۲ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۲
قرآن و انگیزش مجاهدان

مسأله انگیزه و آمادگی روحی نیروهای مسلح، در صدر عوامل موفقیت آن‌هاست. قرآن کریم به این امر عنایت و اهتمام فراوان دارد و برای ایجاد روحیه و انگیزه در مجاهدان از روش‌های مختلفی مانند «تبشیر» و «انذار» یا به تعبیری «تشویق» و «تنبیه» استفاده کرده است.

خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت (ع) ـ ابنا: جنگ در تاریخ جامعه بشری سابقه‌ای دیرینه دارد و می‌توان آن را همزاد زندگی اجتماعی بشر و همراه همیشگی آن دانست. به طوری‌که عصری را نمی‌یابیم که در آن نه یک جنگ بلکه جنگ‌های متعددی روی نداده باشد. از آنجا که جنگ معمولاً با خسارت ها، مصیبت ها، تلخی‌ها و حوادث ناگوار فراوانی همراه است، بشر اصالتاً و ذاتاً از آن روی گردان و گریزان است اما این امر نتوانسته از بروز هزاران جنگ در طول تاریخِ جامعه بشری جلوگیری کند و جنگ جزء ضروری و لاینفک زندگی اجتماعی بشر بوده و نادیده انگاشتن آن، چیزی جز چشم بستن بر واقعیت نیست.

اسلام که مکتبی جامع و واقع‌نگر است، در مجموعه تعالیم خود، با بیان آموزه‌ها و مطالب متعددی، درباره جنگ، رهنمودهایی بسیار مهم و کارگشا درباره این واقعیت اجتماعی به پیروان خود ارائه داده است. یکی از آن رهنمودها، آماده سازی روحی جنگجویان و ایجاد انگیزه میان آن‌هاست. سپاهیان و جنگاورانی که انگیزه لازم برای نبرد را نداشته باشند، کارآیی نخواهند داشت و لشکر با انگیزه و با روحیه می‌تواند با ده لشکر بی انگیزه و فاقد روحیه مقابله کند و بر آن‌ها فایق آید؛ ازاین‌رو، مسأله انگیزه و آمادگی روحی، در صدر عوامل موفقیت سپاه و ارتش است. قرآن کریم نیز به این امر عنایت و اهتمام فراوان دارد و برای ایجاد روحیه و انگیزه در مجاهدان از روش‌های مختلفی مانند «تبشیر» و «انذار» یا به تعبیری «تشویق» و «تنبیه» استفاده کرده است. در برخی آیات به مجاهدان وعده نعمت‌های اخروی و دنیوی داده و از طرفی به عذاب‌های اخروی و بلاها و مصیبت‌های دنیوی نیز اشاره می‌کند مثلاً سعی می‌کند تا هول و هراس انسان از کشته شدن در جنگ را کم یا حتی به کلی برطرف نماید و برای این منظور، تعالیم و آموزه‌های خاصی مانند محدود بودن عمر و حتمی بودن مرگ را مطرح می‌کند و اینکه هر کسی عمری معیّن دارد و هنگامی‌که عمرش تمام شد و اجلش فرا رسد، در جبهه جنگ یا در بستر گرم، می‌میرد. از سوی دیگر نیز هر انسانی تا وقتی که عمرش تمام نشده و اجلش به پایان نرسیده است در هر شرایطی و در هر کجا که باشد زنده می‌ماند. بنابراین اگر عمر انسان تمام و پیمانه او پر شده باشد، خودداری از رفتن به جبهه جنگ هیچ فایده‌ای ندارد و نمی‌تواند از مرگ او پیش‌گیری کند و اگر هم زمان مرگ او فرا نرسیده و هنوز عمرش باقی باشد، نباید از رفتن به جبهه جنگ ترسی به دل راه دهد (1). آیات قرآن تصریح دارد مرگ انسان‌ها تابع اراده و اذن الهی است یعنی نباید از جهاد در راه خدا هراس به دل راه داد؛ زیرا اگر اراده خدا به مرگ شما تعلق گرفته باشد نه تنها در جبهه، اگر در شهر و در میان خانواده هم که باشید خواهید مرد؛ با این تفاوت که اگر در جبهه و در راه خدا کشته شوید، به فوز عظیم شهادت رسیده‌اید و اگر در میان بستر بمیرید از چنین پاداش بزرگی محروم خواهید بود. از طرفی اگر در اراده الهی مرگ شما فرا نرسیده باشد و اراده خدا بر این باشد که زنده بمانید، در جبهه جنگ هم که باشید با همه تهدیدها و خطرات زنده خواهید ماند.

پس از پایان جنگ اُحد گروهی از مسلمانان که ایمان ضعیفی داشتند، شکست سپاه اسلام و کشته شدن عده ای از مسلمانان را به سوءتدبیر فرماندهان و در رأس همه آن‌ها پیامبر (ص) نسبت دادند. در این هنگام خدای متعال به پیامبرش فرمان می‌دهد که در پاسخ این افراد بگوید، سهیم بودن یا نبودن آنان در تدبیر جنگ نمی‌توانست در سرنوشت کشته شدگان تأثیری داشته باشد و کاهش یا افزایش تلفات را سبب شود؛ چرا که مرگ و زندگی افراد تابع اراده و تقدیر الهی است. خدای متعال برای هر انسانی «اجل» و سرآمد یا به تعبیر دیگر، عمری تعیین فرموده و حتی اگر درگیر سخت‌ترین و هولناک‌ترین نبردها باشد نخواهد مرد و برعکس، هنگامی‌که عمر انسان به سر رسید حتی اگر در بستر گرم خانه خود آرمیده باشد خواهد مرد. همه حوادث و مسایلی که در جهان طبیعت و تکوین اتفاق می‌افتد، از جمله مرگ انسان، تابع تقدیر و تدبیر حکیمانه الهی است و در هر صورت حتی در برج‌های محکم مرگ به سراغ انسان خواهد آمد (2).

یکی دیگر از تعالیم قرآن کریم برای مبارزه با ترس از مرگ این است که به مؤمنان و جهادگران راه خدا این حقیقت را متذکر می‌شود که انسان با مرگ یا کشته شدن از بین نمی‌رود و مرگ به معنای نیستی و معدوم شدن نیست بلکه سرآغاز حیاتی دیگر است؛ حیاتی که در آن، مؤمنان و مجاهدان راه خدا قرین لذت و سعادت و نعمت‌ها و مواهب بی‌کران الهی خواهند بود. کافر که مرگ را نیستی می‌داند، پیوسته با تردید و تزلزل و ترس و وحشت به میدان نبرد گام می‌نهد، اما مؤمن به عشق دست یابی به مقام شهادت و انتقال به حیاتی ابدی و سراسر لذّت و سرور، بی‌ترس و تردید به میدان نبرد می‌شتابد و در برابر دشمن خدا و خلق خدا سینه سپر می‌کند و در این راه چندان پای می‌فشرد تا دشمن را از پای در آورد و اسلام پیروز شود. چنین کسی، از این‌که در این راه به دست دشمن کشته شود باکی به دل راه نمی‌دهد بلکه آن را شهادت و هدیه‌ای الهی و بس ارزشمند تلقی می‌کند. چنین اندیشه‌ای است که مسلمان و مؤمن مجاهد را در برابر دشمن به منطقی قاطع و محکم و کوبنده مجهز می‌کند.


پی‌نوشت:

1. «وَ ما کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ کِتاباً مُؤَجَّلا؛ هیچ کس، جز به فرمان خدا، نمی‏‌میرد؛ سرنوشتی است تعیین شده‏» آل‌عمران:145.

2.«لَوْ کُنْتُمْ فی‏ بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلی‏ مَضاجِعِهِمْ وَ لِیَبْتَلِیَ اللَّهُ ما فی‏ صُدُورِکُمْ وَ لِیُمَحِّصَ ما فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُور؛ اگر هم در خانه‌‏های خود بودید، آنهایی که کشته‌‏شدن بر آنها مقرر شده بود، قطعاً به سوی آرامگاه‌‏های خود، بیرون می‌‏آمدند (و آنها را به قتل می‌‏رساندند) و اینها برای این است که خداوند، آنچه در سینه‌‏هایتان پنهان دارید، بیازماید و آنچه را در دلهای شما (از ایمان) است، خالص گرداند؛ و خداوند از آنچه در درون سینه‌‏هاست، با خبر است‏» آل‌عمران:145.

3. درس های حضرت آیت الله مصباح یزدی در سال‌های 65 و 66 در مؤسسه در راه حق با عنوان جنگ و جهاد در قرآن، برای جمعی از طلاب بیان کرده‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha