۷ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۰
طلاق در عصر مدرنیته: چه عواملی به این بحران دامن می‌زنند؟

یکی از مشکلات بزرگ جامعه ما، طلاق‌های زود هنگام و به تعداد بالاست، که گاها هیچ ربطی به اقتصاد ندارد. بالا و پایین بودن آمار طلاق در هر جامعه‌ای، نشان از میزان استحکام و تزلزل بنیان خانواده در آن جامعه دارد.

خبرگزاری بین المللی اهل بیت علیهم السلام ابنا- طلاق می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد که هر کدام به شرایط و وضعیت خاص زوجین بستگی دارد. این دلایل ممکن است شامل عدم تفاهم، مشکلات مالی، خیانت، سوءاستفاده، تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی، مشکلات ارتباطی و فشارهای روانی باشد. همچنین، عوامل فردی مثل عدم رشد شخصی و تغییر نیازها و انتظارات نیز می‌توانند به بحران‌های زناشویی منجر شوند. مهم است که درک کنیم هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و عوامل مختلفی می‌توانند در تصمیم به طلاق نقش داشته باشند.

باید بدانیم که شرایط اقتصادی همیشه مانع ازدواج نیست.
برخی گمان می‌کنند که اگر بتوان مشکل اقتصادی را با وام و اشتغال حل کرد، مسئله ازدواج حل می‌شود.
یکی از مشکلات بزرگ جامعه ما در ازدواج، طلاق‌های زود هنگام و به تعداد بالاست، که گاها هیچ ربطی به اقتصاد ندارد.
بالا و پایین بودن آمار طلاق در هر جامعه‌ای، نشان از میزان استحکام و تزلزل بنیان خانواده در آن جامعه دارد.
وقتی جوان به آمار طلاق‌های_رسمی و غیررسمی_ نگاه می‌اندازد، به طور طبیعی، ترس از ازدواج ناموفق سراغ او می‌آید.

علت طلاق چیست؟
اگر دلیل رشد و افزایش طلاق برای جوانان تبیین شود، راه حل آن هم مشخص می‌شود و بر ترس از طلاق غلبه می‌کنند.

دو دلیل اصلی طلاق

۱_انتخاب نادرست
تعداد قابل توجهی از طلاق‌ها، ریشه در انتخاب ناصحیح دارد.
جوانان باید مهارت‌های انتخاب همسر را بدانند؛ ملاک‌های صحیح انتخاب همسر را کمتر کسی به آن توجه دارد.

۲_ناآشنایی با قواعد زندگی مشترک
گاهی قبل از ازدواج جوانان با تفکرات فانتزی و رویایی که فیلم‌ها و رسانه‌ها برای او ساخته اند وارد یک زندگی می‌شود.
از حقیقت و اصل زندگی فاصله می‌گیرد، وقتی وارد زندگی با جنس مخالف شد، تازه می‌فهمد که زندگی آنگونه نیست که فکر می‌کرده. 
بی‌هدف وارد یک زندگی شدن، عامل اصلی اکثر طلاق‌هاست. قواعد و اصول زندگی مشترک را باید آموخت.
این آموزش توسط پدر و مادر در خانواده، آموزش و پرورش و مدارس و دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه باید رخ دهد.
متاسفانه روند تربیتی ما در جامعه به گونه‌ای است که سوادها به همراه سن‌ها بالا می‌رود؛ ولی رشد فهم از زندگی مشترک و تعاملات اجتماعی و همچنین اخلاق زندگی، به هیچ وجه با رشد سواد و سن تناسب ندارد.

جامعه امروز ما از هدف اصلی ازدواج فاصله گرفته است. بله، ازدواج پاسخ‌گوی نیاز غریزی هم هست؛ ولی این هدف اصلی ازدواج نیست.
با ازدواج، خانواده تشکیل می‌شود که زن و مرد، نیمه گمشده خود را در این کانون مقدس می‌یابند، آنها قرار است در این مسیر رشد پیدا کنند و زمینه‌ای برای پرورش فرزندان صالح فراهم سازند.
ازدواج یعنی پله‌ای برای رسیدن به خداوند تبارک و تعالی.

در ماجرای ازدواج نورانی صدیقه طاهره(سلام‌الله‌علیها) و امیرالمومنین علی(علیه‌السلام)، پیامبر صبح روز عروسی از دخترشان پرسیدند: علی را چگونه یافتی؟ ایشان پاسخ دادند: بهترین یار و یاور برای بندگی خدا و اطاعت از او، او را یافتم‌.(1) آری، حقیقت ازدواج چنین امر نورانی و هدف مقدسی است.

حالا با توجه به نکاتی که گفته شد: اگر جوانی مهارت‌های انتخاب همسر را یاد نگرفته و با قواعد زندگی هم آشنا نیست، ترس او از ازدواج عقلانی است؛ اما ازدواج نکردن، راه حل غلبه بر ترس نیست.
مهارت‌های همسر داری را هر دو جنس(دختر و پسر) باید فرا بگیرند.


پی نوشت:

1.  بحار ج 43 ص 117.]- [بحار ج 43 ص 91.

کتاب از من بودن تا ما شدن-عباسی ولدی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha