۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۵
نگاهی به تاریخ حقوق زن در اروپا

تاریخ حقوق زن در اروپا یک سیر پر فراز و نشیب داشته است.

خبرگزاری بین المللی اهل بیت علیهم السلام_ابنا:در اروپا از قرن ۱۷ به بعد با نام حقوق بشر جنبش‌هایی آغاز شد؛ نویسندگان و متفکران و فیلسوفان غربی افکار خود را و نظریات شخصی خود را با جدیت و پشتکار خاص و عجیبی در میان مردم پخش کردند.

نتیجه این تفکرات و نظریات شخصی ایجاد یک کشمکش طولانی میان هیأت حاکمه و ملت به وجود آمد. در نهایت موفق شدند که افکار خود را در قالب قانون‌های اجتماعی و سیاسی خود را در قالب یک اعلام‌نامه حقوق پیشنهاد کند و مسترد دارد.

نتیجه عملی این تفکرات به جنگهای استقلالی آمریکا علیه انگلستان ظاهر شد. مستعمره‌های انگلستان در آمریکای شمالی در اثر فشارهای وارده و تحمل ظلم‌ها سر به شورش برداشتند و بالاخره استقلال خویش را به دست آوردند.

در سال ۱۷۷۶ در فیلادلفیا کنگره‌ای تشکیل شد که استقلال عمومی را اعلان و اعلامیه‌ای در این زمینه منتشر کردند: 

زن و مرد و همه افراد بشر در خلقت همسان و یکسان‌اند و همه این افراد حقوق لایتغیر و ثابتی مثل حیات، آزادی، داده است،و علت غایی تشکیل حکومتها حفظ حقوق مزبور است و قوه حکومت و نفوذ کلمه او منوط به رضایت ملت خواهد بود...

در نهایت یک قانون ثابت را مکتوب کردند که ماده اول آن به این شرح است:« افراد بشر آزاد متولد شده و مادام‌العمر آزاد مانده و در حقوق با یکدیگر مساوی‌اند...» 

در نهایت در قرن ۱۹ تحولات و افکار تازه‌ای در زمینه حقوق بشری در مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی رخ داد که منتهی به ظهور سوسیالیسم و لزوم تخصیص منافع به طبقات زحمتکش و انتقال حکومت از دست سرمایه دار به دست کارگر است.

در قرن بیست گروههای زیادی در همه جهان طرفدار تحول عمیق پیرامون حقوق زن و مرد شدند.

که در نهایت در قرن ۲۰ برای اولین بار مسأله حقوق زن در برابر حقوق مرد عنوان شد.

اما انگلستان فقط در اوایل این قرن این قانون تساوی بین زن و مرد را قبول کرد .

پس از جنگ‌جهانی دوم ملت که معتقد بودند که همچنان حقوق زن و مرد نیاز به اصلاحات دارد.

در نهایت قانونی از طرف سازمان ملل متحد منتشر شد_ در مقدمه آن چنین قید شد: 

از آنجا که مردم ملل متحد ایمان خود را به حقوق بشر و مقام و ارزش فرد انسانی و تساوی حقوق مرد و زن مجددا در منشور اعلام کرده‌اند...

اما این تحولات قرن ۱۹ و ۲۰ باعث به فلاکت و بدبختی افتادن کارگران و بخصوص زنان شد و این مسأله باعث شد بیشتر به حقوق زن رسیدگی شود.

در کتاب تاریخ آلبرماله،جلد۶،ص۳۲۸ آمده: تا زمانی که دولتها به احوال کارگران و طرز رفتار کارفرمایان با آن طبقه توجه نداشتند، سرمایه داران هرچه می‌خواستند می‌کردند... صاحبان کارخانه‌ها زنان و کودکان را با مزد ناچیز به کار می‌گرفتند و چون ساعات کار زنان زیاد بود غالبا گرفتار امراض گوناگون و صعب العلاج میشدند.

این انقلاب‌ها تشکیل شد که حقوق زن و مرد را به تساوی برسانند ولی در نهایت به اجحاف در حق زن و بی‌توجهی به عواطف زنانه باعث نابودی زنان شدند.

در واقع حیثیت زنانگی را با این قانون‌ها از بین بردند.

آنان که ادعا می‌کنند اروپا بیش از اسلام به زن بها داده و نام آن را آزادی گذاشتند کافی است مروری بر این تاریخ روشن اروپا داشته باشند تا متوجه شوند که ما در مسئله حقوق زن از اروپا طلب داریم.

هیچ دینی و آیینی مانند اسلام تساوی مرد و زن را برقرار نکرده و نخواهد کرد.

جمع بندی نهایی ما این است که:

 تاریخ حقوق زن در اروپا یک سیر پر فراز و نشیب داشته است. اگرچه جنبش‌های حقوق بشری از قرن هفدهم با هدف برابری حقوق زن و مرد آغاز شدند و به تصویب قوانین و اعلامیه‌هایی در این زمینه منجر شدند، اما در عمل، تحولات صنعتی قرن نوزدهم و بیستم اغلب به استثمار زنان و نادیده گرفتن حقوق و نیازهای خاص آن‌ها انجامید. در نهایت، متن به این نتیجه می‌رسد که ادعای برتری اروپا در زمینه حقوق زنان نسبت به اسلام قابل تردید است، چرا که اسلام تساوی واقعی‌تری را برای زنان در نظر گرفته است. به عبارت دیگر، تلاش‌های اروپا برای برابری حقوق، اغلب به قیمت از بین رفتن حیثیت زنانگی و نادیده گرفتن ویژگی‌های خاص زنان تمام شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha