۱۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۳
منبع: پژوهه
سبک زندگی زنان ناشایست از منظر قرآن

قرآن‌ کریم با بیان داستان‌ های مختلف، سبک زندگی زنان در عرصه‌ های مختلف اجتماعی، سیاسی، اعتقادی و ... را جهت بهره‌ گیری همه اقشار جامعه - به‌ ویژه زنان – مطرح کرده است، تا آن ها با الگوسازی در عرصه‌ های مختلف بدرخشند و جامعه خود را به‌ سوی رشد و تعالی و پویایی سوق ‌دهند.

خبرگزاری بین المللی اهل بیت (ع) ابنا- انسان‌ ها به همان نسبت که در انتخاب یک زندگی سالم و افتخارآمیز استقلال دارند، در انتخاب زندگی ناسالم و ذلت‌ بار نیز مستقل گام بر می‌ دارند.

همسران نوح و لوط که به‌ عنوان زنان منفی در قرآن معرفی شده‌ اند، بر این گمان بودند که حضور فیزیکی آن ها در کانون موجب می‌ شود تا آنان از عذاب الهی رهایی یابند، در حالی‌ که آن ها حقیقت عبودیت را درک نکردند و به پیامبران و آرمان‌ های آن ها خیانت کردند.

همسر نوح پیامبر

در مجمع‌البیان شیخ طبرسی نام همسر نوح «واغله» معرفی شده است. واغله شریک زندگی مرد صالحی بود که خداوند امر خطیر رسالت را به او واگذار کرد. این زن در اوج جوانی و قدرت و از خانواده‌ ای معروف و سرشناس زمانه بود.

از این‌ رو در میان سران قومش از جایگاه بالایی برخوردار بود. ویژگی‌ های اخلاقی او بر عکس همسرش بود. اگر نوح (ع) فردی با اخلاق، عاقل، فهیم، حلیم بود، آن زن سنگدل، سرسخت، تندمزاج، غیرمتعهد بود.

او نه تنها یار و یاور همسر وفادارش نبود، بلکه نسبت به او خیانت پیشه کرد و اسرار او را فاش کرد. او در امر تبلیغ و ارشاد همسرش ایستادگی و مخالفت می‌ کرد و سخنانش را به سخره می‌ گرفت و به او تهمت دیوانگی می‌ زد و با بدترین القاب او را خطاب می‌ کرد.

پیروان نوح (ع) با دیدن این صحنه‌ ها و روابط سرد بین آن ها، دلسرد و پشیمان می‌ شدند و زحمات چندین و چند ساله نوح خنثی می‌ شد. وی با قوم کافرش همکاری می‌ کرد و مشوق فعالیت‌ های آن ها و مخالفت‌ هایشان با حضرت نوح (ع) بود.

به‌ دنبال نفرین نوح و ساخته‌ شدن کشتی به دستور خداوند، طوفانی جهانی رخ داد و فقط حضرت نوح (ع) و سرنشینان آن کشتی جان سالم به در بردند. زن نوح و پسرش که در دامان چنین زنی تربیت شده بود و همان تفکرات و اعتقادات مادر را داشت، به همراه دیگر ستمگران به هلاکت رسیدند.

همسر لوط پیامبر

حضرت لوط در میان قوم سدوم زندگی می‌ کرد. مردم سدوم به کفر و ظلم و عادات بد شهرت داشتند. آن ها انواع منکرات را انجام می‌ دادند و اهل فسق فجور و سفاهت بودند، مرتکب فحشا می‌ شدند و آن را قبیح نمی‌ دانستند.

لوط همواره آن ها را نصیحت و مؤعظه می‌ کرد و حتی با دختری از آن قوم ازدواج کرد و او را به همسری برگزید، شاید الگوی صحیحی از ازدواج را به آن ها نشان دهد، اما این تلاش‌ ها بیهوده بود.

وقتی در این‌ باره پافشاری می‌ کرد، او را تهدید به اخراج از قوم می‌ کردند. واهله همسر لوط نیز، مانند همسر نوح از زنان بد کرداری بود که خدا در قرآن‌ مجید از وی به سختی نکوهش کرده است.

آنچه بیشتر از همه حضرت لوط را می‌ آزرد، انحراف فکری و گمراهی همسرش بود. او هم مانند مردم قومش کافر بود. او سران قوم خود را بر انجام کارهای ناشایست تشویق می‌ کرد، اسرار خانه همسرش را فاش می‌ ساخت و برای مجرمان و خطاکاران جاسوسی و اطلاع‌ رسانی می‌ کرد.

لوط که از اصلاح قوم و بهبود وضع آن ها مأیوس شده بود و از فعالیت‌ های همسرش بسیار غمگین و غضبناک؛ سرانجام دست به نفرین برداشت و از خدا خواست که آن مردم گمراه را به کیفر اعمالشان برساند.

خداوند نفرین لوط را پذیرفت و فرشتگاه را برای این امر مأمور کرد. صبح هنگام لوط و دیگر مؤمنان از شهر سدوم خارج شدند. در آن وقت به امر خداوند و اشاره فرشتگاه زلزله‌ ای آمد و تمام قلمرو تبهکاران را زیر و رو کرد.

مؤلفه‌ های سبک زندگی زنان ناشایست:

در قرآن‌کریم واغله و واهله به‌عنوان دو سمبل کفر و خیانت معرفی شده‌ اند، آن دو به همسران خود ایمان نیاوردند و به آن ها خیانت کردند. خداوند متعال علاوه بر اینکه هر یک از آن ها را به تنهایی مورد سرزنش قرار می‌ دهد و از هلاکت و نابودی آن ها سخن می‌ گوید، در اواخر سوره تحریم هر دوی آن ها را نکوهش کرده است:

«خداوند برای کافران، همسر نوح و همسر لوط را مثل می‌ زند که در خانه دو بنده صالح زندگی می‌ کردند، اما به آن ها خیانت کردند، پس آن دو پیامبر نتوانستند عذاب خداوند را مانع شوند و به آن دو زن گفته شد که با جهنمیان به کام آتش فرو روید».

با استفاده از این آیه به برخی از ویژگی‌ های بارز و منفی این دو زن اشاره می‌ شود که در تخریب و فساد جامعه بسیار تأثیرگذار بوده‌ اند:

آن دو با دشمنان خدا همکاری و همفکری می‌ کردند و برای آنان به زیان راه حق و رسالت پیامبران، جاسوسی می‌ کردند؛

آن دو برای همسران خود امین و صالح نبودند؛

در مدتی کوتاه هم‌ رنگ جامعه فاسد شدند و ارزش‌ های دروغین را بر ارزش‌ های راستین مقدم داشتند و از عبادت و اطاعت حق رخ تافته و به بردگی هوای نفس و شیطان در آمدند؛

بر اثر عدم تشخیص حق یا نداشتن ادراک صحیح و یا غرور و جهل، از فرصت همنشینی و معاشرت با پیامبران الهی استفاده نکردند و به‌ جای اینکه در جوار آنان سعادتمند گردند، شقاوتمند شدند؛

اگر کسی خود دارای ایمان و اراده قوی و استقلال رأی و اندیشه نباشد، نزدیک بودن به افراد صالح -ولو همسر پیامبر بودن- نتیجه‌ ای به‌حال وی نخواهد داشت و این دو زن از داشتن ایمانی راسخ و اندیشه‌ ای بلند محروم بودند؛

بی‌ تقوایی، جهل و عناد و سرسختی آن ها موجب انحطاط جامعه و خنثی‌ شدن کار تبلیغی همسرانشان ‌شد؛

این دو زن مانع رشد خانواده خود نیز بودند. آن ها دیگر خانواده‌ ای متحد، موفق، کارآمد و متمرکز نداشتند.


منابع:
1- قرآن کریم
2- بانک مقالات پژوهشکده باقرالعلوم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha