشد؟ اگر نامحرم دختر عموی شما باشد، چطور؟ فرقی بین دختران نامحرم فامیل و غیر فامیل هست؟ ».
این نوع گفت و گو، با گفت و گوی نوع اول بسیار متفاوت است. اگر چند سوأل از این دست در گفتگو باشد، طرف مقابل مجبور است چیزی را که به آن اعتقاد دارد، رو کند؛ چرا که نمی‌داند موضع شما چیست. البته برای این نوع سوأل کردن، باید وقت گذاشت؛ یعنی قبل از خواستگاری، سوأل‌های این چنینی را بر اساس معیارها تنظیم کرد.
این گونه سوأل‌ها، فریب دادن طرف مقابل نیست؛ بلکه محک زدن صداقت طرف مقابل است.
خطرناک‌ترین نوع پرسش و پاسخ همان است که بالاتر در اول مطلب بیان کردیم؛ «بله» و «خیر» جواب دادن.

ب) تنظیم زمان گفتگو، به اندازه فهم معیارها و روحیه‌های یکدیگر
از طولانی شدن جلسات گفتگو نترسید. یک ساعت، دو ساعت، یا یک و دو جلسه؛ به اندازه‌ای که از طرف مقابل شناخت کافی پیدا کنید. همه حرف‌هایتان را با منطق و درایت، بزنید.
واقعا جای تعجب دارد برخی جوانان در جلسه خواستگاری، ده دقیقه با هم صحبت می‌کنند و بعد هم می‌گویند:«یکدیگر را پسندیدیم».عجب!
البته این هم هست که بعضی دخترها خجالت می‌کشند که به پدر و مادرهاشون بگویند:«من باید یک جلسه دیگر با این پسر حرف بزنم» خجالت ندارد. می‌خواهید یک زندگی را شروع کنید؛ شوخی که نیست.
خانواده‌ها اگر به آینده فرزندانشان اهمیت می‌دهند اگر دخترشان، درخواست جلسه دیگری کردند رضایت دهند، حضوری نشد، تلفنی، تلفنی نشد از طریق پیغام.
چرا برخی،از این طرف بام و برخی از آن طرف بام می‌افتند؟
برخی اجازه ورود فرزندانشان به روابط قبل از ازدواج می‌دهند، و آن را لازم می‌دانند. برخی دیگر حتی گفت و گوی جلسه خواستگاری رو هم محروم می‌کنند. نه به این شوری شور، نه به این بی‌نمکی.

ج) تبادل احساسات، ممنوع!
در جلسات خواستگاری از عبارات احساسی و عاطفی استفاده نکنید، روی جمله‌های احساسی طرف مقابلتان حساب باز نکنید.
کاملا جدی و منطقی صحبت کنید.
گاهی پسر می‌گوید:« من از این که افتخار خواستگاری شما نصیبم شده خیلی خوشحالم. اگر چه می‌دانم لیاقت همسری شما را ندارم....» و چه و چه.
برخی برای جلب توجه طرف مقابل اینگونه صحبت می‌کنند.

د) دسته بندی سوألات خواستگاری
بخش اول: آینده زندگی
عوامل مهم موفقیت در زندگی؟ صفاتی که از همسرتان انتظار دارید؟ محل سکونت و زندگی شما در آینده؟ نظرتان در مورد مراسم عقد و عروسی و حنابندون؟ 
مهریه و نحوه پرداخت آن؟ 

بخش دوم: خانواده همسر
سطح فرهنگی و طرز تفکر خانواده خود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 
خانواده شما تا چه حد به امور مذهبی پایبند هستند؟ شادی و نشاط در خانواده شما چگونه تعریف شده؟ میزان دلبستگی به خانواده‌تان؟ اهل دعوا با خانواده هستید؟ 

بخش سوم: مسائل اقتصادی
نظرتان در مورد کار کردن همسرتان چیست؟ چه شغلی را برازنده یک زن می‌دانید؟ تا چه اندازه به صرفه جویی و قناعت در زندگی معتقد هستید؟ 
تعریفتان از یک زندگی ساده چیست؟ در چه مواقعی احساس می‌کنید باید پوشاک نو بخرید؟ 

بخش چهارم: مسائل شخصی
سن، محل تحصیل، رشته تحصیلی شما؟
سابقه بیماری؟ هر سوال شخصی دیگر که از نظر شما مهم است.

بخش پنجم: مسائل تحصیلی فرهنگی و سیاسی
قصد ادامه تحصیل دارید یا نه؟ اهل خواندن کتب غیر درسی هستید؟ از چه نشریاتی کتب تهیه می‌کنید؟ پیرو حزب و جناح سیاسی خاصی هستید؟ 
نظرتان در مورد ولایت فقیه و رهبری و نظام جمهوری اسلامی چیست؟ نظرتان در مورد مشکلات اصلی جامعه چیست؟ اهل گردش و سینما و کافه هستید؟ 
اهل مد و به روز بودن در پوشش و نحوه زندگی هستید؟ 

بخش ششم: مسائل روحی و عاطفی
از چه نوع افرادی احساس ناراحتی می‌کنید؟
اجتماعی بودن در نظر شما یعنی چه؟ خودتان تا چه اندازه اجتماعی هستید؟ در موقع عصبانیت چگونه رفتار می‌کنید؟ منطقی بودن در زندگی، یعنی چه؟ دروغ گفتن رو جایز می‌دونید؟ کجاها؟
اگر اشتباهی از طرف مقابلتان ببینید چگونه به او اشتباهش را ارجاع می‌دهید؟ تا چه حد مشکلات تحمل می‌کنید؟ 

بخش هفتم: مسائل مذهبی
خدا چقدر در زندگی شما جا دارد؟ تمایلات مذهبی همسرتان تا چه اندازه برای شما اهمیت دارد؟ عفت و حیا و غیرت را چگونه تعریف می‌کنید؟ نحوه رفتار همسرتان با دوستانتان را چگونه می‌پسندید؟ نمازتان قضا شود یا نماز همسرتان به دلیل مشغله‌ای و کاری واکنش شما چه خواهد بود؟ 

کلام آخر: از دیوار خانه مردم نه، اما از دیوار حرف‌های دیگران می‌شود بالا رفت. پشت این دیوارها خبرهاست.


پی نوشت:

گلچینی از کتاب از من بودن تا ما شدن، محسن عباسی ولدی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha