۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۸:۱۵
نامه‌های نهج‌البلاغه ۷/ بازخوانی یک نامه تاریخی برای مذاکرات سیاسی!

نامه هفتم کتاب شریف نهج‌البلاغه، دومین نامه از ۱۵ نامه نقل شده در نهج‌البلاغه خطاب به معاویه است که حضرت در آن یک تجربه تاریخی در مذاکرات سیاسی را بیان می‌کند. موضوعی که نسبت آن با جریان‌های سیاسی روز، تقریبا بی‌نیاز از هر توضیح است. مهمترین موضوع این نامه، توجه به خصوصیات رفتاری معاویه و بیان جایگاه بیعت در اسلام است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ در نهج‌البلاغه ۱۵ نامه از امام علی(ع) خطاب به معاویه نقل شده که نامه هفتم، دومین نامه از این مجموعه را شامل می‌شود. مطالب این نامه نشانگر آن است که حضرت این نامه را در پاسخ به نامه معاویه نوشته و برخی از شارحان نیز برای درک بهتر مفاهیم این نامه، متن نامه معاویه به حضرت را نقل کرده‌اند. در این نوشته نیز به برخی از بخش‌های این نامه در کنار پاسخ امام علی(ع) به فرازهای آن نقل می‌شود.

برخی شارحان نهج‌البلاغه، تاریخ ارسال این نامه را حدود سال ۳۸ هجری قمری و ماه‌های پایانی نبرد صفین می‌دانند. این نامه قبل از گردآوری نهج‌البلاغه توسط سید رضی، در کتاب «الفتوح» ابن اعثم کوفی و کتاب «صفین» نصربن مزاحم با اندکی تفاوت در واژه‌ها نقل شده است.

معاویه در نامه خود به امیرالمومنین(ع)، ضمن اهانت‌های مکرر به ایشان، امام را به تقوا دعوت و تلاش می‌کند با دلایلی درهم و مبهم، ایشان را به صلح دعوت کند، بی‌آنکه راهکار روشنی برای آن ارائه دهد. علت این درخواست صلح را نیز، در انتهای نامه بیان کرده و با اشاره غیرمستقیم به وضعیت مردم شام می‌نویسد: «فَقَدْ وَاللهِ أَکَلَتْهُمُ الْحَرْبُ فَلَمْ یَبْقَ مِنْهُمْ إِلاَّ کَالثَّمَدِ فِی قَرَارَةِ الْغَدِیرِ، به خدا سوگند جنگ آنها را خورده و چیزی از آنها باقی نمانده، جز به مانند ته‌مانده آبی که در آبگیر باقی می‌ماند». 

روشن است که اگر معاویه نگران مردم شام، به عنوان مهمترین ابزار برای پایداری حکومت خود نبود، هیچگاه تمایلی به اتمام جنگ نشان نمی‌داد. این نکته را باید دانست که دشمنان تا در موضع ضعف قرار نگیرند، هیچگاه دنبال واسطه و بهانه‌ای برای آتش‌بس و صلح نخواهند بود و اعتبار این آتش‌بس و ترک جنگ نیز تنها تا زمانی خواهد بود که آنان قدرت دوباره برای نبرد بیابند و بهانه‌ای برای شکستن تعهدات بیابند و این نکته‌ای است که در همه نبردها و صلح‌ها میان حق و باطل در طول تاریخ جاری بوده و هست.

امام علی(ع) نیز در همین موضوع، ضمن اشاره به بهانه‌های واهی و دلایل درهم معاویه در این نامه، که با عبارت «مَوْعِظَةٌ مُوَصَّلَةٌ وَ رِسَالَةٌ مُحَبَّرَةٌ، موعظه‌های وصله شده به هم [با جملات بی‌ربط] و نامه تزیین شده» به آن اشاره می‌کند. 

در این نامه، شخصیت معاویه و هر شخصیت گمراه در طول تاریخ اینگونه وصف شده است: «لَیْسَ لَهُ بَصَرٌ یَهْدِیهِ، وَلاَ قَائِدٌ یُرْشِدُهُ، قَدْ دَعَاهُ الْهَوَی فَأَجَابَهُ، وَ قَادَهُ الضَّلاَلُ فَاتَّبَعَهُ، نامه تو، نامه کسی است که نه قدرت بصیرت دارد و نه راهنمایی دارد که او را هدایت کند، حاصل این دو نیز اجابت هوای نفس و هدایت او توسط گمراهی و ضلالت است» یعنی اگر انسان به هر دلیلی، نه قوه تشخیص و بصیرت در امور داشته باشد، نه رهبری که او هدایت کند، خواسته‌های نفسانی خود را اجابت می‌کند و ضلالت، هدایت او را برعهده می‌گیرد. پس انسان هیچگاه خالی از ولایت‌پذیری نیست، یا او تحت ولایت خداوند است یا شیطان ولایت او را برعهده گرفته است.

حاصل این تمایلات نفسانی و هدایت‌های شیطانی نیز «فَهَجَرَ لاَغِطاً وَ ضَلَّ خَابِطاً، هذیان‌گویی با فریادهای بلند همراه با سرگردانی دائمی در گمراهی است». روشن است که با کسی که نه قوه تشخیص دارد، نه هدایت انسان عاقلی را پذیرفته و مداوم در حال هذیان‌گویی و سرگردانی در تصمیم‌هاست، حتی امکان یک معامله ساده در خرید اتومبیل و مسکن نیز وجود ندارد تا چه رسد به مذاکره و تفاهم و برقراری یک تعامل مناسب دیپلماتیک برای امضای یک قرارداد سیاسی.


منابع:

کتاب: پیام امام، شرح نهج‌البلاغه آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی

کتاب: فرهنگ معارف نهج‌البلاغه، حجت‌الاسلام محمد دشتی

کتاب: شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید معتزلی

سید علی‌اصغر حسینی/ ابنا

..............................

پایان پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha