۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۹
مصائب و محرومیت‌های دوران غیبت

دوران غیبت دوران محرومیت بشر است؛ محرومیت از عالِم مطلق. پس از فقدان نبی (ص)، هرچند که جریانی باطل راه افتاد ولی باز هم مردم حضور امام و ولی ‌و عقل کل را کنار خود داشتند. اما در دوران غیبت این نعمت از امت صلب شده. در دوران قبل از غیبت دسترسی به احکام شرعی و فهم مجهولات آن ساده‌تر و راحت‌تر بود.

خبر گزاری بین المللی اهل بیت علیهم السلام ابنا- شیعیان در هیچ دوره‌ای چونان دوره غیبت در سختی و مشقت قرار نگرفته بودند.
در حدود ۲۵۰ سال دوره امامت از رسول اکرم(ص) تا امام حسن‌عسکری(ع) مردم کم و زیاد، از دور یا نزدیک، با واسطه یا بی‌واسطه با امام ارتباط داشتند و گاهی مکاتبه می‌کردند.
اما پس از شهادت امام حسن‌عسکری(ع) شیعیان در یک دوره ۷۰ ساله(غیبت‌صغری)  ارتباطشان با امام قطع شد و توسط چهار نفر از نواب خاص ارتباط محدودی داشتند، پس مدتی کوتاهی هم غیبت کبری هم شروع  شد، غیبتی که تا به الان و تا روزی نامعلوم ادامه دارد.

این غیبت امام برای شیعیان اینقدر اندوهناک است که روایت شده امام صادق(ع) مثل این‌که ناله می‌کند، گریه می‌کند و چه‌ها می‌کند می‌فرمود: غیبت تو مرا اندوهگین ساخت. این چه غیبتی خواهد بود!؟ بعضی روایت‌ها دارد: چه عرض کنیم که چه خواهد بود! باید تسلیم باشیم.
اصل غیبت را هم اگر تسلیم باشیم، باید مقدار و سرآمد غیبت را هم تسلیم باشیم.1
 

دوران غیبت دوران مهجوریت قرآن است

به ما سفارش شده است که هرگاه فتنه‌ها چون شب تاریک شما را دربرگرفت، راه نجات قرآن است. 

«فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآن» (کافی، ج‌۲، ص ۵۹۹)

در حدیث می‌خوانیم: «فَمَنْ زَعَمَ أَنَّ کِتَابَ‌ اللَّهِ‌ مُبْهَمٌ‌ فَقَدْ هَلَکَ وَ أَهْلَک»  هرکس بپندارد که کتاب خدا مبهم است هم خود هلاک شده و هم دیگران را به هلاکت افکنده است. اما بعضی به خیال اینکه قرآن از فهم بشر بالاتر است و فهم آن مخصوص اهل بیت علیهم السلام است از تدبر در آن می‌ترسند، با اینکه خداوند دستور به تدبر داده است.

راستی اگر قرآن را نمی‌توان فهمید پس چگونه به ما دستور داده‌اند روایات را بر قرآن عرضه کنیم و اگر ضد آن بود آن روایات را به دیوار بزنیم.

اگر انسان به راهنما نیاز دارد، قرآن امام و راهنماست. «ان القرآن امام من الله» 

اگر انسان به قانون و عدالت نیاز دارد، قرآن کتاب عدل و قانون است. «ان القرآن ... حکم عدل»

قرآن کتابی است جاودانی «إن القرآن حی لا یموت»  راستی اگر قرآن فقط مربوط به مخاطبین خاص خود در اقوام پیشین باشد، با انقراض آن اقوام باید قرآن هم منقرض می‌شد.

در حدیث دیگر می‌خوانیم: «إِنَّ اَلْقُرْآنَ حَیٌّ لَمْ یَمُتْ وَ إِنَّهُ یَجْرِی کَمَا یَجْرِی اَللَّیْلُ وَ اَلنَّهَارُ وَ کَمَا یَجْرِی اَلشَّمْسُ وَ اَلْقَمَرُ وَ یَجْرِی عَلَی آخِرِنَا کَمَا یَجْرِی عَلَی أَوَّلِنَا» قرآن زنده‌ای است که هرگز نمی‌میرد و جاری است همانگونه که شب و روز در جریان است و همان‌طور که خورشید و ماه در جریان است.

و در حدیث دیگری می‌خوانیم: «لَمْ یُنْزِلْهُ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ وَ لاَ لِنَاسٍ دُونَ نَاسٍ فَهُوَ فِی کُلِّ زَمَانٍ جَدِیدٌ»  خداوند آن را برای زمان خاصّی نازل نفرمود، و همین طور برای مردم معیّنی نفرستاد، و آن در هر زمانی جدید و تازه است، و برای هر قومی تا قیامت نوآوری و خرّمی و شادابی دارد.

و در حدیث دیگری می‌خوانیم: «ان للقرآن ظهراً و بطناً و لبطنه بطناً الی سبعة ابطن» (تفسیر صافی، ج ۱، ص ۲۸) برای‌ قرآن‌ ظاهری‌ و باطنی‌ است، و برای‌ باطن‌ آن‌ باطن‌ دیگری‌ تا هفت‌ بطن.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «یَجِیءُ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ ثَلاَثَةٌ یَشْکُونَ إِلَی اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْمُصْحَفُ وَ اَلْمَسْجِدُ وَ اَلْعِتْرَةُ» (الخصال، ج ۱، ص ۱۷۴) روز قیامت سه چیز جلو می‌آیند و شکایت می‌کنند قرآن و مسجد و خانواده پیغمبر.

دوران غیبت دوران محرومیت بشر است؛ محرومیت از عالِم مطلق
پس از فقدان نبی (ص)، هرچند که جریانی باطل راه افتاد ولی باز هم مردم حضور امام و ولی ‌و عقل کل را کنار خود داشتند.
اما در دوران غیبت این نعمت از امت صلب شده.
در دوران قبل از غیبت دسترسی به احکام شرعی و فهم مجهولات آن ساده‌تر و راحت‌تر بود.
زراره در یک روز در یک مجلس هشت حکم و مسأله از امام باقر(ع) می‌پرسید؛ اما در زمان غیبت و وجود حائلی میان مردم و امام، برخی از بزرگان که درس خارج می‌گفتند، شانزده روز با محاسبه تعطیلات که یک ماه می‌شد، برای یک مسأله طول داد، و آخرش با احتیاط از مسئله خارج شد و نتوانستند حکم واقعی آن را بدست آورند و فتوا دهند.

در دوران غیبت دشمنی با شیعیان به نهایت خود می‌رسد

هزاران نفر [به حاکمان جائر] می‌گویند« یا امیرالمومنین». به حدی در اطاعت این‌ها کوشا بودند که تا به کجا رسیده است!.... همینقدر می‌دانیم از روایاتی که به دستمان رسیده خروج سفیانی کار خیلی‌خیلی مشکلی است! روایت می‌گوید به اسم اشخاص را می‌کشد.
مثلا او فاطمه است...، او عاتکه است، او محمد است... بعد می‌گویند ما که گناهی نداریم خانواده برایمان این اسم را گذاشتند، می‌گویند: خب، فلان اسم و فلان اسم نکشید، بقیه را بکشید.

ما منتظران آنی و کمتر از آنی نباید غفلت کنیم! از کمترین غفلتی بکنیم در همان آن، گرگ‌ها ما را خواهند خورد! آن غفلت، آن مهیا شدن برای شیاطین و انس و جن است.


پی نوشت:

1-(کمال‌الدین، ج۲، ص۳۸۵)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha