خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: با توجه به برخی ناهنجاری های اخلاقی و جنسی در جوامع اسلامی، عده ای بر آن شده اند این گونه القا کنند که چنین رفتارهای ناشایستی نتیجه محدودیت های مردان و زنان در ارتباط با جنس مخالف است. محدودیت ها و تفکیک هایی که از همان بدو تأسیس جامعه اسلامی در صدر اسلام اعمال شد(۱) و از کودکی تا بزرگسالی به تدریج احساس محرومیت و ناکامی را به گونه ای در هر فرد مسلمانی متراکم می نماید که ممکن است به یک باره فوران کرده باعث خشونت ها یا تجاوزهایی گردد.
محدودیت قائل شدن در روابط بین زن و مرد اختصاص به اسلام ندارد
پیش از هر چیز باید متذکر این نکته شد که محدودیت در ایجاد روابط با جنس مخالف بین زنان و مردان اختصاص به اسلام ندارد و بسیاری از جوامع غیر مسلمان و تمدن های گذشته به شیوه های مختلف برای روابط بین زن و مرد محدودیت هایی داشته اند. پدران کلیسا پس از حضرت عیسی(علیه السلام) و پولس، به تبیین آموزه های مسیحیت پرداختند. آنان بر اساس تفسیر فریسیان از شریعت و تلمود، زنان را از معاشرت با مردان نامحرم، در ملأعام برحذر داشتند و توصیه کردند که زنان بدون مردان محرم مسافرت نکنند. (۲)
این محدودیت هرگز به معنای سرکوب کردن غریزه جنسی و منع آن نمی باشد، بلکه طبق آیات قرآن از جمله آیه «یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَ یَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ» (۳)؛ (خداوند می خواهد [با این دستورها راه های خوشبختی و سعادت را] برای شما آشکار سازد، و به سنت های [صحیح] پیشینیان رهبری کند، و شما را از گناه پاک سازد و خداوند دانا و حکیم است)، خداوند می خواهد به وسیله این مقررات حقایق را برای آدمی آشکار سازد و به راه هایی که مصالح و منافع او در آن است، رهبری اش کند. وانگهی شخص در این برنامه تنها نیست و اقوام پاک گذشته نیز این گونه سنت ها را داشته اند.
در ادامه آیات فوق قرآن تاکید می کند که «وَ اللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَ یُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیماً» (۴)؛ (خدا به وسیله این احکام می خواهد، نعمتها و برکاتی که بر اثر آلودگی به شهوات از شما قطع شده، به شما بازگردد، ولی شهوت پرستانی که در امواج گناهان غرق هستند، می خواهند شما از طریق سعادت به کلی منحرف شوید) و همانند آنها از فرق تا قدم آلوده انواع گناهان گردید. اکنون شما فکر کنید، آیا آن محدودیت آمیخته با سعادت و افتخار برای شما بهتر است یا این آزادی و بی بندوباری توام با آلودگی و نکبت و انحطاط!؟
تبیین معنای صحیح خوشبختی و آرامش در سایه ضوابط دینی
آیات فوق، علاوه بر دلالت هایی که برای زمان خود و اقوام پیشین داشتند، در حقیقت به افرادی که در عصر و زمان ما نیز به قوانین مذهبی مخصوصا در زمینه مسائل جنسی ایراد می کنند، پاسخ می گوید که این آزادی های بی قید و شرط سرابی بیش نیست، و نتیجه آن انحراف عظیم از مسیر خوشبختی و تکامل انسانی و گرفتار شدن در بیراهه ها و پرتگاه ها است که نمونه های زیادی از آن را با چشم خودمان به شکل متلاشی شدن خانواده ها، انواع جنایات جنسی، فرزندان نامشروع جنایت پیشه و انواع بیماری های آمیزشی و ناراحتی های روانی [و تحقیر زن و تبدیل او به ابزاری برای شهوت رانی و شهوت پرستی و دور شدن جوانان از اهداف مهمتری مثل پیشرفت علمی و فرهنگی و هزاران فساد دیگر] مشاهده می کنیم. (۵)
راه حل های اسلام برای کنترل غریزه جنسی و جنایت های مربوط به آن
اسلام برای کنترل غریزه جنسی و جلوگیری از فوران آن راهکارهایی نیز بیان نموده است از جمله: تهذیب نفس و مراقبت در تغذیه(۶) و روزه گرفتن(۷) و کنترل نگاه(۸) و توصیه زنان به حفظ حجاب(۹) و ... حتی در صورتی که جوان با وجود اینکه برای کنترل غریزه جنسی تلاش خود را کرده اما باز هم این غریزه در وجود او شعله ور می باشد، اسلام هرگز به سرکوب کردن این غریزه نمی پردازد، بلکه او را به ازدواج توصیه می کند و از آنجا که یک عذر تقریبا عمومی و بهانه همگانی برای فرار از زیر بار ازدواج و تشکیل خانواده مساله فقر و نداشتن امکانات مالی است قرآن به پاسخ آن پرداخته می فرماید که از فقر و تنگدستی واجدین شرایط ازدواج نباید نگران بود و لازم است در شکل دادن به ازدواج شان کوشید چرا که (اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنها را از فضل خود بی نیاز می سازد)؛ «إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» (۱۰) و خداوند قادر بر چنین کاری هست، چرا که (خداوند واسع و علیم است)؛ «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ».(۱۱)، (۱۲)
حتی اگر کسی واقعا نمی تواند ازدواج کند باز هم اسلام راه حل های مناسبی برای وضعیت او پیش بینی کرده از جمله راه حلی به نام «ازدواج موقت» که مانند ازدواج دائم می باشد ولی هزینه های آن را ندارد و یا ازدواج با کنیزان که در صدر اسلام رواج داشت. در هر صورت اسلام هرگز با فوران عطش جنسی و یا سرکوب کردن این غریزه موافق نیست و راه های مختلفی برای ارضای این غریزه از راه مشروع بیان نمونه است. چرا که «یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِیفاً» (۱۳)؛ (خدا می خواهد [با دستورهای مربوط به ازدواج با کنیزان و مانند آن] کار را بر شما سبک کند، و انسان ضعیف آفریده شده) و در برابر طوفان غرائز گوناگون که از هر سو به او حمله ور می شود باید طرق مشروعی برای ارضای غرائز به او ارائه شود تا بتواند خود را از انحراف حفظ کند. (۱۴)
ارتباط آزادی در روابط با نامحرم و خشونت های جنسی و ناامنی های مربوط به آن
برخلاف آنچه در سؤال ادعا شده، آنچه باعث خشونت و ناامنی در جامعه می شود آزادی در روابط بین زنان و مردان است نه محدودیت درست و حساب شده.
عدم محدودیت در روابط دختران و پسران و برهنگی زنان که طبعاً پیامدهایی همچون آرایش و عشوه گری و امثال آن همراه دارد، مردان مخصوصاً جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار می دهد، تحریکی که موجب عدم تمرکز و فشار مداوم روانی به اعصاب می گردد و باعث ایجاد هیجان های بیمار گونه عصبی و گاه امراض روانی می گردد. مگر اعصاب انسان چقدر می تواند بار هیجان را بر خود حمل کند؟ مگر همه پزشکان روانی نمی گویند هیجان مستمر عامل بیماری است؟
مخصوصاً توجه به این نکته که غریزه جنسی نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمی است و در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکی شده تا آنجا که گفته اند «هیچ حادثه مهمی را پیدا نمی کنید مگر اینکه پای زنی در آن در میان است»! آیا دامن زدن مستمر به شعله های سرکش این غریزه از طریق اختلاط زنان و مردان و توسط برهنگی دختران، بازی با آتش نیست؟ آیا این کار عاقلانه ای است؟
پیامدهای اجتماعی بی بند و باری در ارتباط با جنس مخالف
به دور از تمامی شبهه ها و بهانه گیری ها، آنچه ما در اینجا در پی تبیینش هستیم این است که اسلام می خواهد با وضع احکام و قوانین و مقرراتی برای تبیین حدود و ضوابط ارتباط زنان و مردان، آحاد جامعه مسلمان روحی آرام و اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند. زیرا عواقب ناگوار بی بندوباری را دیده ایم.
وقتی عدم محدودیت در روابط زنان و مردان را در بسیاری کشورها در کنار معضلی چون افزایش برهنگی قرار می دهیم، می توانیم به این جمع بندی برسیم که چرا طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشوئی در دنیا به طور مداوم بالا رفته است. چرا که «هرچه دیده بیند دل کند یاد» و هر چه «دل» - در اینجا یعنی هوس های سرکش - بخواهد به هر قیمتی باشد به دنبال آن می رود و به این ترتیب هر روز دل به دلبری می بندد و با دیگری وداع می گوید و عملًا زنان به صورت کالای مشترکی (لااقل در مرحله غیر آمیزش جنسی) در آمده و دیگر قداستِ پیمان زناشوئی مفهومی نمی تواند داشته باشد و خانواده ها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشی می شوند و کودکان بی سرپرست می مانند.
کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانه و روابط زناشویی یک خانواده قانونی به اجتماع، موجب تضعیف فعالیت ها و نهادهای اجتماعی می شود. در سایه این روابط، ازدواج مانعی برای لذت جویی های نامحدود و آزاد محسوب می شود. معاشرتهای آزاد و بی بند و بار، ازدواج را به صورت یک تکلیف و محدودیت در می آورد که باید آن را با توصیه های اخلاقی یا احیانا با اعمال زور بر جوانان تحمیل کرد. تفاوت جامعه ای که روابط جنسی میان زن ومرد را به محیط خانوادگی و در قالب ازدواج مشروع و قانونی محدود می نماید، با اجتماعی که روابط آزاد در آن مجاز است، این است که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم، آغاز محرومیت و محدودیت است! (۱۵)
گسترش دامنه فحشاء، و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناکترین پیامدهای از بین رفتن حدود و ضوابط در ارتباطات بین زنان و مردان و بی حجابی و بی بندوباری است که نیازی به ارقام و آمار ندارد و دلائل آن مخصوصاً در جوامع غربی کاملا نمایان است. با توجه به اینکه «فحشاء» و از آن بدتر «فرزندان نامشروع» سرچشمه انواع جنایتها در جوامع انسانی بوده و هستند، ابعاد خطرناک این مسأله روشن تر می شود.
هنگامی که می شنویم در کشورهای به اصطلاح آزاد دنیا سالانه صدها هزار نوزاد نامشروع به دنیا می آید و هنگامی که می بینیم جمعی از دانشمندان آن کشورها در این رابطه به مقامات اعلام خطر کرده اند- نه به خاطر مسائل اخلاقی و مذهبی، بلکه به خاطر خطراتی که فرزندان نامشروع برای امنیت جامعه به وجود آورده اند به گونه ای که در بسیاری از پرونده های جنائی پای آنها در میان است - به اهمیت این مسأله کاملًا پی می بریم و به این نتیجه می رسیم که مسأله گسترش بی بندباری های اخلاقی، حتی برای آنها که هیچ اهمیتی برای مذهب و برنامه های اخلاقی قائل نیستند فاجعه آفرین است. بنابراین هر چیز که دامنه فساد جنسی را در جوامع انسانی گسترده تر سازد تهدیدی برای امنیت جامعه ها محسوب می شود و پیامدهای آن هرگونه حساب کنیم به زیان آن جامعه است.
مطالعات دانشمندان تربیتی نیز نشان داده، مدارسی که در آن دختر و پسر با هم درس می خوانند و مراکزی که مرد و زن در آن کار می کنند و بی بندوباری در آمیزش آنها حکم فرما است، محیطی مناسب برای رشد کم کاری، عقب افتادگی، و مسئولیت ناپذیری شده اند. (۱۶)
پاسخ به مغالطه «آرام شدن شهوت جنسی در وضعیت آزاد و بی بند و بار»
شهوت جنسی درجه و حد مشخصی ندارد تا با آزاد گذاشتن فروکش کند. بر عکس، آزاد گذاشتن روابط به مثابه ریختن بنزین بر روی آتش است و هرگز در حد رابطه معمولی و کلام نمی ماند. وقتی شهوت شعله ور شد و جوان هر روز عادت به شهوترانی و روابط جنسی کرد دیگر هیچ چیزی جلو دار او نیست تا حدی که خواهر و مادر و حتی دخترش از دست خشونت جنسی او در امان نخواهد بود. این از آن روست که غریزه جنسی مانند میل به آب یا غذا نیست که با اشباع آن بتوان از دستش رهایی یافت. کسانی که به بهانه ایجاد عقده های جنسی، تفکیک جنسیتی در اسلام را مذموم می شمارند توجه نکرده اند که همان طور که محدودیت و ممنوعیت، غریزه را سرکوب می نماید و تولید عقده می کند، رها کردن و تسلیم شدن و در معرض تحریکات و تهییجات، آن را دیوانه می سازد.
برای آرامش غریزه دو چیز لازم است: یکی ارضای غریزه در حد حاجت طبیعی و دیگری جلوگیری از تهییج و تحریک آن. انسان از لحاظ حوائج طبیعی، مانند چاه نفت است که تراکم و تجمع گازهای داخلی آن، خطر انفجار را به وجود می آورد. در این صورت، باید گاز آن را خارج کرد و به آتش داد ولی این آتش را هرگز با طعمه زیاد نمی توان سیر کرد. (۱۷)
همچنین گاهی در این روابط آزاد، تضادی ناخواسته بین چند نفر پیش می آید که خود باعث خشونت های بسیاری در جامعه می گردد و دیگر هیچ زن و مردی برای داشتن روابطی توأم با آرامش که منجر به تولد کودکانی شود تا در یک خانواده زیر چتر پدر و مادری دلسوز رشد پیدا کنند، امنیت نخواهند داشت و بدون هیچ تعهدی به امر مقدس زناشویی هر آن ممکن است یکی از طرفین به اجبار و از روی تهدید و یا از روی خیانت و هوا و هوس این رابطه را برهم زند.
جمع بندی اینکه آنچه باعث فساد و ناامنی می شود آزادی مطلق و عدم محدودیت در روابط زنان و مردان می باشد و محدودیت درست و حساب شده باعث آرامش و امنیت جامعه می گردد.
پی نوشت ها:
(۱). به نقل از برخی روایات پیامبر اکرم(ص) درب های رفت آمد زنان و مردان را در مسجدالنبی از یکدیگر تفکیک کردند و حتی برای جلوگیری از اختلاط آنها، دستور دادند که مردان از وسط کوچه و زنان از کنار آن رفت و آمد کنند: سنن ابو داود، سجستانی، سلیمان ابن اشعث، دارالحدیث، قم، ۱۳۹۳ هـ ش، چاپ اول، ۱، ص ۱۹؛ الکافی، کلینی، محمدبن یعقوب، دارالکتب الاسلامیه، قم، ۱۳۶۳هـ ش، چاپ پنجم، ج ۵، ص ۵۱۸.
(۲). رهایی جنسی: رسوایی جهان مسیحیت، لارنس، ریموند، بی نا، لندن، ۲۰۰۷ م، ص ۲۰.
(۳). سوره نساء، آیه ۲۶.
(۴). سوره نساء، آیه ۲۷.
(۵). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ هـ ش، چاپ سی و دوم، ج ۳، ص ۳۵۳.
(۶). چنانکه در بسیاری از روایات در مورد خواص برخی مواد غذایی از جمله نخود و... آمده است که شهوت را زیاد می کند و برخی مواد غذایی هم شهوت را کم می کند، مثلا: «نان خورش سرکه شهوت زنا را ببرد». ر. ک: آسمان و جهان (ترجمه کتاب السماء و العالم بحار الأنوارجلد ۵۴)، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، ترجمه: کمره ای، محمد باقر، انتشارات اسلامیه، تهران، ۱۳۵۱ هـ ش، چاپ اول، ج ۱۰، ص ۸۱ و ۱۱۰ و ...
(۷). «الصَّوْمُ یُمِیتُ مُرَادَ النَّفْسِ وَ شَهْوَةَ الطَّبْعِ و...»؛ مصباح الشریعة، منسوب به جعفربن محمد امام ششم(ع)، انتشارات اعلمی، بیروت، ۱۴۰۰ هـ ق، چاپ اول، ص ۱۳۶.
(۸). «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ ...»؛ سوره نور، آیه ۳۰.
(۹). «وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ ...»؛ سوره نور، آیه ۳۱.
(۱۰). سوره نور، آیه ۳۲.
(۱۱). همان.
(۱۲). تفسیر نمونه، همان، ج ۱۴، ص ۴۵۸.
(۱۳). سوره نساء، آیه ۲۸.
(۱۴). تفسیر نمونه، همان، ج ۳، ص ۳۵۴.
(۱۵). مجموعه آثار شهید مطهری، مطهری، مرتضی، انتشارات صدرا، قم، ۱۳۷۹ هـ ش، چاپ دوم، ج ۱۹، ص ۴۳۸.
(۱۶). ن. ک: یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ هـ ش، چاپ چهارم، ص ۴۶۷ تا ۴۶۹(با تلخیص و اضافات).
(۱۷). مجموعه آثار شهید مطهری، همان، ص ۴۶۰ و ۴۶۱.
نظر شما