به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در روزگاری که مراکز خرید، کافهها، گیمنتها و حتی پارکها، بیشتر از مساجد پذیرای جوانان و خانوادهها هستند، این پرسش جدی مطرح میشود: مسجد، این نهاد ریشهدار دینی و اجتماعی، چرا از متن زندگی مردم فاصله گرفته؟
نگاهی به نقش مساجد در صدر اسلام و مقایسه آن با وضع امروز، پرده از واقعیتی تلخ برمیدارد. «حسن عبدی پور» کارشناس حوزه بین الملل در یادداشت زیر برای واکاوی این فاصله و بازاندیشی در احیای جایگاه مسجد در جامعه معاصر کوشیده است:
این روزها، هر بار از کنار قهوهخانهها، کافهها، پاساژها یا گیمنتها میگذرم، دلم به درد میآید. تا دیروقت چراغهایشان روشن است، پر جنبوجوش، پر از جوانهای سرزنده و خانوادههایی که انگار آنجا را خانه دوم خود یافتهاند؛
اما مسجد محلهمان…
جز چند ساعت کوتاه، دری بروی کسی نمیگشاید.
چه شد که خانه امن روح و دل مردم، پناه اضطرابها و امیدها، به چنین حال و روزی افتاد؟
آیا مسجد باید فقط جایی برای چند رکعت نماز شود و بس؟
مگر نه اینکه در روزگار پیامبر (ص)، مسجد نه فقط عبادتگاه، که مدرسه، پاتوق فکری، مرکز آموزش، محل حل اختلاف، جایگاه رفع نیاز مستضعفان و مرکز گرم صمیمیت مردم بود؟ امروز چرا این کارکردها را فراموش کردهایم؟
ساعاتی که در مسجد باز است، اغلب با حضور هیئت امنای خسته و اهل گلایه، و گاه امام جماعتی که یا صدایش بیرمق است یا با نسل امروز سنخیتی ندارد، سپری میشود؛
اما کافهها، گیمنتها، فروشگاهها و پاساژها با برنامهریزی مدرن و تنوع در خدماتشان، همه اقشار و سلیقهها را جذب میکنند.
شاید ریشه این بیرمقی را باید در نگاه سنتی و بسته به مدیریت مسجد، فقدان برنامههای متنوع، کمتوجهی به نیازهای نسل جدید و نبود حمایت جدی از امامان و خادمان دانست.
وقتی امام جماعت از معاش و آینده خود مطمئن نیست، خادم مسجد بیمه و امنیت شغلی ندارد، و دستور کار مسجد از نوآوری و تنوع تهی است، چرا باید امیدوار باشیم نسل جوان به مسجد بیاید؟
درد اینجاست که جایگاه واقعی مسجد در متن جامعه گم شده؛
ولی راه حل هم دور از دسترس نیست:
مسجد باید دوباره به پایگاه اصلی محله بدل شود؛
نمازهای جماعت در سه وعده و با شکوه برگزار گردد؛
درهای مسجد به روی گفتگو و مسائل روز باز باشد؛
ساعات فعالیت افزایش یابد و برنامههای مختلف فرهنگی، تربیتی و آموزشی متناسب با نیاز نسل امروز فراهم شود؛
امام جماعت و خادم مسجد با حمایت سازمان اوقاف از بیمه و حقوق کافی برخوردار باشند؛
چهرههای خوشبرخورد و انگیزهمند، مسئولان مسجد باشند؛
مسجد به مأمنی برای رفع شبهات اعتقادی و پیوندهای اجتماعی تبدیل گردد.
حالا که تکیه و تمرکز جامعه بیشتر در فضاهای تجاری و تفریحی جمع شده، شاید وقتش رسیده با اندکی جسارت و نوگرایی، مساجد را به قلب تپنده محلات و مأمنی برای جامعه امروز ــ بهویژه جوانان و خانوادهها ــ بازگردانیم.
از مسئولان، متولیان امور دینی و حتی اهالی محله درخواست میکنم که به بازنگری در ساختار، برنامهها و مدیریت مساجد بیندیشند و کاری کنند تا مسجد ــ نه فقط واژه، که حقیقتی زنده و جاری در زندگی ما ــ باشد.
..............................
پایان پیام/ ۲۶۸
نظر شما