خبرگزاری بین المللی اهل بیت علیهم السلام _ ابنا: مرتضی مطهری در کتاب ده گفتار می گوید: به نظر من دو تابلو از دو نسل است، یکی از نسل صالح و یکی از نسل منحرف. نمی شود گفت همیشه نسل بعدی از نسل قبلی فاسدتر است و دنیا رو به فساد می رود، و نمی شود گفت همیشه نسل بعدی از نسل قبلی کامل تر است و دچار انحطاط نمی شود.
آیاتی از "قرآن" نیز در این خصوص نازل شده است:
ما انسان را سفارش کردیم به نیکی نسبت به پدر و مادر. مادرش به سختی بار او را کشید و به سختی به زمین نهاد. مدت بارداری تا جدا شدن از شیرخوارگی مجموعا سی ماه بود، تا رسید به سن چهل سالگی و گفت پروردگارا به من القاء کن که نعمت تو را که به من و پدر و مادرم انعام کرده ای شکرگزاری و قدردانی کنم، و عمل صالحی که موجب رضا و خشنودی تو باشد بجا آورم. پروردگارا! نسل مرا صالح گردان. من به سوی تو بازگشت می کنم و از کسانی هستم که تسلیم امر تو هستند (1).
این آیه طرز فکر و اندیشه یک نسل صالح را ذکر می کند. گفته شده که این آیه درباره "امام حسین (ع)" است. البته ایشان مصداق اتم آیه هستند اما آیه، کلی است.
در این آیه پنج شش خصوصیت برای نسل صالح ذکر می کند. یکی روح شکرگزاری و قدردانی نسبت به نعمت ها و موهبت های خلقت. چشم می اندازد به این همه نعمت ها و موهبت ها که خداوند بر او و بر نسل گذشته کرده است.
می گوید خدایا به من نیرو بده، قوت بده که بتوانم حق شناسی و قدردانی کنم، از نعمت های گذشته طبق رضای تو استفاده بکنم. شکر هر نعمت این است که بهره ای که شایسته آن نعمت است از او گرفته بشود.
دیگر اینکه از خداوند توفیق عمل و کار می خواهد. رو به کار و عمل آورده، آن هم کار مفید که مورد رضایت خدا است. دیگر اینکه توجه دارد به نسل آینده و صلاح و اصلاح آن نسل.
چهارم: حال "توبه" و بازگشت از تقصیرها و کوتاهی هایی که در گذشته صورت گرفته.
پنجم: حالت تسلیم به حق و مقرراتی که خداوند در "تکوین" و یا "تشریع" قرار داده است. تخلف از این مقررات است که سبب نابودی و هلاکت است.
درباره این نسل می فرماید: اینگونه افراد و اینگونه نسل است که ما اعمال نیکوی آن ها را می پذیریم و از خطا های آنها می گذریم و از اهل بهشت هستند. وعده راستی است که به آن ها داده می شود» (2).
در اینجا به صورت جمع ذکر می کند. معلوم است که مقصود یک فرد بالخصوص نیست.
آیه بعد درباره یک نسل فاسد و منحرف است. می فرماید:
«و آن که به پدر و مادر خود گفت: اف بر شما! آیا به من وعده می دهید که بیرون آورده می شوم و حال آن که پیش از من نسل ها گذشتند و آن دو به درگاه خدا زاری می کنند که وای بر تو! ایمان بیاور، وعده ی خدا حق است و او پاسخ می دهد: این ها جز افسانه های گذشتگان نیست» (3).
یک نسل مغرور، یک نسل خام، یک نسل نپخته، دو کلمه که به گوشش رسید دیگر به هیچ چیز پایبند نیست، خدا را بنده نیست.
به پدر و مادرش می گوید: اف بر شما، آن ها را تحقیر می کند، به افکار و عقاید آن ها می خندد، می گوید شما به من این موهومات را وعده می دهید و می گوئید قیامتی هست، عالم دیگری هست، زندگی دیگری هست، و حال آنکه نسل هائی در گذشته آمدند و زندگی کردند و مردند و مات وفات شدند.
پدر و مادرش که متدین اند و حاضر نیستند هیچ چیز برخلاف دین و ایمان بشنوند و از آن طرف هم می بینند عزیزشان این طور حرف می زند ناراحت می شوند می گویند: وای بر تو! انکار نکن. وعده خدا حق است.
یکی از دردناک ترین امور این است که پدر و مادر متدین ببینند فرزند عزیزشان بی دین شده و از او رده و ارتداد و کفر ببینند. در این وقت است که فریاد استغاثه شان به آسمان بلند می شود.
اما او می گوید: این ها افسانه هایی است که گذشته ها درست کرده اند. این آیات مظهر دو نسل مختلف بود، یکی حالت یک نسل صالح را بیان می کند و یکی حالت یک نسل فاسد را.
پی نوشت ها و منـابـع
1- سوره احقاف، آیه 15
2- سوره احقاف، آیه 16
3- سوره احقاف، آیه 17
4- مرتضی مطهری، ده گفتار، صفحه 212-209
نظر شما