۱۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۳
معنویت چگونه قدرت انسان را افزایش می‌دهد؟

اولیاء و دوستان راستین خدا از هر گونه وابستگی و اسارت جهان ماده آزادند، و زهد به معنی حقیقیش بر وجود آن ها حکومت می کند، نه با از دست دادن امکانات مادی جزع و فزع می کنند و نه ترس از آینده در این گونه مسائل افکارشان را به خود مشغول می دارد.

خبرگزاری بین المللی اهل بیت (ع) ابنا- در زندگی انسان همیشه مشکلاتی بوده و هست و این طبیعت زندگی دنیا است، و هر قدر انسان بزرگتر باشد این مشکلات بزرگتر است، و از این رو می توان به عظمت مشکلاتی که پیامبر در آن دعوت بزرگش با آن روبرو بود پی برد.

ولی می بینیم خداوند به پیامبرش دستور می دهد که برای کسب نیرو و سعه صدر بیشتر در برابر انبوه این مشکلات، به تسبیح پروردگار و نیایش و سجده بر آستانش روی آورد، این نشان می دهد که عبادت اثر عمیقی در تقویت روح و ایمان و اراده آدمی دارد.

خداوند در سوره حجر آیات 97-99 می فرماید: «و ما به خوبی می دانیم که تو از آنچه می گویند دلتنگ می شوی پس با ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از سجده کنندگان باش و پروردگارت را بندگی کن تا وقتی که تو را مرگ فرا رسد».

از روایات مختلف نیز استفاده می شود که پیشوایان بزرگ هنگامی که با بحران ها و مشکلات عظیم روبرو می شدند به در خانه خدا می رفتند و در پرتو عبادتش آرامش و نیرو می یافتند.

قرآن کریم در سوره صف، ایمان را سرمایه رستگاری می داند: «ای کسانی که ایمان آورده اید، آیا شما را بر تجارتی راه نمایم که شما را از عذابی دردناک می رهاند؟ به خدا و فرستاده او بگروید و در راه خدا با مال و جانتان جهاد کنید این (گذشت و فداکاری) اگر بدانید، برای شما بهتر است».

بر اساس این آیه، ایمان سرمایه است و به کار بردن آن نیازمند مهارت است. بنابراین هر چه مهارت صاحب آن بیشتر باشد، بهره وری افزون تر خواهد شد.

در آیه 29 سوره انفال می بینیم که ایمان به انسان روشن بینی می دهد: «ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر از خدا پروا دارید، برای شما (نیروی) تشخیص (حق از باطل) قرار می دهد؛ و گناهانتان را از شما می زداید و شما را می آمرزد؛ و خدا دارای بخشش بزرگ است».

این مطلب که تقوا و ایمان موجب واقع بینی انسان است و او را از غلطیدن در دام خطاها می رهاند، به صورت های گوناگون در قرآن آمده است.

مؤمنان و پرهیزگاران، از آن جا که با مبدأ حقایق اتصال دارند، نوعی آگاهی از حقایق امور در دل آنان زنده می شود و به تعبیری گویا با نگاه خداوند به امور می نگرند و به همین دلیل به دام گمراهی و خطاهای دیگران گرفتار نمی آیند.

خوف و ترس معمولا از احتمال فقدان نعمت هایی که انسان در اختیار دارد و یا خطراتی که ممکن است در آینده او را تهدید کند، ناشی می شود، همانگونه که غم و اندوه معمولا نسبت به گذشته و فقدان امکاناتی است که در اختیار داشته است.

اولیاء و دوستان راستین خدا از هر گونه وابستگی و اسارت جهان ماده آزادند، و زهد به معنی حقیقیش بر وجود آن ها حکومت می کند، نه با از دست دادن امکانات مادی جزع و فزع می کنند و نه ترس از آینده در این گونه مسائل افکارشان را به خود مشغول می دارد.

بنابراین غم ها و ترس هایی که دیگران را دائما در حال اضطراب و نگرانی نسبت به گذشته و آینده نگه می دارد در وجود آنها راه ندارد.

این ها هستند که با داشتن این دو رکن اساسی دین و شخصیت چنان آرامشی در درون جان خود احساس می کنند که هیچ یک از طوفان های زندگی آن ها را تکان نمی دهد.

رسول خدا فرمود: «پایداری مؤمن در حفظ ایمان خود از کوه هایی که به زمین ریشه دوانیده بیش تر و استوارتر است زیرا از کوه تراشیده می شود، ولی کسی را توانایی آن نیست که اندکی از دین مؤمن بکاهد».

اهمیت ایمان و عظمت مؤمن
در روایات تعابیری در شأن و اهمیت ایمان و تعظیم مومن وارد شده است که در برابر آن ها انسان فقط می تواند اظهار شگفتی کند. از جمله:

الف. امام صادق (ع): «حرمت مؤمن از حرمت کعبه بیشتر است»

ب. پیامبر اکرم (ص): «به عزت و جلالم قسم! هیچ کس را خلق نکردم که نزد من از بنده مؤمن محبوب تر باشد...»

در قرآن کریم آیاتی است که عدد بندگان راستین را اندک می داند؛ «از بندگان من عده اندکی شکرگزارند»، «و گرویدگان به نوح عده قلیلی بیش نبودند».

کمی مؤمنان در این احادیث به خوبی بیان شده است و به همین نسبت، ارزشمندی ایمان و حساسیت بسیار زیاد آن پوشیده نمی ماند؛ اگر ایمان عزت دنیا و آخرت است؛ اگر مؤمن عزیزترین خلق خدا روی زمین است؛ و اگر مومن حرمتی بیش از کعبه دارد، پس ایمان و عظمت مؤمن و حقارت کافر حد و حصری نخواهد داشت.

ایمان راهی است که انسان با آن به امنیت می رسد، زیرا اصولا ایمان امنیت است و جسم و جان انسان، تنها با ایمان حیات میگیرد و نزد حق عظیم و مکرم می گردد.

امام علی (ع) می فرماید: «انسان حقیقت ایمان را نمی چشد، مگر آنکه سه ویژگی در او باشد: تفقه در دین، صبر بر مصایب، و تقدیر و تدبیر نیکو در امر معاش».

ایمان سه ویژگی را به همراه خود می آورد: اول تیزبینی در امور دینی؛ به عبارت دیگر، شخص مؤمن، هم دین و مسائل دینی اعم از اعتقادی و امور عملی را خوب می شناسد، و هم در تشخیص مسائلی که در حیات فردی یا جمعی او رخ می دهد و تطبیق آن ها بر امور دینی، بینا و بصیر است.

دوم، بر مشکلات و مصائب صبور است؛ یعنی ناگواری ها و دشواری های زندگی را هدف دار می بیند. مشکلات یا برای تکامل انسان است و یا کاهش بار گناه را به دنبال دارد.

سوم، مؤمن عاقل است و در معاش خود حساب و کتاب دارد و برای امور زندگی با برنامه است؛ نه اینکه به روزمرگی و آنچه پیش آید خوش آید، مبتلا باشد.

بر اساس این حدیث، نه تنها مؤمن دارای تقدیر و برنامه است، بلکه دارای حسن تقدیر و تدبیر است.

نکته جالب توجه در این حدیث تعبیر، ذوق ایمان است که به این نکته اشاره دارد که ایمان چشیدنی و یافتنی است و چنان طعم لذت بخشی دارد که هر که آن را بچشد، سراپا از شهد شیرین ایمان و حلاوت طعم آن سرمست و هوشیار می شود.

البته ایمان یک عقیده خشک و خالی یا الفاظی تشریفاتی نیست، بلکه به منزله روحی است که در کالبد بی جان افراد بی ایمان دمیده می شود و در تمام وجود آن ها اثر می گذارد، چشم آن ها دید و روشنایی، گوش آن ها قدرت شنوایی، زبان توان سخن گفتن و دست و پا قدرت انجام هر گونه کار مثبت پیدا می کند.

ایمان افراد را دگرگون می سازد و در سراسر زندگی آن ها اثر می گذارد و آثار حیات را در تمام شئون آن ها آشکار می نماید.

خداوند در سوره انعام می فرماید: «آیا کسی که مرده بود و زنده اش کردیم و برایش نوری پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه برود، مانند کسی است که گویا در تاریکی هاست و از آن بیرون آمدنی نیست؟ بدین سان برای کافران اعمالی که انجام می دادند، جلوه یافته است»

ایمان، گرچه باید با کوشش از ناحیه خود انسان صورت گیرد اما تا کششی از ناحیه خدا نباشد این کوشش ها به جایی نمی رسد! سپس می گوید: ما برای چنین افراد نوری قرار دادیم که با آن در میان مردم راه بروند.

گرچه مفسران درباره منظور از این نور احتمالاتی داده اند اما ظاهرا منظور از آن تنها قرآن و تعلیمات پیامبر (ص) نیست، بلکه علاوه بر این، ایمان به خدا، بینش و درک تازه ای به انسان می بخشد، روشن بینی خاصی به او می دهد، افق دید او را از زندگی محدود مادی و چهار دیوار عالم ماده فراتر برده و در عالمی فوق العاده وسیع فرو می برد.

و از آنجا که او را به خود سازی دعوت می کند، پرده های خودخواهی و خودبینی و تعصب و لجاج و هوی و هوس را از مقابل چشم جانش کنار می زند، و حقایقی را می بیند که هرگز قبل از آن قادر به درک آن ها نبود.

در پرتو این نور می تواند راه زندگی خود را در میان مردم پیدا کند، و از بسیاری اشتباهات که دیگران به خاطر آز و طمع، و به علت تفکر محدود مادی، و یا غلبه خود خواهی و هوی و هوس، گرفتار آن می شوند مصون و محفوظ بماند.


پی نوشت ها و منابع:
1- قرآن کریم
2- مرتضی مطهری، انسان و ایمان
3- مرتضی مطهری، بیست گفتار
4- مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، جلد 4
5- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد 7
6- مجله پگاه حوزه

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha