خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳
۲:۲۲
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
یکشنبه
۲۵ تیر
۱۴۰۲
۱۳:۲۳:۵۵
منبع:
ابنا
کد خبر:
1379832

نگاهی به گذشته و حال شیعیان پاراچنار در گفت‌وگوی ابنا با کارشناس مسائل پاکستان

تحولات اخیر در منطقه شیعه‌نشین پاراچنار و خبر حمله تکفیری‌ها به مردم این منطقه در آستانه ایام عزاداری سید و سالار شهیدان امام حسین(ع)، برخی نگرانی‌ها را به دنبال داشته است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) – ابنا – پاراچنار از مناطق زیبای پاکستان در نزدیکی مرز افغانستان است. تحولات اخیر در منطقه شیعه‌نشین پاراچنار و خبر حمله تکفیری‌ها به مردم این منطقه در آستانه ایام عزاداری سید و سالار شهیدان امام حسین(ع)، برخی نگرانی‌ها را به دنبال داشته است. به دلیل این اقدامات، روز گذشته مردم کراچی در یک راهپیمایی اعتراضی شرکت کردند و مراتب اعتراض و نگرانی خود را از اقدامات عناصر افراطی در کشتار مردم پاراچنار اعلام کردند.

به منظور بررسی چرایی و چگونگی اقدامات افراطی علیه شیعیان این منطقه، خبرگزاری اهل‌بیت(ع) – ابنا – به سراغ برخی فعالان فرهنگی و اجتماعی شیعه در این منطقه رفته و با آن‌ها به گفت‌وگو نشسته است. در این بخش فرحت حسین مهدوی کارشناس مسائل پاکستان به بررسی تاریخچه و ویژگی‌های منطقه پاراچنار و علل بروز درگیری‌ها و حملات علیه شیعیان در این منطقه پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

ابنا: لطفا از مشخصات، مختصات و اهمیت منطقه پاراچنار برای مخاطبان بگویید.

- منطقه پاراچنار در شمال غرب پاکستان قرار دارد که از طرف شرق و شمال شرق با شهرهای هنگو، اورکزئی و خیبر و از طرف جنوب شرق با وزیرستان شمالی همجوار است. در جنوب پاراچنار استان خوست، در غرب استان پکتیا و در شمال استان ننگرهار افغانستان قرار دارند. این منطقه استراتژیک و سوق الجیشی از آن جهت بسیار مهم و در نزد بازيگران غربی اهمیت دارد که کمترین فاصله را ـ در میان سایر مناطق قبائلی ـ با شهر کابل افغانستان دارد و در زمان حضور دولت‌های کمونیستی، مسیر کمک‌رسانی غربی‌ها به مجاهدین از این طریق صورت می‌گرفت. در اصطلاحات راهبردی بین‌المللی به پاراچنار ـ که مرکز شهرستان کُرم است ـ منقار طوطی (Parrots Beak) هم گفته می‌شود. این منطقه از آن جهت راهبردی است که تنها منطقه مسلح شیعی است و شکست آن گویا شکست همه شیعیان پاکستان به شمار می‌رود و برای شیعیان پاکستان هم اهمیت زیادی دارد.

ابنا: بافت جمعیتی و مذهبی، وضعیت اقتصادی و فرهنگی این منطقه به چه صورتی است؟

- در گذشته اکثریت جمعیت شهرستان کُرّم (District Kurram) را شیعیان تشکیل می‌دادند و دولت مرکزی برای بر هم زدن موازنه جمعیت به نفع اهل‌سنت، مناطق واقع بین شهرستان اورکزئی و کُرم ایجنسی را به عنوان «کُرّم مرکزی» به این منطقه ضمیمه کردند و هم اکنون شیعیان بیش از نیمی از جمعیت کُرّم را تشکیل می‌دهند. البته بیش از 95 درصد ساکنان شهر پاراچنار و اطراف آن - بعد از تخلیه روستاهای غصب شده شیعی در طول جنگ پنج ساله (2007 - 2012) - شیعه می‌باشند.

شغل شیعیان منطقه کشاورزی و برخی هم دامداری و باغداری است و بسیاری از جوانان به دلیل وجود مدارس فراوان غیر دولتی در کنار مدارس دولتی و در نتیجه سطح سواد بهتر نسبت به سایر مناطق قبائلی، در نهادها و ادارات دولتی مشغول کار هستند و بسیاری به سطوح عالی مشاغل دولتی در شهرهای مختلف و مرکز دست می‌یابند، که البته چون منطقه کوهستانی است، کشاورزی و مشاغل دولتی برای تأمین نیازهای اقتصادی کافی نیست، بنابراین بسیاری از مردان منطقه در شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس، استرالیا و کشورهای اروپا مشغول کار هستند که البته وجودشان در اروپا هنوز خیلی برجستگی ندارد، اما در شیخ‌نشین‌ها و استرالیا حضور نمایان‌تری دارند.

ابنا: از تاریخچه و علت درگیری‌ها بگویید. علت این درگیری‌ها و حملاتی که علیه شیعیان صورت می‌گیرد چیست؟

- شیعیان در منطقه پاراچنار از قرن‌های چهارم و پنجم و از زمان حضور سیدابوالحسن فخر عالم ـ از نوادگان امام سجاد علیه‌السلام ـ در این منطقه حضور دارند. ایشان همزمان با حمله سلطان محمود غزنوی به هندوستان وارد پاراچنار شده بودند. علت درگیری همان است که از حجاز و عراق تا بقیه مناطق دنیا وجود داشته و گاهی این درگیری‌ها به جنگ‌های خونین تبدیل می‌شده است. این جنگ‌ها از زمانی وجود داشته که شیعیان اعتقادی به اسلام و تشیع سیاسی نداشتند و انگیزه‌های مخالفان صرفا اعتقادی بوده و هر وقت که دستشان رسیده به شیعیان تعرض کرده و آن‌ها را کشته و اموالشان را غارت کرده‌اند. این داستان در زمان حکمرانی انگلیس بر هندوستان هم ادامه داشته است. جنگ‌ها در این منطقه از دهه 1960م، و به‌طور مشخص از سال 1961م، جدی‌تر و مرگبارتر و هدفمندتر شده و هر جنگ یا تعرض و حملات بین راهی به شیعیان، به گونه‌ای انگیزه‌های جنگ‌های بعدی را فراهم کرده است.

اولین جنگ همه‌جانبه و گسترده در سال 1987م اتفاق افتاد که اولین بار به مناطق شیعه‌نشین حمله شد و روستاهایی را به آتش کشیدند. این جنگ به دنبال سفر گروه‌های جهادی هفتگانه افغانستان به آمریکا و دیدار با رونالد ریگان روی داد. همزمان با آغاز جنگ، یک اردوگاه بزرگ در میانوالی ایالت پنجاب برای شیعیان پاراچنار تدارک دیده شده بود و قرار بود شیعیان بعد از شکست به آن منطقه کوچ داده شوند و دولت در تبعیدِ افغانستان در این منطقه تشکیل شود. ناگفته نماند که گروه‌های مسلح بلافاصله در شمال پاکستان به گلگت حمله کردند و 14 روستای شیعیان را به آتش کشیدند؛ دومین جنگ بزرگ در سال 1996م و همزمان با ورورد طالبان به کابل صورت گرفت که به بهانه آن تعداد زیادی از نیروهای رسمی دولت پاکستان وارد افغانستان شدند و در این جنگ بیش از 100 نفر از شیعیان به شهادت رسیدند و البته تلفات تروریست‌ها مانند سال 1987م چندین برابر شیعیان بود.

بزرگترین و طولانی‌ترین جنگ در پاراچنار در سال 2007م رخ داد. این جنگ بعد از حمله آمریکا به افغانستان در اوائل دهه 2000م و انحلال دولت طالبان در آن کشور ـ و به تبع ـ فرار القاعده و عرب افغان‌ها و تروریست‌های پاکستانی از افغانستان به پاکستان رخ داد. در آن دوره عملیات‌های بزرگ تروریستی در پاکستان انجام شد و طالبان پاکستانی به وجود آمد و باز هم هدف کوچاندن شیعیان بود و حتی به گفته برخی نظامیان در حال خدمت در منطقه ناآرام «سوات» چادرهایی با نام «کمپ پاراچنار» در اختیار نظامیان قرار گرفته بود که قرار بود مورد استفاده قرار بگیرد که مقاومت مردم این منطقه باعث ناکامی مجدد این توطئه شده بود. در جنگ سال 2007م ناتو در آن سوی مرز مستقر بود و از این برنامه حمایت می‌کرد.

در این جنگ ـ بر اثر مقاومت مردم ـ کار به جایی رسید که ارتش پاکستان و ناتو هم به این نتیجه رسیدند برای نابودی برخی مراکز ترور در منطقه کُرّم سفلی، باید به شیعیان پاراچنار کمک کنند و افسران ارتش به تماشای عملیات شیعیان می‌نشستند. البته کمک‌های ناتو پذیرفته نشد و مقداری سلاح از طرف ارتش پاکستان مورد استفاده قرار گرفت. در کُرم سفلی مراکز آموزش عملیات انتحاری به دست شیعیان نابود شد و ابولیث اللیبی، که مرد شماره چهار القاعده بود، کشته شد. امیر طالبان کُرم، در همان منطقه کشته شد و البته در خود پاراچنار تعداد زیادی عرب و سودانی و فرانسوی و چچنی و... نیز کشته شدند و ارتش آن‌ها را در مناطق نظامی و در گورهای دسته‌جمعی دفن کرد. اجساد تعدادی از اعضاء القاعده را ـ که در مسجد کشته شده بودند ـ با بالگرد به اسلام‌آباد منتقل کردند تا بگویند که اینها اعضاء القاعده هستند و توسط ارتش به هلاکت رسیده‌اند و کمک‌های آمریکایی را جذب کنند، چون قول داده بودند با القاعده مبارزه کنند؛ البته این سؤال در جای خود بی پاسخ مانده که آنها را چه کسی به مرکز پاراچنار منتقل کرده بود و دلیل این کار چه بوده است؟

برخی شخصیت‌های شیعه هم به سبب ملاحظاتی گفتند که این درگیری‌ها، قبائلی و قومی و بر سر کوه و زمین بوده است، که چنین چیزی وجود نداشته و مردم پاراچنار با قبائل سایر مناطق پاکستان و عرب‌ها و القاعده و... هیچ اختلاف و نزاع ارضی و قبائلی نداشتند! اصل ماجرا شیعه بودن مردم این منطقه بوده و هست و اصل ماجرا ارتباط معنوی بسیار قوی این منطقه با جمهوری اسلامی ایران است که حتی تعدادی از مردم آن در سال‌های دور هم به ایران خدمت کردند و وارد ارتش ایران شدند و احفاد و اولادشان هم اکنون در مازندران و شهر نکا و غیره حضور دارند. اصل ماجرا این است که پاراچنار را ایران کوچک می‌نامند و هنگامی که برخی ایرانیان به این منطقه می‌آیند فکر می‌کنند به یکی از شهرهای ایران سفر کرده‌اند. اصل ماجرا این است که هم دولت پاکستان و هم دولت‌های فرامنطقه‌ای فکر می‌کنند پاراچنار یک پایگاه ایرانی است و هنگامی که شیعیان در جنگ 5 ساله موفقیت بزرگی به دست می‌آوردند، دشمنانشان شایعه می‌کردند که نیروهای ایرانی در کنار شیعیان می‌جنگند. این درگیری‌ها، قبائلی و قومی و بر سر کوه و زمین بوده است، که چنین چیزی هرگز وجود نداشته و مردم پاراچنار با قبائل سایر مناطق پاکستان و عرب‌ها و القاعده و... هیچ اختلاف و نزاع ارضی و قبائلی نداشتند! اصل ماجرا شیعه بودن مردم این منطقه بوده و هست و اصل ماجرا ارتباط معنوی بسیار قوی این منطقه با جمهوری اسلامی ایران است که حتی تعدادی از مردم آن در سال‌های دور هم به ایران خدمت کردند و وارد ارتش ایران شدند و احفاد و اولادشان هم اکنون در مازندران و شهر نکا و غیره حضور دارند. اصل ماجرا این است که پاراچنار را ایران کوچک می‌نامند و هنگامی که برخی ایرانیان به این منطقه می‌آیند فکر می‌کنند به یکی از شهرهای ایران سفر کرده‌اند. اصل ماجرا این است که هم دولت پاکستان و هم دولت‌های فرامنطقه‌ای فکر می‌کنند پاراچنار یک پایگاه ایرانی است و هنگامی که شیعیان در جنگ 5 ساله موفقیت بزرگی به دست می‌آوردند، دشمنانشان شایعه می‌کردند که نیروهای ایرانی در کنار شیعیان می‌جنگند.

ابنا: از آخرین تحولات بفرمایید. زمان شروع جدی درگیری‌ها تا الان و تعداد شهدا و مجروحان چقدر بوده؟

- از زمانی که جنگ در سوریه به نفع داعش و گروه‌های مسلح پیش نرفت، بسیاری از داعشیان به ترکیه و افغانستان و پاکستان منتقل شده‌اند، نگرانی‌ها از حضور داعشیان در کوهستان‌های اطراف پاراچنار همواره ابراز شده است. لازم به ذکر است که مخفیگاه مشهور القاعده در افغانستان ـ توره بوره ـ در نزدیکی پاراچنار قرار دارد و در کوهستانی قرار دارد که از طریق دره به پاراچنار ـ و به طور مشخص به منطقه زیران در حومه شهر پاراچنار ـ متصل است. می‌گویند کلمه «زیران» در اصل «از ایران» بوده است.

شیعیان پاراچنار شاکی بودند که نیروهای مشکوک و ناشناسی در کوهستان‌های شلوزان ـ هفت مایلی شمال غرب پاراچنار ـ استقرار یافته‌اند جایی که قبلا محل استقرار مخفیانه شبکه حقانی افغانستان ـ که هم اکنون بخشی از حکومت طالبان در افغانستان است ـ بوده و در دشمنی با شیعه با طالبان پاکستان (TTP) هیچ گونه اختلافی ندارند ـ ولی این نگرانی ها مورد توجه قرار نمی‌گرفت.

تا اینکه یک نفر از اهل سنت در مسیر پاراچنار به روستای سنی‌نشین «تری منگل» (Tari Mangal) واقع در مرز افغانستان، به طرز مشکوکی کشته شد و 7 نفر از معلمین شیعه، که برای امتحان گرفتن از دانش‌آموزان تری منگل در دبیرستان این روستا حضور داشتند، به روش داعشی و به طرز فجیعی به شهادت رسیدند، در حالی که قبل از آن 17 نفر از مردم پیوار در جنگل، و در حین جمع‌آوری هیزم، به شهادت رسیده بودند و این قضایا باعث خشم شدید شیعیان شده بود. به دنبال آن اهل‌سنت، از تردد در مناطق شیعه‌نشین خودداری کردند و شایع کردند که شیعیان راه را بر آن‌ها بسته اند و بلافاصله سران‌شان به سایر مناطق قبائلی رفتند و اهل‌سنت این مناطق را جمع کردند و به سخنرانی پرداخته و آنها را برای حمله به شیعیان پاراچنار دعوت کردند که البته خیلی مورد استقبال قرار نگرفت، اما باز هم لشکرهایی فراهم شد که حمله کنند و در جنگ اخیر از «پاره چمکنی» و «سده» مناطق شیعه‌نشین را گلوله باران کردند، اما نتوانستند وارد منطقه بشوند.

از طرف افغانستان و تری منگل هم حملاتی به پیوار انجام شد که در آن طالبان افغانستان هم ـ با از بین بردن حصارهای مرزی ـ وارد منطقه شدند و از داخل افغانستان این منطقه را موشکباران کردند.

در این جنگ بیش از 50 نفر مجروح شدند و 6 نفر به شهادت رسیدند، دو تا از به ظاهر روستاها ـ اما در واقع پایگاه‌های شرارت مورد استفاده تروریست‌ها ـ در آتش سوخت و اگر طالبان افغانستان دخالت نمی‌کردند تنها مرکز قدرتمند آن‌ها ـ یعنی تری منگل ـ نیز تخلیه می‌شد و احتمال جنگ در این منطقه برای همیشه از بین می‌رفت، اما جنگ به پایان رسید و آتش بس برقرار شد. تعداد تلفات مهاجمان مشخص نیست، ولی به نظر می‌رسید خیلی بیشتر از تلفات شیعیان بوده است. 

ابنا: مواضع دولت‌های پاکستان، هند، افغانستان و ایران و عربستان درباره پراچنار و طرف‌های درگیر چه بوده؟

- پاکستان می تواند از این جنگ‌ها جلوگیری کند مانند جنگ پنج ساله، که ارتش پاکستان می‌توانست از محاصره رنج‌آور شیعیان جلوگیری کند، اما نکرد؛ و گاهی هم از مهاجمان پذیرایی می‌کرد و از ورودشان به منطقه عمومی کُرم ـ که در آن زمان کُرم ایجنسی خواند می‌شد ـ جلوگیری نمی‌کرد؛ پس موضع پاکستان تاکنون اینگونه بوده و ظاهرا همین‌گونه خواهد بود.

قبل از جنگ آوریل 2007م برخی مناطق کُرم علیا، دچار سیل ویرانگر شد و استاندار ایالت خیبر پختونخوا به پاراچنار آمد و در حین سخنرانی گفت: سیلی خطرناکتر در انتظار این منطقه است که به دنبال آن جنگ شروع شد و این بار هم فرمانده ارتش و برخی مقامات کشوری به پاراچنار آمدند و جنگ اخیر به راه افتاد که به نظر مردم منطقه، این جنگ با آن بازدیدها بی‌ارتباط نبوده است.

هند نظر خاصی درباره این جنگ‌ها ابراز نمی‌کند و آن را مسئله داخلی پاکستان قلمداد می‌کند؛ البته در افغانستان حضور داشته و دولت پاکستان معتقد بود که هند در توطئه‌هایی علیه پاکستان دست دارد که البته بعد از سرنگونی دولت افغانستان و سرکار آمدن مجدد طالبان، هندی‌ها دیگر حضور گسترده‌ای در افغانستان ندارد.

عربستان هم موضع علنی ندارد، اما به هر حال سران برخی قبائل، کمکهای مالی از عربستان دریافت می‌کرده اند و در حین جنگ 5 ساله هم سفرهایی به آن کشور داشته‌اند. غربی‌ها هم ممکن است برخی عملیات تروریستی و کشتار شیعیان را محکوم و یا نسبت به آن ابراز نگرانی کنند، اما در پشت صحنه رویه دوستانه نسبت به شیعیان ندارند.

موضع جمهوری اسلامی ایران به هر حال ابراز نگرانی و محکومیت اقدامات خصمانه علیه شیعیان و تماس‌های دیپلماتیک برای جلوگیری ادامه درگیری‌ها و یا رفع محاصره‌ها بوده است. البته برخی پاراچناری‌های مقیم در ایران هم از خیرین ایرانی کمک‌هایی را جمع می‌کردند و برای شیعیان می‌فرستادند. در این میان برخی افراد این کمک‌ها را به بستگانشان یا به برخی روستاهایی که در جنگ علیه شیعیان نقش فعال داشتند فرستادند که همین موضوع هم باعث اختلافاتی بین شیعیان می‌شد و کسانی که موضعشان به دولت پاکستان نزدیکتر و در تلاش بودند بگویند جمهوری اسلامی دوست مردم این منطقه نیست، این قضایا را از سر منبر مطرح می کردند که این قضیه جالب نبود.

ابنا: چشم‌انداز وقایع پاراچنار را چگونه تحلیل می‌کنید؟ وظیفه جمهوری اسلامی ایران و نهادهای مرتبط با این موضوعات را چه می‌دانید؟

- تا زمانی که اعتقاد شیعی وجود دارد، جنگ و تعرض هم وجود خواهد داشت، البته اگر شیعیان تقویت شوند و به بازدارندگی برسند، مسلماً این جنگ‌ها و رنج‌ها و مشقت‌ها هم کاهش خواهد یافت.

جمهوری اسلامی ایران روابط بسیار بهتری ـ نسبت به 20 سال پیش ـ با پاکستان دارد و تبادل هیئت‌های نظامی و امنیتی دو کشور بی‌سابقه است و امروز فضا برای حمایت از شیعیان بازتر از همیشه است، بنابراین فکر می‌کنم خردمندان جمهوری اسلامی ایران، بهتر است بنشینند و این قضایا را یک بار دیگر بررسی کنند و دیپلماسی خود در منطقه شرقی ـ به ویژه در پاکستان ـ را بازطراحی کنند و دیپلمات‌های آگاه و علاقمند به تمدن نوین اسلامی را به میدان بیاورند. توجه به این نکته هم ضروری است که جوانان زیادی از پاراچنار در دفاع از حرم در سوریه نقش ایفا کردند و بیش از 80 درصد شهدای پاکستانی مدافع حرم، پاراچناری هستند و این منطقه از این جهت هم باید برای جمهوری اسلامی مهم باشد.

.....................

پایان پیام