خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) — ابنا: در خیابانهای شمال شهر، منظرهی زنی با سگ در آغوشش، صحنهای عادی شده است. فروشگاههای لوازم حیوانات خانگی دیگر محدود به قلاده و ظرف غذا نیستند؛ پوشاک لاکچری، آرایشگاه، کافهسگ، و حتی قبرستان حیوانات نیز به این فرهنگ وارد شدهاند. آنچه زمانی ناپسند و بیسابقه بود، امروز در حال جا باز کردن در سبک زندگی مردم بهویژه طبقات متوسط رو به بالا است. آیا سگبازی یک نیاز نوپدید است یا باید آن را بخشی از پروژهی تغییر سبک زندگی ایرانی — اسلامی دانست؟ این گزارش به واکاوی مستند و انتقادی این مسئله میپردازد.
1. ریشههای سگبازی؛ از غرب تا اینجا
نگهداری از سگ به عنوان یک حیوان خانگی پدیدهای است که خاستگاه آن عمدتاً در فرهنگ غرب مدرن است؛ فرهنگی که پس از فروپاشی خانوادههای گسترده و کاهش ارتباطات انسانی، حیوانات را جایگزین روابط عاطفی کرد. رشد چشمگیر بازار سگهای زینتی در آمریکا، ژاپن و اروپا در دهههای اخیر شاهدی بر این تغییر است.[1]
در ایران اما ورود این پدیده ابتدا در قشرهای مرفه و تحصیلکرده، آنهم پس از هجمه رسانهای شبکههای ماهوارهای و شبکههای اجتماعی آغاز شد. تبلیغ سبک زندگی غربی و القای اینکه داشتن سگ نشانهی روشنفکری، مهربانی یا سطح فرهنگی بالاست، در کنار تقلید کورکورانه، زمینهی شیوع این پدیده را فراهم کرد.[2]
2. نگاه اسلام و تشیع به نگهداری سگ
در منابع دینی اسلام و بهویژه فقه شیعه، نگهداری سگ برای حفاظت، شکار یا گلهداری مشروع دانسته شده، اما نگهداری صرفاً برای سرگرمی و زینتگرایی نهی شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: "الملائکةُ لا تدخلُ بیتاً فیه کلبٌ و لا صورة"؛ فرشتگان به خانهای که در آن سگ یا تصویر باشد وارد نمیشوند.[3]
امام صادق(ع) نیز سگ را از موجوداتی دانستهاند که دارای نجاست ذاتی است و نزدیکی بیش از حد با آن (مثل نگهداری در خانه، بوسیدن و...) با طهارت و عبادت انسان منافات دارد.[4] روایت ایشان چنین است: «لَا تُصاحِبْ کَلْباً، فَإِنَّهُ نَجِسٌ، لَا یَدَعُکَ تُصَلِّی»؛ با سگ مصاحبت مکن، زیرا نجس است و نمیگذارد نمازت را بهجا آوری.[4]
سگ در برخی متون اسلامی نماد سلوک پست، بیمهری، و بیشرمی تلقی شده و در فرهنگ شیعی، تقرب به خداوند و رسیدن به کمال انسانی با چنین مظاهر دنیایی و ناسازگار با طهارت معنوی در تعارض است.
3. آسیبهای اجتماعی و فرهنگی پدیدهی سگبازی
این پدیده در کنار ظاهر پرزرقوبرقش، آسیبهای عمیقی بر بافت اجتماعی و روانی جامعه تحمیل کرده است. جالب است که گزارش این آسیبها از جوامعی منتشر شده که فرهنگ غلط سگبازی در آنان شیوع دارد. این خود حکایت از پرداخت هزینههای سنگینی دارد که جوامع غربی بهخاطر این فرهنگ غلط آن را پرداخت میکنند. از جمله این آسیبها میتوان به این موارد اشاره کرد:
افزایش فردگرایی و کاهش ارتباطات انسانی: جایگزینی سگ بهجای همصحبت، همسر یا فرزند، نشانهای از زوال پیوندهای انسانی است.[5]
هزینهزایی نامتعارف: در شرایطی که بسیاری از هموطنان در تأمین نان شب ماندهاند، صرف هزینههای میلیونی برای غذای سگ و حتی تزئینات آن، نشانهای از شکاف طبقاتی و بیعدالتی اجتماعی است.[6]
ناهماهنگی با فرهنگ عمومی و فقه اسلامی: حضور سگ در معابر عمومی، آپارتمانها و پارکها موجب اعتراض و ناراحتی خانوادهها، بهویژه کودکان و سالمندان شده است.
از سوی دیگر، تجربه کشورهای غربی نشان داده که وابستگی عاطفی بیش از حد به سگها، خود عاملی برای افزایش افسردگی، انزواطلبی، و مشکلات روانی بلندمدت است.[7]
4. سگ؛ ابزار پروژهی سبک زندگی لیبرالی
نگهداری از سگ، چیزی فراتر از یک علاقهی شخصی است. در سالهای اخیر، رسانههای معاند، برخی سلبریتیها و حتی تولیدات شبکه نمایش خانگی، در ترویج این سبک زندگی نقشی جدی ایفا کردهاند. هدف، فروپاشی تدریجی ارزشهای خانواده، تضعیف جایگاه زن و مرد در نقشهای اصلی خود، و سوق دادن جامعه به سوی هویتزدایی فرهنگی است.[8]
آنجا که سبک زندگی رضوی بر محور طهارت، نظم، ارتباطات سالم و معنویت میگردد، نمیتوان پدیدهای با اینهمه نشانهی مادیگرایی، خودشیفتگی، و بیقیدی را بیضرر دانست.
5. سگ در بند انسان؛ رنج خاموش حیوانات خانگی
درحالیکه برخی مدافعان نگهداری سگ در خانه بر «حقوق حیوانات» تأکید دارند، غافلاند از اینکه این سبک نگهداری خود ظلمی مضاعف به سگ است. حیوانی که در طبیعت خلق شده تا بدود، بو بکشد، جفتگیری طبیعی داشته باشد و بخشی از چرخهی زیستی زمین باشد، امروز در آپارتمانی کوچک حبس شده، با لباس پوشانده میشود، تحت تربیتهای غیرطبیعی قرار میگیرد و از حق زیستن در طبیعت محروم است.
تحقیقات نشان دادهاند که بسیاری از سگهایی که در محیط بسته نگهداری میشوند، دچار افسردگی، استرس، پرخاشگری و رفتارهای وسواسی میشوند.[9] این حیوانات که باید در زیستبوم طبیعی خود زندگی کنند، قربانی نمایش تجمل و احساسات تحریفشدهی انسانها شدهاند.
سگبازی نه یک نیاز واقعی، که یک موج القایی و آسیبزا در زیستجهان شیعی است. هرچند محبت به حیوانات بهعنوان یک اصل انسانی محترم است، اما اسلام مرز روشنی میان محبت و افراط، میان رعایت حقوق حیوان و تبدیل آن به سرگرمی لوکس قائل است.
بر ماست که با آگاهیبخشی، تولید محتوا و فرهنگسازی صحیح، در برابر ترویج سبکهای انحرافی زندگی بایستیم و از الگوهای اصیل اسلامی و ایرانی دفاع کنیم.
منابع و پاورقیها:
1. Ghirlanda, S., Acerbi, A., & Herzog, H. (2014). “Dog behavior and human modernity.” Trends in Ecology & Evolution.
2. علیمحمدی، س. (۱۳۹۹). بررسی تأثیر رسانههای نوین در تغییر سبک زندگی ایرانی — اسلامی. نشر سروش.
3. بحار الأنوار، ج 76، ص 264.
4. وسائل الشیعه، ج1، ص 246.
5. Twenge, J. (2017). iGen: Why Today's Super-Connected Kids Are Growing Up Less Rebellious. Simon & Schuster.
6. خبرگزاری فارس (۱۴۰۰). «هزینههای لاکچری سگهای خانگی؛ از مانتو تا ماساژ».
7. American Psychological Association (APA), “Emotional Dependency on Pets,” 2021.
8. موسوی، م. (۱۴۰۲). تحلیل انتقادی پروژهی تغییر سبک زندگی در ایران. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
9. Wells, D.L. (2007). “Domestic Dogs and Human Health: An Overview.” British Journal of Health Psychology.
نظر شما