به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ نامه هفدهم نهجالبلاغه، بخشی از پاسخ امیرالمؤمنین(ع) به نامه معاویه است که در میانه جنگ صفین و چند روز قبل از شب هولناک «لیلةالهریر» و آشکار شدن نشانههای شکست معاویه نوشته شده است.
معاویه تلاش کرده که در این نامه، ضعف خود را با گزافهگویی در مورد مسلمان بودن خانواده خود و نسبت داشتن با رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) پوشانده و حضرت را دعوت به صلح کند. در این نامه معاویه تأکید کرده بود که حاضر است با ایشان بیعت کند، مشروط بر آنکه والی شام باشد.
متن نسبتاً کامل نامه معاویه و پاسخ امام علی(ع)، در منابع مختلفی، قبل از تدوین نهجالبلاغه توسط سید رضی آمده است که به عنوان نمونه میتوان به کتاب صفین، نصر بن مزاحم و کتاب المحاسن و المساوی بیهقی، همچنین کتاب الفتوح ابن اعثم کوفی و کتاب الامامة و السیاسة ابن قتیبه دینوری اشاره کرد.
اگرچه تفاخر به آباء و اجداد در اسلام پسندیده نیست و بر اساس آیات قرآن کریم، بهترین انسانها، با تقواترین آنها هستند، اما با توجه به رسوخ فرهنگ قبیلهای در سرزمینهای عربی، در بسیاری از جنگها و نبردها، موضوع تفاخر قومیتی مورد توجه قرار میگرفت. در درخواستهای صلح نیز تلاش میشد تا با اشاره به نسبتهای قومیتی و قبیلهای، زمینهسازی برای ارتباط میان دو گروه و آشتی میان آنها فراهم شود.
معاویه نیز در این نامه تلاش داشت با بیان ادعای نسبتهای مشترک قبیلهای، زمینه را برای پایان جنگ با امیرالمؤمنین(ع) فراهم سازد. حضرت نیز در پاسخ، با اشاره به شایستگیهای بنیهاشم، پاسخ به معاویه را بیان کرده است. در این پاسخ چارهای جز اشاره به مفاخر اسلامی در خاندان هاشمی و شرارتهای خاندان اموی در تاریخ اسلام نبود و حضرت با بیان این دشمنیهای تاریخی، به مقایسه میان خاندان هاشمی و اموی پرداخته و پیشنهاد معاویه را نمیپذیرد.
آنچه که در این نامه باید مورد توجه قرار بگیرد، عبارتی است که امام علی(ع) در آن، نسب معاویه را تخطئه کرده و بنیامیه را افرادی معرفی میکند که هیچ نسبتی با «عبدمناف» ندارند. برخی از مورخان معتقدند که از عبدمناف، دو شاخه «بنیهاشم» و «بنیامیه» به وجود آمدهاند، اما امیرالمؤمنین(ع) در این نامه در پاسخ به ادعای معاویه که این دو طایفه را از یک خاندان معرفی میکند: «وَ اَمّا قَوْلُکَ اِنّا بَنُوعَبْدِ مَناف، و این که گفتی: «ما از فرزندان عبدمناف هستیم»، این سخن را با بیانهای مختلفی تخطئه کرده و در عبارتی درخشان میفرمایند: «وَ لاَ الصَّریحُ کَاللَّصیقِ، فرزند اصل و نسبدار چون فرزند منسوب به پدر نیست.»
بسیاری از مورخان و تعدادی از شارحان نهجالبلاغه معتقد هستند که این عبارت امیرالمؤمنین(ع)، اشاره به این دارد که «امیه»، یک برده رومی بوده که فرزندخوانده «عبدشمس» است که او نیز فرزند «عبدمناف» بوده و اصولا «بنیامیه» ریشهای رومی دارند نه ریشهای عربی، بنابراین موضوع «عموزادگی» میان بنیهاشم و بنیامیه نیز مطلبی نادرست است. این مطلب در کتاب «تاریخ ابن خلدون»، کتاب «تاریخ طبری» و کتاب «جمهرة انساب العرب تالیف ابن حزم» نیز نقل شده است.
سید علیاصغر حسینی/ ابنا
..........................
پایان پیام
نظر شما