به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در بخشهای قبلی شرح حکمتهای نهجالبلاغه بیان شد که حکمتهای ابتدایی این کتاب، گزیدهای از یک خطبه است که سید رضی گزیدهای از آن سخنان را در حکمتهای دوم تا هشتم نقل کرده است. پیش از این هم بیان شد که ماخذ این سخنان، در بیش از ۴۸ منبع روایی نقل شده که برخی از این کتابها، قبل از دوران سید رضی تالیف شده است.
امام علی(ع) در این حکمت میفرماید: «الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ، وَأَعْمَالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ، نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجَالِهِمْ. صدقه (کمک به نیازمندان) داروی شفابخشی است و اعمال بندگان در این جهانِ زودگذر در برابر چشمان آنها در آن جهان (پایدار) است.»
اگرچه علمای اخلاق یا فقهای بزرگوار، معانی متفاوت برای صدقه و انواع واجب یا مستحب آن بیان کردهاند، اما مهمترین ویژگی صدقه، اعطای مال یا انجام کار خیر تنها به قصد «تقرب به خداوند» است که ویژگی مشترک تقریبا همه این تعاریف است. بهعنوان نمونه در روایتی که از رسول خدا(ص) در کتاب کنز العمال نقل شده، آمده است:
«تَبَسُّمُکَ فی وَجهِ أخیکَ صَدَقةٌ، و أمرُکَ بِالمَعروفِ صَدَقةٌ، و نَهیُکَ عنِ المُنکَرِ صَدَقةٌ، و إرشادُکَ الرَّجُلَ فی أرضِ الضَّلالِ لکَ صَدَقةٌ، و إماطَتُکَ الحَجَرَ و الشَّوکَ و العَظمَ عنِ الطَّریقِ لکَ صَدَقةٌ، و إفراغُکَ مِن دَلوِکَ فی دَلوِ أخیک صَدَقةٌ». لبخند زدن تو به روی برادرت صدقه است، امر به معروف تو صدقه است، نهی از منکر تو صدقه است و نشان دادن راه به کسی که راه بلد نیست صدقه است، برداشتن سنگ و خار و استخوان از سر راه صدقه است، و خالی کردن آب از دلو خود به دلو برادرت صدقه است.
اما آنچه در این میان باید دقت شود این است که اگر کسی به هر دلیلی غیر از تقرب به خدا، به فعالیت خیرخواهانه بپردازد، فعالیت او از مصادیق صدقه مالی یا معنوی شناخته نمیشود.
به همین دلیل نیز امام علی(ع) در این سخن صدقه را «دارویی شفابخش» معرفی میکند «الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ». روشن است که هر نوع خدمت برای رفع نیازهای دیگران، میتواند بخشی از مشکلات او را برطرف کند. در ضمن نباید فراموش کرد که پرداخت صدقه، به معنای فقهی آن، میتواند برای حل مشکلات بیماران موثر باشد، همانگونه که در کتاب اصول کافی از امام صادق(ع) نقل شده که: «داوُوا مَرضاکُم بِالصَّدَقَةِ. بیماران خود را با صدقه درمان کنید».
بخش دوم این حکمت نیز قیامت را به عنوان جایگاهی برای نمایش اعمال انسان معرفی میکند: «وَأَعْمَالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ، نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجَالِهِمْ. اعمال بندگان در این جهانِ «زودگذر» در برابر چشمان آنها در آن جهان پایدار است». «عاجل» به معنای شیء موجود، اما زودگذر که در اینجا به معنای «دنیا» است و «آجل» به معنای شیء مدتدار و ماندگار، که در اینجا به معنای «آخرت» است.
اشاره به «دیدن» به عنوان «روشنترین روش» آشکار شدن هر چیزی نیز از موضوعاتی است که در قرآن کریم به آن تاکید شده است، به عنوان نمونه در آخر سوره «زلزال» خداوند فرموده است:« فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهُ / وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرًّا یَرَهُ، هرکس به اندازه سنگینی ذرهای کار نیک کند، آن را میبیند و هرکس به قدر ذرهای کار بد کند، نیز آن را خواهد دید.»
نسبت میان دنیا و آخرت، از مفاهیم بنیادین در موضوعات دینی است که تاثیرات فراوان فردی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در پی دارد. اگر انسان به این باور برسد که کلیه اعمال او در فضای حقیقی یا مجازی، در خلوت یا در حضور دیگران، در تصمیمگیریهای فردی یا اجتماعی و سیاسی، نتایجی در پی خواهد داشت که انسان در قیامت، آن را با چشمان خویش خواهد دید، مراقبتی از خود خواهد داشت که مفهوم ابتدایی آن «تقوا» و معنای نهایی، گونهای از «عصمت» خواهد بود.
سید علیاصغر حسینی/ ابنا
------------------------
پایان پیام
نظر شما