خبرگزاری بین المللی اهل بیت (ع) ابنا
دکتر عبدالعزیز در کتاب طب و بهداشت اسلام میگوید: روزه برای معالجه در موارد زیر استفاده میشود:
۱. در موارد اضطرابات مزمن امعاء و هنگامی که مقرون با تخمیر مواد زلالیه و مواد نشاستهای باشد.
۲. هنگام زیاد شدن وزن که ناشی از کثرت خوراک و کمی حرکت باشد. در این مورد روزه با رعایت اعتدال در غذا وقت افطار و اکتفا به آب هنگام سحر از هر قسم معالجه مفیدتر است.
۳. زیادی فشار خون، این مرض در اثر عیاشی و انفعالات نفسانی رو به ازدیاد میرود در چنین هنگامی روزه نقش درمانی خود را ایفا میکند مخصوصا اگر وزن شخص بیشتر از وزن طبیعی امثالش باشد.
۴. مرض قند، آن نیز مانند فشار خون رو به انتشار میرود. در اوایل بروز و قبل از ظهورش غالبا توام با سنگینی بدن است در این صورت باز روزه علاج نافعی میباشد. زیرا مرض قند با تقلیل در چاقی تخفیف مییابد. در مواقعی که مرض قند به طور خفیفی وجود داشته باشد پنج ساعت پس از خوردن غذا، قند در خون به کمتر از میزان طبیعی پائین میآید و پس از ده ساعت به کمترین حد طبیعی میرسد. حتی پس از پیدایش آمپول انسولین، مخصوصا وقتی که وزن مریض از حد طبیعی تجاوز کند، مهمترین طریق معالجه، روزه است.
۵. در مورد التهاب حاد و مزمن کلیه که مقرون با ترشح و تورم است.
۶. در مورد امراض قلب که توام با تورم باشد.
۷. التهاب مزمن مفاصل به ویژه وقتی که توام با امراض چاقی باشد. به طوری که غالب زنها پس از چهل سالگی به آن مبتلا میشوند. در این باره مکرر دیده شده است که در ماه رمضان عوارض این مرض به درجات خفیفتر از مواقعی است که برق و خون گرفتن و تمام وسائل طب جدید به کار برده میشود. ممکن است بگویند در مورد امراض سابق الذکر که روزه علاج قاطع شناخته میشود محتاج به دستور پزشک است و روزه اسلامی وظیفه افراد سالم و تندرست است. میگوییم این بیان صحیح است ولی فایده روزه برای افراد سالم همانا جلوگیری از امراض است خصوصا برخی از امراضی که در بالا ذکر شد.
چند نکته مهم نکته دیگر این است که تمام این امراض در انسان تدریجا بروز مینماید به طوری که در آغاز پیدایش تشخیص صحیح آن ممکن نیست؛ به این معنا که نه شخص مریض و نه پزشک هیچکدام نمیتوانند در اول بروز مرض، آن را بشناسند زیرا طب هنوز آنقدر پیشرفت ننموده است که همه موجبات و علل امراض را بشناسد ولی چیزی که از نظر طبی برای جلوگیری از این امراض قطعا باید اجرا شود روزه گرفتن است. بلکه قبل از ظهور عوارض هرگونه مرضی بدیهی است شرط عقل همانا رعایت بهداشت است. طبق آمار قطعی معین شده است که هرگاه در بدن چربی زیاد و چاقی پدید آید برای قبول مرض قند و زیادی فشار خون و التهاب مزمن مفاصل و غیر مستعد و از طرف دیگر به هر نسبت که از وزن بدن کاسته شود به همان نسبت استعداد پذیرفتن این امراض نیز کمتر خواهد شد. بنابراین در صورتی که فرد روزهدار توصیههای بهداشتی را رعایت کند، به طور طبیعی بعد از ماه رمضان، به دلیل کاهش چربیهای بدن باید تا چند کیلوگرم کاهش وزن پیدا کند.
هرچند در سالهای اخیر متاسفانه به دلیل عادات و رفتارهای غلط غذایی، روزهداری موجب کاهش وزن نمیشود و تهیه انواع و اقسام خوراکیها و شیرینیهای مختلف در مهمانیهای افطار نه تنها موجب از بین بردن اثرات معنوی روزه شده بلکه با اسراف و پرخوری باعث اضافه وزن و چاقی نیز شده است. باید توجه داشت که این منافع بهداشتی و درمانی وقتی حاصل میشود که با استفاده از فلسفه روزه استراحت لازم را به معده و دستگاه گوارشی داد، و اگر انسان مراقب نباشد و در هنگام افطار و سحر در خوردن زیادهروی کند و غذاهای متنوع و ناسازگار با هم بخورد نه تنها اثر بهداشتی و درمانی روزه حاصل نمیشود، بلکه چه بسا دچار بیماریهای جدیدی نیز میشود.
لازم به ذکر است که با تمام منافع بهداشتی و درمانیای که اطباء بزرگ و دانشمندان متخصص برای روزه تصریح کردهاند برخی از پزشکان مخالفتهایی با روزه نمودهاند که هیچ پایه علمی ندارد. جمله معروفی وجود دارد که میگوید بهترین دلیل امکان چیزی وقوع آن چیز میباشد؛ ما که میگوییم روزه موجب سلامتی است دلیلمان نمونههای فراوانی است که اولا: با روزهدرمانی، سلامتی از دست رفته خود را بازیافتهاند. ثانیا: بسیاری از افراد دهها سال روزه گرفتهاند و از بسیاری از افرادی که روزه نگرفتهاند سالم ترند. باید توجه داشت که این منافعی که برای روزه ذکر شد، مانند توجه به وضعیت فقیران و گرسنگان، سلامت و تندرستی بدن و... همگی حکمتهای حکم روزه هستند نه علت حکم و حکم روزه تابع این حکمتها نیست، بلکه تابع علت آن است و حکمتهای روزه با انجام این فریضه الهی حاصل میشود؛ بنابراین اگر فردی ورزشکار باشد و هیچ درد و بیماریای نداشته باشد و کاملا سالم باشد، باز هم روزه بر او واجب میباشد.
نظر شما