خبرگزاری بین المللی اهل بیت (ع) ابنا- عوامل خوشبختی در خانواده، اموری است که به مدد توجه داشتن و پیاده سازی آنها، می توان به خوشبختی و سعادت رسید. اساسا سعادت و خوشبختی، خرید و فروش نمی شود.
برای امر مهمی همچون تشکیل خانواده باید از قبل، در انتخاب اعضای خانواده و چگونه ساختن زندگی آینده بسیار دقت کرد؛ در این راستا می بایست به مهمترین عوامل خوشبختی در خانواده که سلامت و پایداری زندگی آینده را تامین می کند، عنایت ویژه نمود:
دقت در انتخاب همسر
اولین عامل از عوامل خوشبختی در خانواده، دقت در انتخاب همسر است؛ زیرا ازدواج یک امر بسیار مهم و سرنوشت ساز است که کامیابی یا شکست در آن، در زندگی آینده تاثیر به سزایی دارد.
همسر خوب و موافق، زندگی را قرین آرامش و آسایش می کند و زمینه را برای پرورش استعدادهای درونی و سعادت و خوشبختی فراهم می سازد. بر عکس، شکست در ازدواج موجب یاس و دلسردی می شود و استعدادهای درونی را از حرکت و تکامل بازمی دارد.
امام رضا (ع) می فرماید: «به بنده خدا فایده ای بهتر از همسر خوب نمی رسد که وقتی او را می بیند، خشنودت سازد و در غیاب او، از نفس خودش و مال شوهرش حفاظت کند».
ایمان و دینداری
ایمان و دینداری، یکی دیگر از عوامل خوشبختی در خانواده به حساب می آید که در قرآن کریم و روایات معصومین (ع)، به آن تاکید شده است.
رسول خدا (ص) دینداری را یکی عوامل خوشبختی در خانواده دانسته و فرموده است: «هر کس با زنی برای مالش ازدواج کند، خدا او را به همین امر واگذار می نماید و هر کس که برای جمالش ازدواج کند، به چیزی می رسد که از آن کراهت دارد و هر کسی که برای دینداری ازدواج کند، خداوند هر سه را برایش جمع می کند.»
و همچنین می فرماید: «از سعادت و خوشبختی مرد آن است که زن صالح و پاکدامن داشته باشد.»
عقل و هوش
عقل و زیرکی، یکی دیگر از عوامل خوشبختی در خانواده محسوب می شود. مدیریت زندگی و حل مشکلات آن و نیز پیمودن راه راست و درست، کار ساده ای نیست.
زوجین هر چه عاقل تر باشند، بهتر می توانند همسرداری کنند و وسیله آسایش و خوشی همدیگر را فراهم سازند و از اختلافات و مشکلات بکاهند. همسر عاقل، گذشت و بردباری دارد و با بهانه های کوچک و جزیی، زندگی را متلاشی نمی سازد.
در این زمینه امام علی (ع) می فرماید: «با انسان احمق و نفهم ازدواج نکنید؛ زیرا معاشرت با او، بلایی است عظیم و فرزندانش نیز ضایع خواهند شد.»
تفاهم اخلاقی
زن و شوهر باید یک عمر با هم زندگی کنند؛ اگر خوش اخلاق باشند، زندگی آنها شیرین و دلپذیر و گرم و باصفا خواهد بود و با تفاهم اخلاقی، مشکلات زندگی خود را حل و فصل خواهند کرد و بر عکس اگر هر دو یا یکی از آنها بداخلاق باشند، زندگی بر هر دو نفر سخت و دشوار خواهد شد و چیزی نمی تواند تلخی آن را شیرین سازد.
رسول خدا (ص) در این باره می فرماید: «اگر کسی به عنوان خواستگاری به نزد شما آمد که خلق و دینش را می پسندید، با او ازدواج کنید و اگر به این دستور عمل نکنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد.»
«حسین بشار واسطی» می گوید: به امام رضا (ع) نوشتم، یکی از خویشاوندان از دخترم خواستگاری کرده است اما بداخلاق است. امام فرمود: “اگر بداخلاق است دختر به او نده.”
عفت و پاکدامنی
امام صادق (ع) عفت و پاکدامنی را یکی از عوامل خوشبختی در خانواده شمرده و می فرماید: «کفو بودن در این است که عفیف و پاکدامن باشد و از امکانات اقتصادی نیز برخوردار باشد.»
این که در فرهنگ دینی و سفارش پیشوایان معصوم (ع) به پاکی و عفت مردان و زنان تاکید فراوان شده، برای آن است که اگر پدر و مادر بدرفتار و ناپاک باشند و توجه به دستورات شرعی نداشته باشند، در اخلاق و روش کودک، اثر نامطلوبی برجای خواهد گذاشت و اغلب کودکان به خصوص دختران، قدم جای قدم مادران می گذارند.
اساسا زندگی زناشویی بر پایه انحصار و اعتماد برپا می شود. زن و شوهر قصد دارند تمام وجود یکدیگر را تصاحب نمایند و دیگری در این کانون راه نداشته باشد.
مرد از همسرش انتظار دارد که چشم طمع از مردان بیگانه قطع کند و تمام وجودش را در انحصار او قرار دهد. به مردان بیگانه نگاه نکند، محبت دیگری در دلش نباشد، زیبای هایش را در معرض دید دیگران قرار ندهد، با آنها گرم نگیرد و شوخی و مزاح نکند و عفیف و پاکدامن باشد.
مرد به هنگام گزینش همسر، درصدد یافتن زن عفیف، با حیا و پاکدامن است که صد در صد مورد اعتماد باشد و این خواسته بسیار باارزش و مشروعی است؛ زیرا زندگی با یک زن خیانتکار، برای یک مرد غیور، غیرقابل تحمل است.
زن نیز به هنگام ازدواج، درصدد یافتن شوهر عفیف و پاکدامنی است که صد در صد مورد اعتماد باشد، چشم چرانی نکند و دلش را از محبت زنان بیگانه خالی گرداند و تمام وجودش را در انحصار همسر مشروعش قرار دهد. بنابراین به هیچ وجه نباید از معیار عفت و پاکدامنی به عنوان یکی از عوامل خوشبختی در خانواده غافل شد.
اهداف مشترک
یکی دیگر از عوامل خوشبختی در خانواده، وجود اهداف مشترک است. هر چه مشترکات میان افراد افزایش یابد، به همان مقدار امکان توافق، بیشتر می شود.
یکی از روانشناسان می نویسد: «روشن است که بسیاری از الگوهای روابط زناشویی می توانند عملکرد رضایتبخش داشته باشند. عناصر مشترک زیر احتمالا در این الگوها دیده می شود:
- احترام متقابل: زن یا شوهر در همسر خود توانایی یا ویژگی مهمی را می بیند که از نظرش قابل احترام است.
- شکیبابی: توانایی زن و شوهر در پذیرش کمبودهای یکدیگر.
- توانایی توافق بر سر هدف های مشترک و پیشبرد آنها.
روانشناس دیگری می گوید: «بهترین حالت هنگامی است که دو همسر در خدمت یک آرمان یگانه چون هنر، عدالت اجتماعی یا خدا به هم پیوسته باشند.»
عمل صالح
از مهمترین عوامل خوشبختی در خانواده، التزام به رفتار و عمل صالح است. قرآن کریم، خانواده ای را طراحی می کند که مکتب و معبدی است که اعضای آن، مدارج بندگی را طی نموده و به حیات طبیه راه می یابند.
افراد در خانواده، علاوه بر تامین حقوق دنیوی خود مانند امنیت، آرامش، تغذیه، بهداشت مناسب، تحصیل علوم و عدالت اجتماعی و … حقوق معنوی خود را نیز جستجو می کنند. مرد و زن موظف به ایجاد شرایط مقتضی و رفع موانع برای دستیابی یکدیگر به این حقوق هستند.
قرآن کریم می فرماید: «هر کس کار شایسته ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مومن است، او را به حیاتی پاک، زنده می داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می دادند خواهیم داد».
خداوند در این آیه، شرط رسیدن به حیات طبیه و دخول در بهشت و اجر اعمال را، ایمان و عمل صالح ذکر می کند و این دو، تنها در محیط خانواده کسب می شود.
پی نوشت ها و منابع:
1- قرآن کریم
2- زمانی، مصطفی، عشق و خودکشی؛ پیام اسلام (به نقل از زمزم معارف) ش۱۶، ص۳۸
3- بایار، ویرجینیا، چگونه انسان بهتر باشیم، ترجمه ناهید فخرایی، ص۱۹۰
4- ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدی قائنی، ص۱۰۶
5- حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۷
6- شیخ کلینی، فروع کافی، ج۵، ص۳۳۳
7- امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، ص۱۰۲
8- محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۹۳
9- شیخ کلینی، اصول کافی، ترجمه سیدجواد مصطفوی، ج۱، ص۳۰
10- علامه طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۳۳
11- علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵، ص۲۸۵
12- الکسنو، ریتال و ربچاد، زمینه روانشناسی، ترجمه محمدتقی براهنی، ج۱، ص۱۸۰
13- لپ، انیاس، روانشناسی عشق ورزیدن، ترجمه کاظم سامی و محمود ریاض، ص۲۱۷
نظر شما