به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ جریانات سیاسی بعد از آغاز حکومت امام علی(ع)، از مهمترین محورهای نامههای نهجالبلاغه است. در این نامهها، حضرت در مکاتبه با مردم شهرها، گروهها و شخصیتهای مختلف، سعی کرده است ضمن تلاش برای رفع شبهات و ابهامات، به تشریح وقایع بپردازد تا علاوه بر تبیین صحیح حوادث، آنان را از فتنهانگیزی و ایجاد اختلاف در میان مسلمانان منصرف کند.
نقش معاویه بن ابوسفیان در فتنههای دوران حکومت امیرالمومنین(ع) به گونهای است که تقریبا هیچ حادثهای در این دوران، خالی از حضور آشکار و پنهان او یا افراد و عوامل تحت مدیریت او نیست. بر همین اساس نیز یکی از مخاطبان اصلی نامههای امیرالمومنین(ع)، معاویه بن ابوسفیان است.
از ۷۹ نامه نقل شده در کتاب نهجالبلاغه، ۱۵ نامه به صورت مستقیم برای معاویه بن ابوسفیان نوشته شده که نامه شماره ۶، اولین نامه به وی در بخش نامههای نهجالبلاغه است. چون در منابع تاریخی روشن است که این نامه بعد از جنگ جمل ارسال شده، این نامه نمیتواند اولین نامه به معاویه از سوی امیرالمومنین(ع) بعد از آغاز خلافت باشد، اگرچه به انتخاب سید رضی، به عنوان اولین نامه در این کتاب قرار گرفته است.
متن کاملتر این نامه که توسط «جریر بن عبدالله البجلی» به معاویه ارسال شد، قبل از سید رضی در کتابهای «صفین» تالیف نصر بن مزاحم، در جلد ۴ کتاب «تاریخ دمشق» ابن عساکره و در کتاب «الامامة والسیاسة» ابن قتیبه دینوری نقل شده است. همچنین متن کامل این نامه در مجموعه «تمام نهجالبلاغه» در نامه ۲۹ قرار گرفته است.
بازخوانی تاریخی روش تعیین حاکم
مهمترین محور در این نامه، استدلال به روش تاریخی صحابه و تابعین در انتخاب حاکم مسلمین است،«إِنَّهُ بَایَعَنِی الْقَوْمُ الَّذِینَ بَایَعُوا أَبَا بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ عَلَی مَا بَایَعُوهُمْ عَلَیْهِ، این مردمی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند، به همان شیوه با من بیعت کردند» روشن است که هرگونه استدلال به موضوع غدیر یا موارد مشابه، امکان عدم پذیرش آن توسط معاویه را در پی داشت، اما تاکید بر روش خلفای ثلاثه، مسیر معاویه برای هرگونه ابهام و ایراد را بسته و دلیلی، جز بهانهگیری و کینهورزی، برای عدم پذیرش آن باقی نمیگذارد.
ایشان در ادامه با اشاره به همان روش مرسوم تاریخی به معاویه مینویسند: «لَمْ یَکُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ یَخْتَارَ وَ لَا لِلْغَائِبِ أَنْ یَرُدَّ؛ وَ إِنَّمَا الشُّورَی لِلْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَی رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً کَانَ ذَلِکَ لِلَّهِ رِضًا، پس آن را که حاضر است، نباید دیگری را اختیار کند و آن را که غایب بوده نمیتواند آنچه حاضران پذیرفتهاند را نپذیرد. شورا از آن مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردی همرأی شدند و او را «امام» خواندند، کارشان برای خشنودی خدا بوده است.»
هشدار به معاویه برای عدم مخالفت با آنچه توسط شورا پذیرفته شده و عدم فتنه و شکاف در میان مردم، از بخشهای دیگر این نامه است. تاریخ نشان داد که معاویه، با اصرار بر مخالفت خود و عدم بیعت با امیرمومنان(ع)، فتنههای مختلفی را در امت ایجاد کرد، در حالی که میدانست راه صحیح کدام است و شیوه مرسوم صحابه و تابعین در تعیین حاکمان چگونه بوده است. به نظر میرسد ریشه همه فتنهها، اصرار بر عدم پذیرش دانستههاست.
منابع:
کتاب: پیام امام ، شرح نهجالبلاغه، آیتالله مکارم شیرازی
کتاب: روات و محدثین نهجالبلاغه، مرحوم محمد دشتی
کتاب: تمام نهجالبلاغه، تحقیق: سید صادق موسوی
سید علی اصغر حسینی/ ابنا
--------------------------
پایان پیام
نظر شما