۱۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۱
آیا اخلاق، آزادی را محدود می‌کند؟

بحث‌های گوناگونی درباره تأثیر اخلاق بر آزادی انسان مطرح شده که بسیاری از آن‌ها ناشی از برداشت‌های نادرست از مفهوم آزادی است. برخی اخلاق را مانعی برای پرورش استعداد یا سرکوب غرائز طبیعی می‌دانند، در حالی که برخی دیگر آزادی را به کلی انکار کرده‌اند.

خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا: اخلاق نه انسان را محدود می کند و نه مانع پرورش انسانها است و نه غرائز خداداد را سرکوب می نماید. بلکه کار اخلاق بهره گیری از آزادی انسان در مسیر سعادت و رهبری غرائز برای رسیدن به کمال مطلوب است. با توجّه به این تفسیر صحیح از آزادی، پاسخ بسیاری از سخنان مخالفان اخلاق روشن می شود.

در اینکه آیا اخلاق، آزادی انسان را محدود می کند و این محدودیّت به سود یا زیان اوست یا نه؟ بحث های زیادی شده است. به نظر می رسد بسیاری از این بحث ها ناشی از تفسیرهای نادرستی است که برای معنای آزادی شده و می شود. گاه گفته می ‌شود اخلاق از آن نظر که انسان را محدود می کند مانع پرورش استعدادها است! گاه گفته می شود: اخلاق غرائز را سرکوب می نماید تا سعادت واقعی فرد محقّق گردد در حالی که اگر این غرائز لازم نبود، خدا آن را خلق نمی کرد! گاه می گویند: برنامه‌ های اخلاقی با فلسفه اصالت لذت مخالف است و می دانیم هدف آفرینش همان «لذّت» است که انسان باید به آن برسد! گاه در نقطه عکس آن گفته می شود: اساسا بشر آزاد نیست و همیشه تحت عوامل جبری گوناگونی قرار دارد، بنابراین نوبتی به توصیه های اخلاقی نمی رسد! و نیز گاه می گویند: بنای اخلاق دینی روی اطاعت فرمان خدا به خاطر ترس یا طمع است، و اینها جنبه ضدّ اخلاقی دارد!
 

این سخنان ضدّ و نقیض، از یک سو نشان می دهد که ارزیابی صحیحی درباره اصل مفهوم آزادی نشده و از سوی دیگر، اخلاق دینی به ویژه اخلاق اسلامی و پشتوانه های آن به خوبی مورد دقّت قرار نگرفته است. به همین دلیل توضیحاتی را درباره فلسفه آزادی یادآور می ‌شویم و می گوییم اگر چه انسان آزادی را با تمام وجودش می طلبد و آزادی نقشی مهم در پرورش روح و جسمش دارد و اگرچه درون وجود انسان، استعدادها و شایستگی ها و نیروهای بالقوه ای نهفته شده که بدون آزادی هرگز شکوفا نمی شود، اما این آزادی نوعی آزادی هدایت شده و توأم با برنامه ریزی است.

انسان دارای استعدادهای فوق العاده مهمی است که اگر درست رهبری شود به بالاترین درجات تکامل مادّی و معنوی می رسد. او آزاد است از استعدادهای خلاقش در این راه استفاده کند ولی آزاد نیست که آنها را به هدر دهد و در مسیرهای کج و معوج نابود کند.

آنها که آزادی را به معنای عامّی که شامل هرگونه بی بند و باری می شود تفسیر کرده اند، در حقیقت معنای آزادی را نفهمیده اند. آزادی یعنی آزاد بودن در به کارگیری نیروها در مسیرهایی که انسان را به هدف های والاتر مادّی یا معنوی می رساند و اساسا بسیاری از به اصطلاح آزادی ها – همان گونه که در بندهای پیشین توضیح دادیم - نوعی اسارت قطعی است.

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «فَإِنَّ تَقْوَی اللَّهِ مِفْتَاحُ سَدَادٍ وَ ذَخِیرَةُ مَعَادٍ وَ عِتْقٌ‌ مِنْ‌ کُلِ‌ مَلَکَةٍ وَ نَجَاةٌ مِنْ کُلِّ هَلَکَةٍ؛ [۱] تقوای الهی کلید گشایش هر دری است و ذخیره رستاخیز و سبب آزادی از هرگونه بردگی [شیطان] و نجات از هرگونه هلاکت».

بنابراین تفاوت آزادی واقعی با آزادی های کاذب یا به تعبیر صحیح تر اسارت هایی که به نام آزادی شناخته می شود، روشن می گردد. هیچ گاه کسی نمی تواند به بهانه این که اخلاق، انسان را محدود می کند، ارزش های اخلاقی را زیر سؤال ببرد. همچنین پاسخ کسانی که می گویند اخلاق غرائز را سرکوب می کند، روشن می شود. غرائز آدمی همچون دانه های حیاتبخش باران است که از آسمان نازل می شود.

بی شک اگر لازم و مفید نبود خدا آن را از آسمان نازل نمی کرد، ولی این به آن معنا نیست که ما اجازه دهیم قطره های باران دست به دست هم دهند و سیلابی ویرانگر به وجود آورند. بلکه عقل و درایت می گوید باید سدّی در مقابل آن کشید و دریچه ها و کانال ها و نهرهایی به وجود آورد و این موهبت الهی را طبق برنامه و حساب به مزارع و باغ ها هدایت کرد. غرائز آدمی نیز مانند این دانه های حیاتبخش باران است که اگر تحت برنامه و کنترل در مسیرهای سازنده درنیاید مبدّل به سیلابی ویرانگر می شود که همه چیز انسان را بر باد خواهد داد.


از آنچه گفتیم می توان این نتیجه را به روشنی گرفت که اخلاق نه انسان را محدود می کند و نه مانع پرورش انسانها است و نه غرائز خداداد را سرکوب می نماید. بلکه کار اخلاق بهره گیری از آزادی انسان در مسیر سعادت و رهبری غرائز برای رسیدن به کمال مطلوب است. با توجّه به این تفسیر صحیح از آزادی، پاسخ بسیاری از سخنان مخالفان اخلاق روشن می شود. [۲]


پی نوشت:

[۱] . نهج البلاغة، شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق/ مصحح: صالح، صبحی، نشر هجرت، قم، ۱۴۱۴ هـ ق، چاپ اول، ص ۳۵۱، خطبه ۲۳۰.

[۲] . اخلاق در قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابی طالب (ع)، قم، ۱۳۷۷ هـ ش، چاپ اول، ‌ ج ۱، ص ۹۱-۹۴.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha