خبرگزاری اهلبیت(ع) ابنا:
حجت الاسلام و المسلمین «سجاد بهرامی» پژوهشگر و کارشناس دینی در اولین شب قدر، به برخی از وظایف شیعیان و فضائل مولا امیرالمومنین(ع) اشاره کرده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری. وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی».
بعد از روزها روزهداری و عبادت و بندگی خدای تبارک و تعالی به اولین شب از لیالی قدر رسیدیم. شب قدر شب باعظمتی است، شبی است که توأم با شهادت علی بن ابیطالب(ع) شده است. در این شب جا دارد به علی بن ابیطالب(ع) تمسک کنیم و درخواست شفاعت از آن بزرگوار داشته باشیم. امیرالمؤمنین(ع) وجود نازنینی در برابر خدای تبارک و تعالی است که به واسطهی شفاعت او، خدا از ما درگذرد و شفاعت آن بزرگوار را به ما برساند.
در روایت شریف در آداب و کلام اسلامی داریم که اگر میخواهید شفاعت آن بزرگواران و اولیاء الهی همچون علی به شما برسد نیازمند به این هستیم که اسبابی را رعایت کنیم. شیعه در کنار محبت و ارادتش به اهل بیت(ع) بایستی وظایف شیعهگری خود را هم انجام دهد. ما در روایت داریم که شب قدر شب رحمت و شب مغفرت است اما در روایات ما هم آمده که اگر انسان بعضی از گناهان را مرتکب شود، مشمول رحمت و مغفرت الهی نمیشود. اینکه عرض میکنیم به اذن الله شامل شفاعت اهل بیت(ع) شویم، به خاطر این است که ما بایستی اسباب شفاعت را فراهم کنیم. فرمود: اگر کسی در شب قدر عاقّ والدینش شده باشد انتظار رحمت و مغفرت الهی را نداشته باشد. عاقّ والدین مانعی بر جذب رحمت و مغفرت الهی به بندهاش است. لذا بایستی اسباب شفاعت را هم فراهم کنیم.
شیخ صدوق کتابی در باب فضائل الشیعه نوشت که شیعهگری و محبت اهل بیت(ع) چه فضایلی برای ما دارد. بعد از گذشت زمانی، شیخ صدوق به این نتیجه رسید که باید در کنار کتاب فضائل الشیعه، کتاب صفات الشیعهای هم نوشته شود تا شیعیان بدانند وظیفهشان در مقابل این مکتب چیست و چه وظایفی بر عهده دارند که باید به آن عمل کنند.
لذا این را میطلبد که ما در کنار محبت و ارادتمان به اهل بیت(ع)، به وظایف خود عمل کنیم؛ در بُعد شخصی، اجتماعی، خانوادگی، ارتباط با همسر، نحوهی تربیت صحیح فرزند، ارتباطی که با مردم جامعه داریم. در روزگاری که سپری میکنیم، خیلی از محبتها، عطوفتها و ارتباطات صحیح است که بسیاری از مشکلات را برطرف میکند.
خداوند سلمان را رحمت کند، سلمانی که امام صادق(ع) فرمودند به او «سلمان محمدی» بگویید؛ این انسان شخصیتی است که با ارادت به علی بن ابیطالب(ع) و عمل کردن به وظایفش به جایگاهی میرسد که پیامبر(ص) به او بشارت دادند که سلمان، هرگاه زمان مرگ تو فرا برسد، در هر شهری که بودی، به قبرستان آن شهر برو، با اهل قبرستان صحبتی کن و سلامی به اهل قبرستان بده، اگر جوابی شنیدی، بدان که زمان رفتن تو از این دنیا فرا رسیده است.
مستحضرید که در روایات داریم که به مؤمن الهام میشود که زمان مرگ تو رسیده است و ایام آخری است که در این دنیا سپری میکنی. اینها هم از برکات ایمان و ولایت است که خدا به مؤمنین عنایت کرده است. سلمان والی مدائن بود. اصبغ بن نباته هم همراه اوست و در این سرزمین زندگی میکند. روزی سلمان، اصبغ را صدا میزند که من را به قبرستان شهر ببر. ظاهراً توانایی حرکت هم نداشته است. او را به قبرستان شهر میبرند، سلمان رو به اهل قبرستان میکند و میگوید: «السَّلَامُ عَلَی أَهْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» جوابی میشنود و میفهمد که زمان، زمان رفتن است. از وقایع مرگ و سختی جان دادن برای او میگویند، او را به منزل میبرند، در منزل اصبغ میگوید: اگر کاری داری، کمکت کنم؟ میگوید: نه اصبغ، امیرالمومنین(ع) به من وعده داده که من بالای سر تو میآیم. ببینید به وظیفهی شیعهگریاش عمل کرده، علی بن ابیطالب(ع) بالای سر او میآید. اصبغ میگوید که من شاهد بودم، علی به همراه غلامش قنبر بالای سر سلمان آمدند، سلمان از دنیا رفت، علی بدن او را غسل داد، کفن کرد، برای او قبر کَند و پیکر او را در خانهی قبر گذاشت. این مُزد ولایت و محبت است و لازم است شیعه بداند که در این دنیا چه باید انجام دهد.
خدا را در این شب قدر به حق امیرالمؤمنین(ع) قسم میدهم که شفاعت آن حضرت را شامل همهی ما بگرداند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
...............................
پایان پیام/ 167
نظر شما