خبرگزاری بین المللی اهل بیت(ع)-ابنا: انسان، پیچیدهترین و در عین حال آسیبپذیرترین مخلوق عالم است. در کوران حوادث زندگی، در کشاکش روابط انسانی و در مواجهه با تلخیها و ناملایمات، احساسات مختلفی در وجود او شعلهور میشوند. یکی از خطرناکترین و ویرانگرترین این احساسات، "کینه" است؛ حالتی روانی که همچون گدازهای پنهان در اعماق روح، آرامش و قرار را از انسان سلب میکند. کینه، نه تنها نسبت به فرد مورد نظر، بلکه نسبت به کل جهان هستی، دیواری از بغض و نفرت میسازد و چشم و دل کینهتوز را بر حقایق و زیباییها میبندد. امیرالمؤمنین علی (ع)، با بینشی عمیق و کلامی نافذ، ماهیت رنجآور کینهتوزی را اینگونه به تصویر کشیدهاند: "أَلْحَقـُودُ مُعَـذَّبُ النَّـفْسِ مُتَضـاعِفُ الْهَمِّ."(1) این فرمایش، نه تنها یک توصیف اخلاقی، بلکه یک تحلیل روانشناختی دقیق از وضعیت روحی کینهتوز است. فرد کینهتوز، پیش از آنکه به هدف کینه خود آسیبی برساند، در آتش سوزان درون خود میسوزد و رنجی بیحد و حصر را متحمل میشود.
کینهتوزی: زندانی که خود میسازیم
کینه، در لغت به معنای نفرت و دشمنی پنهانی است که فرد نسبت به دیگری در دل نگه میدارد. این حس منفی، معمولاً پس از تجربه یک رنجش، ظلم یا بدرفتاری شکل میگیرد و به جای آنکه با بخشش و فراموشی از بین برود، در ذهن و روح فرد ریشه میدواند و به مرور زمان عمق پیدا میکند. نکته کلیدی در کلام امام علی (ع)، اشاره به "عذاب نفس" و "تضاعف هم" است.
"مُعَـذَّبُ النَّـفْسِ" یعنی فرد کینهتوز، لحظهای از عذاب درونی رها نیست. این عذاب، نه از سوی عامل بیرونی، بلکه از درون خود او ناشی میشود. ذهن کینهتوز، دائماً در حال نشخوار اتفاقات گذشته، بازسازی صحنههای رنجش و تصور انتقام است. این فرآیند، انرژی عظیمی از فرد میگیرد و او را از زندگی در لحظه و بهرهمندی از نعمتهای موجود باز میدارد.
"مُتَضـاعِفُ الْهَمِّ" نیز به معنای افزوده شدن مداوم و فزاینده غم و اندوه است. کینه، همانند یک بیماری مزمن، سلامت روحی فرد را ذره ذره از بین میبرد. هر فکر منفی، هر بار یادآوری گذشته، هر خبر از فرد مورد کینه، اندوه او را چند برابر میکند و اجازه نمیدهد که فرد طعم واقعی آرامش و خوشبختی را بچشد. او همیشه در سایه سنگین گذشتهای تلخ زندگی میکند و از لذتهای حال و امیدهای آینده محروم میماند.
ریشههای کینهتوزی: چرا کینه میورزیم؟
کینهتوزی معمولاً ریشههای متعددی دارد که شناخت آنها میتواند به درمان این بیماری روحی کمک کند:
عدم بخشش و عفو: شاید مهمترین ریشه کینه، ناتوانی در بخشش باشد. انسانها خطا میکنند و گاهی به یکدیگر آسیب میرسانند. اگر فرد نتواند این خطاها را ببخشد و از آنها بگذرد، بذر کینه در دلش کاشته میشود.
حسادت: گاهی کینه از حسادت ناشی میشود. وقتی فردی موفقیت یا خوشبختی دیگری را میبیند و نمیتواند آن را تحمل کند، حسادت به کینه تبدیل میشود و آرزوی زوال نعمت از دیگری در او شکل میگیرد.
تکبر و غرور: انسان متکبر، نمیتواند تحمل کند که کسی به او بیاحترامی کرده یا بر او برتری یابد. هرگونه عمل یا گفتاری که به نظر او غرورش را خدشهدار کند، میتواند بذر کینه را در دلش بکارد.
ظلم و بیعدالتی: تجربه ظلم و بیعدالتی، چه در مقیاس فردی و چه اجتماعی، میتواند منجر به کینه شود. اگرچه حقخواهی و طلب عدالت مطلوب است، اما اگر این حس به نفرت پنهان و انتقامجویی بیمارگونه تبدیل شود، دیگر کینه نام میگیرد.
سوءظن و بدگمانی: بدبینی و سوءظن نسبت به دیگران، میتواند منجر به برداشتهای غلط و بزرگنمایی رفتارهای عادی شود و در نتیجه کینه را در دل فرد پرورش دهد.
پیامدهای کینهتوزی:
تباهی در ابعاد مختلف کینهتوزی نه تنها فرد را دچار عذاب درونی میکند، بلکه در ابعاد مختلف زندگی او و جامعه، پیامدهای مخربی دارد:
سلامت جسم و روان: مطالعات پزشکی نشان دادهاند که احساسات منفی مانند کینه، اضطراب و افسردگی، تأثیر مستقیمی بر سلامت جسمی دارند و میتوانند منجر به بیماریهای قلبی، فشار خون بالا، مشکلات گوارشی و تضعیف سیستم ایمنی بدن شوند.
روابط اجتماعی: فرد کینهتوز نمیتواند روابط سالمی با دیگران برقرار کند. کینه او مانند دیواری بین او و دیگران حائل میشود و مانع از شکلگیری دوستیها و محبتهای عمیق میگردد.
معنویت و عبادات: کینه، حجابی ضخیم بین انسان و خداوند ایجاد میکند. قلب کینهتوز، سرزمینی بایر است که بذر ایمان و معنویت در آن رشد نمیکند. عبادات او نیز ممکن است بدون روح و فاقد اثرگذاری لازم باشد.
تصمیمگیریهای غلط: کینه، قوه عقل و منطق را مختل میکند و باعث میشود فرد تصمیمات احساسی و نادرستی بگیرد که به ضرر خود و دیگران تمام میشود.
نسخهای برای قلبهای بیماردرآیات الهی
قرآن کریم، راهنمای بشریت برای رسیدن به سعادت در دنیا و آخرت است و در مورد کینهتوزی و راههای مقابله با آن نیز آموزههای ارزشمندی دارد.
دستور به عفو و گذشت:
قرآن کریم به شدت بر عفو و گذشت تأکید میکند و آن را از صفات مؤمنان و متقین بر میشمرد. خداوند در سوره آل عمران میفرماید: ﴿الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ﴾ (2).
این آیه، سه صفت برجسته از پرهیزکاران را بیان میکند: انفاق در گشایش و سختی، فرونشاندن خشم و "عفو از مردم". قرار گرفتن "عفو از مردم" در کنار انفاق و کظم غیظ، نشاندهنده اهمیت بسیار زیاد آن در ساختار شخصیتی یک مؤمن واقعی است. بخشش، به معنای رها کردن بار سنگین کینه از دوش خود است و اولین گام برای رسیدن به آرامش درونی. این آیه به ما میآموزد که کینه را میتوان با عفو و گذشت از بین برد و این عمل، مورد محبت خداوند نیز هست.
دفع بدی با نیکی:
یکی از راهکارهای مؤثر برای مبارزه با کینه و تبدیل دشمنی به دوستی، دفع بدی با نیکی است. خداوند در سوره فصلت میفرماید: ﴿وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ﴾ (2).
این آیه، قاعده طلایی در روابط انسانی را بیان میکند: خوبی و بدی هرگز یکسان نیستند. با بهترین شیوه، بدی را دفع کن؛ نتیجه آن، این است که ناگهان میبینی کسی که میان تو و او دشمنی بوده، گویا دوست صمیمی تو شده است. این معجزه اخلاق اسلامی است که کینه و دشمنی را با محبت و گذشت درمان میکند. وقتی فرد کینهتوز به جای مقابله به مثل، با نیکی پاسخ میدهد، نه تنها طرف مقابل را خلع سلاح میکند، بلکه روح خود را از سم کینه پاک میسازد.
حسرت و ندامت از عدم اصلاح روابط:
قرآن کریم در توصیف حالات روز قیامت، به حسرت و ندامت بسیاری از افراد از روابط نادرست و کینهورزیهای دنیوی اشاره دارد. اگرچه آیه مستقیمی درباره کینهتوزی در قیامت نیست، اما آیاتی که به پشیمانی از دست ندادن فرصتها برای اصلاح روابط و طلب بخشش میپردازند، از این جمله است. مثلاً آنجا که در سوره شعراء به عدم سودمندی مال و فرزند در قیامت اشاره میکند (و روزی که مال و فرزندان سودی نمیبخشد، مگر کسی که با قلبی سلیم به پیشگاه خدا آید) (4)، قلب سلیم قلبی است که از آلودگیهایی نظیر کینه و حسد پاک باشد. در سوره فرقان نیز به حسرت از عدم اتخاذ راه پیامبر و انتخاب دوست بد اشاره میشود: ﴿وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا * یَا وَیْلَتَی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا﴾ (5). این آیات به ما میفهمانند که کینهها و دشمنیهای دنیوی، در آخرت به چیزی جز حسرت و پشیمانی نمیانجامد.
تأکید بر پاکسازی دل از کینه و حسد:
خداوند متعال در قرآن کریم، به مؤمنان و بهشتیان وعده میدهد که هرگونه کینه و غل را از دلهای آنان برطرف خواهد کرد. در سوره حجر میفرماید: ﴿وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَی سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ﴾ (6).
این آیه تصویری زیبا از بهشت ارائه میدهد؛ مکانی که در آن هیچگونه کینه و کدورتی (غل) در دلها نیست و بهشتیان، برادرانه در مقابل یکدیگر نشستهاند. این آیه نشان میدهد که پاکسازی دل از کینه، نه تنها یک فضیلت دنیوی، بلکه شرط ورود به بهشت و رسیدن به آرامش ابدی است. هدف از آموزههای اسلامی، رساندن انسان به چنین مرتبهای از طهارت نفس و پاکی قلب است.
راهکارهای رهایی از دام کینه
برای رهایی از عذاب درونی کینهتوزی، باید گامهای عملی و معنوی برداشت:
تمرین بخشش: بخشش یک تصمیم ارادی است. فرد باید آگاهانه تصمیم بگیرد که بار کینه را از دوش خود بردارد. این به معنای تأیید عمل خطاکار نیست، بلکه به معنای رها کردن خود از اسارت گذشته است.
درک محدودیتهای انسانی: همه انسانها خطا میکنند. درک این حقیقت که هیچ انسانی بیعیب نیست، میتواند به کاهش انتظارات غیرمنطقی و در نتیجه کاهش زمینه کینهتوزی کمک کند.
تمرکز بر جنبههای مثبت: به جای تمرکز بر رنجشها و خاطرات تلخ، سعی کنیم بر جنبههای مثبت زندگی و نعمتهای موجود تمرکز کنیم.
محبتورزی و احسان: همانطور که قرآن کریم میفرماید، با نیکی به جای بدی پاسخ دادن، میتواند کینه را به دوستی تبدیل کند.
خودشناسی و ریشهیابی: فرد باید با خود صادق باشد و ریشههای کینه در وجود خود را شناسایی کند. آیا حسادت، تکبر یا ترس باعث کینه شده است؟
دعا و توکل بر خدا: از خداوند متعال بخواهیم که قلب ما را از کینه پاک کند و ما را به صلح و آرامش درونی رهنمون سازد.
کلام گهربار امیرالمومنین علی (ع) تصویری واقعی و بیپرده از رنج بیامان کینهتوز را ارائه میدهد. این آموزه اخلاقی، در حقیقت یک هشدار روانشناختی است که ما را از فرو رفتن در چاه عمیق کینه بر حذر میدارد. آیات نورانی قرآن کریم نیز، با تأکید بر عفو، گذشت، دفع بدی با نیکی و پاکسازی قلب از غل و کینه، راهکارهایی عملی برای رهایی از این بلای روحی و رسیدن به آرامش حقیقی ارائه میدهند. کینه، نه تنها مانع رشد معنوی و سعادت اخروی است، بلکه سلامت جسم و روان انسان را نیز به شدت تهدید میکند. بنابراین، ضروری است که با خودشناسی، تمرین بخشش و توکل بر خداوند، قلب خود را از هرگونه کینه پاک کرده و به جای آن، بذر محبت، گذشت و صلح را در آن بکاریم. تنها در این صورت است که میتوانیم از آتش درونی کینه رها شویم و طعم شیرین آرامش و سعادت واقعی را بچشیم؛ آرامشی که از عمق جان برمیخیزد و زندگی را با نوری از محبت و زیبایی روشن میسازد.
پی نوشت:
1.غررالحکم ج2 ص91
2.آل عمران:/آیه134
3.فصلت/آیه 34
4.الشعراء/آیه 88-89
5.الفرقان/آیه27-28
6.الحجر/ آیه47
بانوف. دلداری(پژوهشگر، مشاور خانواده، فعال رسانه و فضای مجازی)
نظر شما