خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: شعار "حق گرفتنی است، نه دادنی" به عنوان یک اصل راهنما در روابط و تعاملات انسانی، به ویژه در مواجهه با ستم و بیعدالتی، در اذهان بسیاری نقش بسته است. این مفهوم عمیق، ریشه در کلام نورانی امیرالمؤمنین، حضرت امام علی علیه السلام دارد.
ایشان میفرمایند: «لایَمْنَعُ الضَّیْمَ الذَّلیلُ، وَ لایُدْرَکُ الْحَقُّ اِلاّ بِالْجِدِّ»؛ «افراد ناتوان و ذلیل (و به تعبیری ترسو)، هرگز نمیتوانند ستم را از خود دور کنند؛ و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمیآید.»(۱)
در این بیان حکیمانه، امام علی (ع) بر یک حقیقت بنیادین تأکید میورزند: استیفای حق، مستلزم اراده، شناخت و تلاش پیگیرانه از سوی صاحب آن است. واژه "درک" در این سیاق، صرفاً به معنای به دست آوردن نیست، بلکه دربرگیرنده مراحلی چون شناخت دقیق حق، فهم عمیق ابعاد آن و سپس اقدام جدی و مستمر برای تحقق آن میباشد.
این اصل از آنجا نشأت میگیرد که طبع ظالمان بر تعدی و تجاوز به حقوق دیگران استوار است و انتظار بازگرداندن حق بدون مطالبه و ایستادگی، انتظاری دور از واقعیت به نظر میرسد.
علاوه بر این، در فرهنگ اسلامی، نه تنها ظالم به دلیل ستمگری مورد نکوهش قرار میگیرد، بلکه مظلومی که با وجود توانایی، در برابر ظلم سکوت اختیار میکند و از حق خود دفاع نمینماید نیز، در معرض غضب الهی قرار دارد.
مگر آنکه شرایط به گونهای باشد که فرد یا جامعه تحت فشاری طاقتفرسا، توانایی دفاع از حقوق خود را از دست داده باشند.
بنابراین، این سخن گهربار از نهج البلاغه، نه تنها مبنای شعار "حق گرفتنی است" را تبیین مینماید، بلکه بر اهمیت آگاهی از حق، تلاش برای استیفای آن و مسئولیت فردی و اجتماعی در مقابله با بیعدالتی تأکید میورزد. در ادامه این نوشتار، به بررسی ابعاد گوناگون این مفهوم خواهیم پرداخت.
سؤال: امام علی(ع) راه رسیدن به حق را چه میداند؟
جواب: امام علی(ع) در بخشی از خطبه ۲۹ نهج البلاغه به یک اصل بسیار مهم در زندگی انسان ها اشاره کرده، می فرماید: «افراد ضعیف و ناتوان، هرگز نمی توانند ستم را از خود دور کنند؛ و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمی آید» ; (لاَیَمْنَعُ الضَّیْمَ (۲) الذَّلِیلُ! وَ لاَیُدْرَکُ الْحَقُّ إِلاّ بِالْجِدِّ).
از جمله «لایُدْرَکَ الْحَقُّ إلاّ بالْجِدِّ» به خوبی استفاده می شود که حقّ گرفتنی است، نه دادنی؛ یعنی «در جوامعی که زورمندان و غارتگران حاکمند، یا در کمین حکومتند، هرگز نمی توان انتظار داشت که با میل و رغبت حقوق مستضعفان را به آنها بدهند؛
چرا که قدرت آنها اصولا از غصب حقوق دیگران به دست می آید و بازگرداندن حقوق دیگران به آنها مساوی است با از دست دادن قدرتشان و این کاری است که هرگز آماده انجام آن نیستند.
نکات مهم:
۱- تأکید بر نقش کنشگری افراد
سخن امام علی (ع) به روشنی بر نقش فعال و کنشگرانه افراد در به دست آوردن حقوقشان تأکید دارد. ایشان ضعف و ناتوانی را مانعی برای دفع ستم و استیفای حق میدانند. این بدان معناست که انفعال و چشمداشتن صرف به بخشش دیگران، راه به جایی نخواهد برد.
۲- پیوند حق و قدرت:
این دیدگاه به طور ضمنی به پیوند میان حق و قدرت اشاره دارد. در جوامعی که موازنه قدرت به نفع زورمندان است، آنها انگیزهای برای اعطای حقوق دیگران ندارند. در واقع، حفظ قدرت آنها اغلب در گرو تداوم بیحقوقی دیگران است.
۳- ضرورت مبارزه و مقاومت
برداشت "گرفتنی بودن حق" لزوماً به معنای توسل به خشونت نیست، بلکه میتواند شامل اشکال مختلف مبارزه مدنی، مطالبهگری، روشنگری افکار عمومی، سازماندهی اجتماعی و استفاده از سازوکارهای قانونی و مشروع برای احقاق حق باشد.
۴- مفهوم "جدّ" (تلاش و کوشش)
واژه "جدّ" در کلام امام (ع) بسیار کلیدی است. این واژه فراتر از یک تلاش ساده، بر کوشش مستمر، پیگیرانه، آگاهانه و همراه با برنامهریزی دلالت دارد. به دست آوردن حق نیازمند صبر، استقامت و فداکاری است.
۵- حقوق به مثابه یک مفهوم پویا:
این دیدگاه، حق را به عنوان یک مفهوم ایستا و صرفاً "دادنی" تلقی نمیکند، بلکه آن را امری پویا میداند که برای تحقق آن باید تلاش کرد و در صورت تضییع، برای بازپسگیری آن اقدام نمود.
زوایای پنهان در عبارت امام علی (ع)
۱- نگاهی به تاریخ
در طول تاریخ، جنبشهای اجتماعی و مبارزات مردمی بسیاری برای کسب حقوق مختلف (مانند حق رأی، حقوق کارگران، حقوق زنان، حقوق مدنی و غیره) شکل گرفتهاند که همگی مؤید این نکته هستند که حقوق معمولاً با تلاش و پیگیری به دست آمدهاند، نه صرفاً از سوی حاکمان اعطا شدهاند.
۲- نقش قانون و نهادهای مدنی:
اگرچه حق گرفتنی است، اما وجود قوانین عادلانه و نهادهای مدنی قوی میتواند فرایند استیفای حق را تسهیل کند و از اعمال زور و خشونت بیمورد جلوگیری نماید. این نهادها میتوانند بستری برای دادخواهی و مطالبه حقوق فراهم آورند.
۳- مسئولیت صاحبان قدرت:
در مقابل، صاحبان قدرت نیز مسئولیت دارند که به حقوق مردم احترام بگذارند و از تضییع آن خودداری کنند. اگرچه تاریخ نشان میدهد که این امر همواره نیازمند نظارت و فشار از سوی جامعه بوده است.
۳- تفاوت میان "حق فطری" و "حق قانونی":
میتوان بین حقوق فطری و ذاتی انسان که غیرقابل سلب هستند و حقوق قانونی که در چارچوب یک نظام حقوقی تعریف میشوند، تمایز قائل شد. حتی برای تحقق حقوق فطری در عرصه عمل، اغلب نیاز به مبارزه و مطالبهگری است تا در قالب قوانین به رسمیت شناخته شوند و ضمانت اجرایی پیدا کنند.
راهبرد اتحاد و عدم اعتماد به وعدههای فریبنده
اینجاست که امام(ع) به همه ستمدیدگان و محرومان و مستضعفان جهان درس می دهد که متحد شوند و به پاخیزند و با تلاش و کوشش حقِّ خود را از زورمندان بگیرند و در این راه به یقین پیروز می شوند؛ چرا که غاصبان حتّی برای حفظ موقعیت خود حاضر به ایثار نیستند، در حالی که مستضعفان و ستمدیدگان هر بهایی را برای احقاق حقّ خویش می پردازند.
درست است که در دنیای امروز شعارهایی در زمینه حقوق بشر و بازگرداندن حقّ محرومان به آنها داده می شود، ولی تجربه نشان داده که این شعارها دامی است برای همان قشر محروم و مستضعف و فریب و نیرنگی است برای اغفال آنها و در نتیجه غصب حقوق آنان. بنابراین، این اصل که «حقّ را باید گرفت» هم در گذشته صادق بوده و هم امروز و هم فردا و فرداها.
آری مؤمنان پاکدل و سربلند دست روی دست نمی گذارند تا زورمندان بی رحم تمام سرمایه ها و افتخارات آنها را بر باد دهند. نزد آنان تن به شمشیر دادن بر تسلیم ذلیلانه در برابر زورمندان غاصب ترجیح دارد.
نکات:
۱- دعوت به اتحاد و قیام ستمدیدگان
امام علی (ع) به محرومان و مستضعفان در سراسر جهان توصیه میکنند که برای احقاق حقوق خود متحد شده و به پا خیزند. این تأکید بر کنشگری جمعی به عنوان یک نیروی قدرتمند در برابر ظلم است.
۲- تلاش و کوشش به عنوان ابزار اصلی
این فراز تصریح میکند که به دست آوردن حق نیازمند تلاش و کوشش پیگیر است. این دیدگاه، انفعال و انتظار برای اعطای حق را رد میکند و بر نقش فعال افراد در تعیین سرنوشت خود تأکید دارد.
۳- تفاوت انگیزشی ظالم و مظلوم
دلیل پیروزی نهایی ستمدیدگان در این راه، تفاوت اساسی در انگیزه و میزان فداکاری آنها با غاصبان است. غاصبان برای حفظ موقعیت خود حاضر به ایثار نیستند، در حالی که ستمدیدگان برای احقاق حق، هر بهایی را میپردازند.
۳- نگاه انتقادی به شعارهای حقوق بشری معاصر
این دیدگاه با دیده تردید به شعارهای حقوق بشری که از سوی قدرتهای جهانی مطرح میشود، مینگرد و آنها را ترفندی برای فریب و اغفال محرومان و استمرار غصب حقوقشان تلقی میکند.
۴- اصل ثابت "گرفتنی بودن حق" در گذر زمان
این اصل به عنوان یک حقیقت همیشگی در طول تاریخ مطرح میشود که نه تنها در گذشته صادق بوده، بلکه در حال و آینده نیز معتبر است.
۵- ترجیح مقاومت بر تسلیم
این بخش بر روحیه عزت و سربلندی مؤمنان تأکید دارد که حاضرند در راه حق مبارزه کنند و حتی جان خود را فدا کنند، اما در برابر زورگویان غاصب تسلیم ذلیلانه را نمیپذیرند.
عاشورا؛ تبلور "حق گرفتنی است" در رد ذلت و انتخاب شهادت
این همان درسی است که امام حسین (علیه السلام) در میدان نینوا در روز عاشورا به جهانیان آموخت و در جمله های تاریخی و ماندگارش فرمود: «ألا! وَ إنَّ الدّعی بن الدّعی قَدْ تَرَکَنی بَیْنَ السِلّةِ و الذِلّة! وَ هیهاتَ لَهُ ذلِکَ! هیهاتَ مِنّی الذلّةُ! اَبَی اللهُ ذالِکَ لَنا وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ حُدُودٌ طَهُرَتْ وَ حُجُورٌ طابَتْ، أنْ نُؤثر طاعَةَ اللّئامِ عَلی مَصارعِ الْکِرامِ» ;
(آگاه باشید! مرد آلوده، فرزند آلوده، مرا در میان شمشیر و ذلّت مخیّر ساخته است. هیهات که من ذلّت را بپذیرم و او به مقصد خویش برسد! خداوند و رسولش و مؤمنان و نیاکان پاک دامن و مادران پاکیزه، از این ابا دارند که اطاعت لئیمان را بر قربانگاه بزرگواران ترجیح دهیم).(۳)
این فراز، همان درسی را تبیین میکند که امام حسین (علیه السلام) در واقعه کربلا و در روز عاشورا به جهانیان آموخت. ایشان در سخنانی ماندگار و تاریخی، وضعیت تحمیلی از سوی دشمن را تشریح فرمودند: فردی ناپاک و زادهی ناپاک، ایشان را بین پذیرش شمشیر و تن دادن به ذلت مخیر ساخته بود.
اما امام حسین (علیه السلام) با قاطعیت این پیشنهاد را رد کردند و فرمودند که پذیرش ذلت از ساحت ایشان دور است. ایشان تصریح نمودند که خداوند، پیامبر گرامی اسلام (ص)، مؤمنان راستین، و نیز پیشینیان پاک و مادران پاکیزهسرشت ایشان، همگی از این امر اکراه دارند که اطاعت افراد پست و فرومایه را بر شهادت در راه بزرگان و کرامت ترجیح دهند.
این سخنان امام حسین (علیه السلام) به روشنی نشان میدهد که در مواجهه با ستم و تهدید به ذلت، انتخاب مقاومت و حفظ کرامت انسانی، حتی به قیمت جان، ارجحیت دارد.
این رویکرد، امتداد همان اصل "حق گرفتنی است" است که در بخشهای پیشین به آن اشاره شد. امام حسین (علیه السلام) با عمل خود نشان داد که برای حفظ حق و ارزشهای الهی، نباید در برابر زورگویان تسلیم شد، بلکه باید با تمام وجود ایستادگی کرد و از هیچ فداکاری دریغ نورزید.
واقعه عاشورا، نمادی از همین درس بزرگ است که در آن، امام حسین (علیه السلام) و یارانشان، شهادت عزتمندانه را بر زندگی توأم با ذلت برگزیدند.
پینوشت ها:
۱.خطبه ۲۹ نهج البلاغه
۲.ضیم، به معنای «ظلم و ستم» آمده است.
۳.بحارالانوار، جلد ۴۵، صفحه ۸۳.
نظر شما