۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۸
فضیلت و جایگاه صبر در روایات اسلامی

به گفته بعضی از علمای اخلاق، روایاتی که درباره فضیلت صبر و شکیبایی از معصومین علیهم السلام به ما رسیده، بیش از آن است که به شمارش در آید. در برخی از کتب که درباره صبر تألیف یافته، نزدیک به ۹۰۰ حدیث از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام در این باره آمده است.

خبرگزاری بین المللی اهل بیت(ع) ابنا: در اسلام، صبر از جمله مهم‌ترین و ارزشمندترین صفات اخلاقی است. روایات بسیاری بر فضیلت و اهمیت صبر تاکید دارند و آن را کلیدی برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت می‌دانند.
 

فضیلت صبر در روایات:

۱. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «عَلَامَةُ الصَّابِرِ فِی‌ ثَلَاثٍ:‌ أَوَّلُهَا أَنْ لَا یَکْسَلَ، وَ الثَّانِیَةُ أَنْ لَا یَضْجَرَ، وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا یَشْکُوَ مِنْ رَبِّهِ تَعَالَی، لِأَنَّهُ إِذَا کَسِلَ فَقَدْ ضَیَّعَ الْحَقَّ، وَ إِذَا ضَجِرَ لَمْ یُؤَدِّ الشُّکْر، َ وَ إِذَا شَکَا مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَصَاهُ؛ [۱] علامت صابر سه چیز است: اول اینکه سست و کسل نمی گردد. دوم اینکه ناراحت نمی شود و سوم اینکه شِکوِه و شکایت از پروردگارش نمی کند. زیرا اگر سست و کسل شود، تضییع حق می کند و زمانی که ناراحتی به خود راه دهد، ادای شکر نمی کند و زمانی که شکایت از پروردگار عزوجل کند عصیان او را کرده است».

۲. امام علی علیه السلام می فرماید: «وَ الصَّبْرُ یُنَاضِلُ الْحِدْثَانَ؛ [۲] صبر و شکیبایی پیشامدها را دور می کند». به تعبیر دیگر صبر، سپری برای جلوگیری از آسیب پذیری انسان در برابر حوادث و پیشامدهایی است که مصون از آنها نیست. [۳]

۳. رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره صبر می گوید: «فِی الصَّبْرِ عَلَی مَا تَکْرَهُ خَیْرٌ کَثِیرٌ؛ [۴] در صبر بر مکروهات و ناملایمات و امور غیر موافق با نفس، خیر کثیر است».

۴. در حدیثی از ابن عباس نقل شده است که: رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر انصار وارد شدند و فرمودند: آیا شما مؤمنید؟ آنها همه ساکت شدند. یکی از صحابه گفت: بله یا رسول الله. آن حضرت فرمود: علامت ایمان شما چیست؟ گفتند: «نَشْکُرُ عَلَی الرَّخَاءِ وَ نَصْبِرُ عَلَی الْبَلَاءِ وَ نَرْضَی بِالْقَضَاء؛ [۵] در خوشی شاکریم و بر بلا صابریم و به قضاء الهی راضی». حضرت فرمودند: «مُؤْمِنُونَ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ؛ قسم به صاحب کعبه که شما مؤمنید».

۵. از حضرت مسیح علیه السلام نقل شده است که فرمود: «إِنَّکُمْ لَا تُدْرِکُونَ مَا تُحِبُّونَ، إِلَّا بِصَبْرِکُمْ عَلَی مَا تَکْرَهُونَ؛ [۶] شما به آنچه دوست می دارید نمی رسید، مگر به صبر و استقامت بر آنچه از آن کراهت دارید».

۶. در دعای امین الله امام سجاد علیه السلام وقتی جدّ خود مولی علی علیه السلام را زیارت می کنند، بر سر آن مزار شریف چنین دعا می کنند: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ، رَاضِیَةً بِقَضَائِکَ، مُولَعَةً بِذِکْرِکَ وَ دُعَائِکَ، مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِیَائِکَ، مَحْبُوبَةً فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ، صَابِرَةً عَلَی نُزُولِ بَلَائِکَ، شَاکِرَةً بِفَوَاضِلِ نَعْمَائِکَ؛ [۷] خدایا نفس مرا مطمئن به مقدرات، راضی به قضاء، حریص به ذکر و خواندن خودت قرار ده، خدایا نفس مرا دوستدار برگزیدگان از دوستان خود، محبوب در زمین و آسمان، صبور بر نزول بلاء و شکرگزار بر نعمت های صادر شده از ناحیه خود قرار ده!».

امام در اینجا صبر بر مصائب و مکروهات و شکر بر نعمت ها که از صفات پرهیزگاران واقعی است را از خداوند برای خود در چنین مکان مقدسی درخواست می نماید. [۸]

۷. رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره صبر فرمود: «الصَّبْرُ خَیْرُ مَرْکَبٍ، مَا رَزَقَ اللَّهُ عَبْداً خَیْراً لَهُ‌ وَ لَا أَوْسَعَ‌ مِنَ الصَّبْرِ؛ [۹] صبر بهترین مرکب سواری است، خداوند هیچ بنده ای را بهتر و گسترده تر از صبر روزی نداده است».

تعبیر به «بهترین مرکب»، در این حدیث شریف، اشاره به این دارد که صبر وسیله رسیدن به همه سعادت ها و خوشبختی هاست، و انسان بدون آن به هیچ مقامی در دنیا و آخرت نمی رسد.

۸. امیر مؤمنان علی علیه السلام نیز می فرماید: «عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ؛ [۱۰] بر شما باد به صبر و استقامت کردن، زیرا صبر نسبت به ایمان، همانند سر به بدن است».

این حدیث نشان می دهد که صبر نقش کلیدی برای تمام ابعاد زندگی انسان دارد. به همین دلیل در ذیل همین حدیث آمده است «وَ لَا خَیْرَ ... فِی‌ إِیمَانٍ‌ لَا صَبْرَ مَعَهُ؛ [۱۱] کسی که صبر و استقامت ندارد، ایمان او پایدار نخواهد ماند».

۹. در حدیثی دیگر، همان حضرت می فرمایند: «لَا یَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ‌ طَالَ‌ بِهِ‌ الزَّمَانُ؛ [۱۲] شخص صبور، پیروزی را از دست نخواهد داد، هر چند طول بکشد».

با توجه به اینکه هم صبر مطلق ذکر شده و هم پیروزی، این کلام نشان می دهد که این حکم در تمام ابعاد معنوی و مادی زندگی انسان جاری است.

۱۰. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله، در کلامی صبر را به منزله نصف ایمان شمرده‌: «الصَّبْرُ نِصْفُ الْإِیمَانِ؛ [۱۳] صبر نصف ایمان است».

۱۱. در حدیثی دیگر، رسول خدا صلی الله علیه و آله در تعبیری زیبا فرمود: «الصَّبْرُ کَنْزٌ مِن کُنُوزِ الْجَنَّةِ؛ [۱۴] صبر، گنجی از گنج های بهشت است».

۱۲. حضرت علی علیه السلام نیز فرمود: «الصَّبْرُ عَوْنٌ عَلَی کُلِّ أَمْرٍ؛ [۱۵] صبر و شکیبایی به پیشرفت هر کار مهمی کمک می کند».

۱۳. حضرت علی علیه السلام در حدیث دیگری فرمود: «إِنْ‌ صَبَرْتَ‌ أَدْرَکْتَ‌ بِصَبْرِکَ‌ مَنَازِلَ‌ الْأَبْرَارِ وَ إِنْ‌ جَزِعْتَ‌ أَوْرَدَکَ‌ جَزَعُکَ‌ عَذَابَ‌ النَّارِ؛ [۱۶] اگر صبر کنی، به خاطر صبر خود به مقامات ابرار و نیکوکاران می رسی و اگر بی صبری کنی، این بی صبری تو را در عذاب دوزخ وارد می کند».

۱۴. امام صادق علیه السلام درباره صبر در برابر بلاها و حوادث تلخ زندگی می فرماید: «مَنِ ابْتُلِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ بِبَلَاءٍ، فَصَبَرَ عَلَیْهِ، کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ أَلْفِ شَهِیدٍ؛ [۱۷] هر کس از مؤمنان به بلایی گرفتار شود و شکیبایی را از دست ندهد، پاداش هزار شهید دارد».

۱۵. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله درباره پاداش معنوی صابران می فرماید: «مَنِ ابْتُلِیَ فَصَبَرَ وَ أُعْطِیَ فَشَکَرَ وَ ظُلِمَ فَغَفَرَ ... أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ‌ مِنَ الْعَذَابِ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ؛ [۱۸] کسی که به بلایی مبتلا شود و شکیبایی کند و نعمتی به او برسد و شکر آن را به جا آورد و مورد ستم واقع شود و با بزرگواری طرف را ببخشد، چنین کسانی امنیت و آرامش در قیامت دارند و آنها هدایت یافتگان اند».[۱۹]


فلسفه صبر

۱. تمام کارهای مثبت با موانعی روبه رور است. کار مثبت و مهم بدون مخالف روی نمی دهد. آزادی، استقلال، ایمان، تقوی، تحصیل دانش، کسب، بدون مشکل نیست. انسانی که اهل صبر نیست و با وقوع یکی دو مانع کنار می رود، نباید وارد میدان چنین کارزارهایی گردد. ضامن اجرای تمام کارهای خیر، صبر است. با صبر می توان به اهداف عالی رسید.

۲. انسان تحت فشار انگیزه های درونی و بیرونی است. همیشه انگیزه ها و نیازهایی او را به طرف گناه می کشاند. هواها و نیازها و خواهش های نشأت گرفته از شهوت از درون و محیط های فاسد و شیطان و دوستان ناباب و... از برون مزاحم و رهزن مسیر تکامل و صلاح او هستند. اگر انسان نخواهد استقامت داشته باشد، از کوره در می رود. پس صبر عامل بازدارنده از گناه است.

۳. اصولا دنیای ما آمیخته با حوادث تلخ و شیرین، کامیابی و ناکامی، شکست و پیروزی، نیش و نوش است. هر روز دوستان از دنیا می روند و اگر از دنیا مأیوس شویم و در حادثه اول و دوم خود را ببازیم، مرده ای بیش نیستیم. انسان به امید زنده است؛ انسانِ مأیوس در حساب مردگان است. باید در برابر همه حوادث صبر کرد تا به جایی رسید.

۴. علم و دانش آموزی، ثمره صبر است و آیاتی چند از قرآن نیز بر آن گواهی می دهد. مثلا در آیه ۳۳ سوره شوری بعد از اینکه خداوند از نشانه های خود خبر می دهد، می فرماید: «إِنَ‌ فِی‌ ذلِکَ‌ لَآیاتٍ‌ لِکُلِ‌ صَبَّارٍ شَکُورٍ؛ همانا در آنها نشانه هایی است برای هر صبر کننده و شکرگزاری».

۵. اسرار آفرینش، آیات خداوند است و علم به آنها نیاز به صبر دارد. کشف آثار هستی و عبرت گرفتن از آنها نیاز به صبر دارد. مطالعه زندگی بسیاری از دانشمندان نشان می دهد که تلاش های علمی آنها بدون صبر، به نتیجه مطلوب نمی رسید. [۲۰]


انواع صبر

در بسیاری از گفتارها و نوشتارهای علمای اخلاق و بزرگان اسلام، «صبر» به سه شاخه تقسیم شده است:

۱. صبر بر اطاعت؛     ۲. صبر بر معصیت؛     ۳. صبر بر مصیبت.

بزرگان اخلاق، این تقسیم سه گانه را از روایات اسلامی گرفته اند؛ همانند روایتی که از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده است: «الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ، وَ صَبْرٌ عَلَی الطَّاعَةِ، وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِیَةِ، فَمَنْ صَبَرَ عَلَی الْمُصِیبَةِ حَتَّی یَرُدَّهَا بِحُسْنِ عَزَائِهَا، کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَلَاثَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَیْنَ الدَّرَجَةِ إِلَی الدَّرَجَةِ کَمَا بَیْنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ، وَ مَنْ صَبَرَ عَلَی الطَّاعَةِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ سِتَّمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَیْنَ الدَّرَجَةِ إِلَی الدَّرَجَةِ کَمَا بَیْنَ تُخُومِ الْأَرْضِ‌ إِلَی الْعَرْشِ، وَ مَنْ صَبَرَ عَنِ الْمَعْصِیَةِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ تِسْعَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَیْنَ الدَّرَجَةِ إِلَی الدَّرَجَةِ کَمَا بَیْنَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَی مُنْتَهَی الْعَرْشِ؛ [۲۱] صبر بر سه گونه است: صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت و صبر بر معصیت. کسی که صبر بر مصیبت کند و آن را با شکیبایی و صبر جمیل تحمل نماید، خداوند سیصد درجه برایش می نویسد که فاصله میان هر درجه همانند فاصله آسمان و زمین است. و هر کس صبر بر اطاعت کند، خداوند ششصد درجه برایش می نویسد که فاصله هر یک با دیگری همانند فاصله انتهای زمین تا عرش خداست. و هر کس صبر بر معصیت کند، خداوند نهصد درجه برایش می نویسد که فاصله هر یک با دیگری، همانند فاصله منتهای زمین تا منتهای عرش خداست».

از تعبیرات این حدیث، استفاده می شود که صبر بر «معصیت» مهمتر از همه است و صبر بر اطاعت در مرحله دوّم و صبر بر مصیبت در مرحله سوّم قرار دارد. [۲۲]

منظور از «صبر بر اطاعت»، ایستادگی در برابر مشکلات اطاعت فرمان خداست؛ اطاعت فرمان الهی در نماز و روزه و حج و جهاد و ادای واجبات مالی، همانند خمس و زکات و هم چنین صبر و شکیبایی در برابر مشکلات اطاعت اوامر استحبابی که دامنه گسترده‌ای دارد.

عبادت های سنگین را با خلوص نیّت انجام دادن و در این راه استقامت کردن کار کمی نیست. به درگاه الهی روی آوردن و پیشانی پر غرور را به خاک مذلّت درگاه او ساییدن بی صبر و استقامت میسّر نیست. تداوم در عبادت و از کوره در نرفتن و احساس خستگی نکردن بی بردباری میسور نیست. قبل از عبادت نیّت‌ را خالص کردن برای ربّ الارباب و اشتغال از غیر و احتراز از ریا و عُجب، به صبر دارد. [۲۳]

منظور از «صبر بر معصیت»؛ ایستادگی در برابر شعله های سرکش شهوات و هیجان های برخاسته از هوا و هوس است که اگر چنین نباشد، طوفان شهوات و هوس ها تمام ایمان و تقوا و پاکی و صدق و صفا و... را از بین می برد.

عصیان و سرکشی نکردن به خداوند با این همه جاذبه ها و کشش های عوامل گناه، آسان نیست. جاذبه زنان زیبا، جاذبه مال حرام و مقام و جاه نامشروع مقاومت لازم دارد. اگر نیروی دافعه و بازدارنده ای در میان نباشد، انسان جذب این انسان رباهایی می شود که باید گفت میدان و حوزه جاذبه و کشش آنها به قدری زیاد است که بسا افراد بسیار مُهذَّب و عابدان و زاهدان هفتاد ساله را هم به دام خود کشیده و جذب می کند؛ چنانچه در وقایع تاریخی منعکس است.

از جمله صبر بر معاصی صبر بر نعمت است. انسان باید در رفاه و نعمت و در مال و جاه و کثرت عیال و فرزندان خود، حدّ متعارف را برگزیده، و بر آن صبر کند. زیرا نفس انسانی دائماً در صدد زیاده طلبی است. به تعبیر قرآن در آیات ۶ و ۷ سوره علق: «إِنَّ الْانسانَ لَیَطْغی * أَنْ‌ رَآهُ اسْتَغْنی؛ انسان وقتی خود را مستغنی دید ظغیانگر می شود».

اگر انسان غرق در آسودگی و آسایش شد و خود را بی نیاز احساس کرد، طغیانگری کرده و راه عصیان می پوید؛ از همین روی قرآن کریم دائماً تذکر می دهد که: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ‌ وَ لا أَوْلادُکُمْ‌ عَنْ‌ ذِکْرِ اللَّهِ؛ [۲۴] ای کسانی که ایمان آورده‌اید، مشغول نکند شما را، اموال و اولادتان از ذکر خدا».

صبر بر این گونه عصیان گری ها و طغیان گری ها، همان است که در کلمات حضرت امیرالمومنین علیه السّلام آمده است: «الصَّبْرُ صَبْرَانِ‌ صَبْرٌ عَلَی مَا تَکْرَهُ وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ؛ [۲۵] صبر بر دوگونه است: صبر بر آنچه کراهت داری (مصیبت ها و عبادت ها) و صبر از آن چه دوست می داری (معاصی)».[۲۶]

و منظور از «صبر بر مصیبت»؛ آن است که انسان در طول زندگی، در برابر حوادث دردناکی مانند از دست دادن عزیزان، خسارت ‌های عظیم مالی، به خطر افتادن آبرو و حیثیت اجتماعی، گرفتاری در چنگال بیماری های صعب العلاج و افتادن در دام دوستان ناباب و شرکای خائن و حکومت ظالم و گاه همسران فاسد و ... صبر و شکیبایی را از دست ندهد. این از آن روست که  این دنیا دار تزاحم و تضاد است و در نتیجه مشتمل بر مصائب و بلا خواهد بود. بهره جستن از کام دنیا مستلزم این مصائب است.


صبر بر مصیبت و بلاها را به دو قسم تقسیم کرده اند:

اول، صورتی که انسان می تواند اذیت کننده و بلا رساننده را مکافات و از او انتقام گیرد؛ در این صورت، اشکالی در عقوبت کردن و انتقام گرفتن نیست، ولی صبر بسیار زیبنده است. خواه طرف مقابل جاهل و یا عامد باشد. چه بسا در اثر صبر ما، آن شخص بیدار و نادم و پشیمان شده، و برای همیشه حق ادب و اخلاق را اداء کند.

متعال در آیه ۳۵ سوره احقاف توصیه به صبر می کند: «فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ؛ صبر کن چنانکه پیامبران، اولوالعزم پیشین صبر کردند» و یا در جایی دیگر یعنی آیه ۱۲۶ سوره نحل به مسلمانان می فرماید: «وَ إِنْ عاقَبْتُمْ‌ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرِینَ؛ اگر مورد عقاب واقع شدید، پس عقاب کنید و انتقام گیرید، به مثل آنچه عقاب شده و مورد ناراحتی قرار گرفتید، ولی اگر صبر کنید، بهتر برای صابرین است».

دوم، صورتی است که انسان قدرت انتقام را ندارد. خواه بلا رساننده و موجب ناراحتی، انسان باشد، و خواه حوادث روزگار و پیشامدهای ناگوار. در این موارد انسان باید قدرت یقین به خداوند و مقدّرات الهی را بالا برده، و با اتّکا به او صبر کند تا فرجی برای او رسد. صبر در این موارد صبر صد یقین را لازم دارد.

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله از خداوند می خواهد: «اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا ... وَ مِنَ الْیَقِینِ مَا یُهَوِّنُ عَلَیْنَا بِهِ مُصِیبَاتِ الدُّنْیَا ...؛ [۲۷] خدایا! از تو یقینی را می طلبم که مصائب دنیا را بر من سبک گرداند».

در روایت دیگری می خوانیم که پیامبر الهی، حضرت داود علیه السلام به فرزندش سلمان فرمود که: «از علائم متّقی سه چیز است: ۱. حسن توکّل در آنچه به آن نمی رسد. ۲. حسن رضا در آنچه به آن می رسد. ۳. و حُسن صبر در آنچه از او مفقود می شود».[۲۸] یعنی اگر در حادثه ای عزیزی مثل فرزند و یا مالی از اموال را از دست داده، و صبر کرده، و جزع و فزع را به خود راه نداد، این نشانگر وجود شی‌ء گران بهایی به نام تقوی در درون او است. [۲۹]


انگیزه‌ های صبر و شکیبایی‌

اموری که باعث صبر انسان می شود، فراوان است که هر کدام تأثیر خاصّی در پدید آوردن این فضیلت بزرگ دارد که مهمترین آنها عبارتند از:

۱. «تقویت پایه های ایمان و یقین»، مخصوصا اعتقاد به این نکته که خداوند «اَرْحَمُ الرَّاحِمِین» است و نسبت به بندگانش از هر کسی مهربان تر است و او برای رعایت و تأمین مصالح عباد، حوادثی می آفریند که اسرار و منافعش پوشیده است، روح شکیبایی را در انسان پرورش می دهد. توجه به پاداش های عظیم مطیعان و تارکان معاصی و صدق وعده های الهی نیز در این زمینه، عزم انسان را در صبر و شکیبایی، راسخ تر می کند. از همین رو، امیرمؤمنان علیه السلام می فرمایند: «أَصْلُ الصَّبْرِ حُسْنُ الْیَقِینِ بِاللَّهِ؛ [۳۰] اساس و ریشه صبر، ایمان و یقین خوب، نسبت به خداوند است».

بدیهی است، هر قدر ایمان انسان به حکمت و رحمت پروردگار بیشتر باشد، صبر او نیز بیشتر خواهد شد؛ به تعبیر دیگر، تحمل صبر و شکیبایی برایش آسان تر می‌ گردد. به هیمن دلیل، از امام صادق علیه السلام نقل شده که به بعضی از یاران خود فرمود: «إِنَّا صُبُرٌ وَ شِیعَتُنَا أَصْبَرُ مِنَّا؛ ما صبورانیم، ولی شیعیان ما از ما صبورترند». راوی سؤال می‌ کند، فدایت شوم! چگونه شیعیان شما از شما صبورترند؟ امام در پاسخ فرمودند: «لِأَنَّا نَصْبِرُ عَلَی مَا نَعْلَمُ وَ شِیعَتُنَا یَصْبِرُونَ عَلَی مَا لَا یَعْلَمُونَ؛ [۳۱] چون ما بر چیزی که می دانیم و از اسرار آن آگاهیم، صبر می کنیم، ولی شیعیان ما در برابر اموری که از اسرارش آگاه نیستند، صبر می کنند».

۲. دست یابی به صبر، مانند کسب هر فضیلت اخلاقی دیگر، با ممارست و روبه رو شدن با حوادث گوناگون حاصل می شود. به همین دلیل در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السلام آمده است: «مَنْ‌ تَوَالَتْ‌ عَلَیْهِ‌ نَکَبَاتُ‌ الزَّمَانِ اکْتَسَبَتْهُ فَضِیلَةُ الصَّبْرِ؛ [۳۲] کسی که پی در پی حوادث ناخوشایند زمان برایش حادث شود، فضیلت صبر را برایش فراهم می کند».

به تعبیر دیگر، انسان در ابتدای برخورد با مصیبت، ناله و فریاد سر می دهد و جزع و فزع را به اوج می رساند؛ همچنین هنگامی که در انجام طاعتی از طاعات پروردگار، با مشکلی روبه رو شود، اظهار خستگی می کند. ولی تکرار آن حوادث و این مشکلات به تدریج فضیلت صبر را در او به وجود می آورد.

۳. توجه به این نکته که دنیا، دار حوادث و مشکلات است و رسیدن به هیچ موهبتی از مواهب مادی و معنوی، بدون عبور از موانع گوناگون امکان پذیر نیست و نیز توجه به این حقیقت که افراد کم صبر و بی حوصله و کم طاقت، هرگز به جایی نخواهند رسید، عزم و اراده انسان را بر صبر و شکیبایی در مقابل مشکلات محکم تر می سازد.

به یقین هر کس در این امور دقت کند، آمادگی بیشتری برای صبر و شکیبایی پیدا می کند. از همین رو در حدیث دیگری از حضرت علی علیه السلام آمده است: «لِکُلِّ نِعْمَة مِفْتاحٌ وَ مِغْلاقٌ، وَ مِفْتاحُهَا الصَّبْرُ وَ مِغْلاقُها الْکَسَلُ؛ [۳۳] برای هر نعمتی کلید و قُفلی است، کلید آن صبر و قُفل آن کسالت است».

۴. یکی دیگر از انگیزه ‌های صبر و عوامل پرورش آن، هم شکل ساختن خود با صابران است. این امر نه تنها در اینجا بلکه در تمام فضایل اخلاقی صدق می کند که هرگاه انسان، در ظاهر خود را به صفتی بیاراید، هر چند در باطن چنین نباشد، به تدریج در باطنش نیز نفوذ کرده و به آن متخلّق می گردد.

در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: «مَنْ یَتَصَبَّرْ یُصَبِّرْهُ اللَّهُ، وَ مَنْ یَسْتَعْفِفْ یُعِفَّهُ اللَّهُ، وَ مَنْ یَسْتَغْنِ یُغْنِهِ اللَّهُ، وَ مَا أُعْطِیَ عَبْدٌ عَطَاءً هُوَ خَیرٌ وَ أَوْسَعُ مِنَ الصَّبْرِ؛ [۳۴] کسی که خود را به چهره صابران در آورد و جزع و فزع را ترک گوید، خداوند روح صبر را به او می بخشد و کسی که به چهره عفیفان در آید، خداوند او را به زینت عفّت می آراید و کسی که در چهره بی نیازان در آید، خداوند او را بی نیاز می سازد و به هیچ بنده ای موهبتی بهتر و گسترده تر از صبر عطا نشده است».

۵. صبر رابطه نزدیکی با ظرفیت وجودی انسان دارد. هر اندازه ظرفیت و شخصیت انسان بیشتر شود، صبر و شکیبایی او افزون می گردد. به همین دلیل کودکان و بزرگسالان کودک صفت، در برابر کمترین حادثه ای، بی تابی می کنند در حالی که افراد با ظرفیت وبا شخصیت، مشکلات را در خود هضم نموده و خم به ابرو نمی آورند. [۳۵]


پی‌نوشت:
[۱] . علل الشرائع، ابن بابویه، محمد بن علی، کتاب فروشی داوری، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، چاپ اول، ج۲، ص۴۹۸، «باب علة علامات الصبر».

[۲] . نهج البلاغة، همان، ص۵۰۶، کلمات قصار، حکمت ۲۱۱.

[۳] . اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (شرح خطبه متقین)، همان، ج۱، ص۳۶۸.

[۴] . المحجة البیضاء، فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۷ هـ ق، چاپ چهارم، ج۷، ص۱۰۷.

[۵] . مُسکّن الفؤاد عند فقد الأحبّة و الأولاد، ‌شهید ثانی، همان، ص ۴۳.

[۶] . مُسکّن الفؤاد عند فقد الأحبّة و الأولاد، ‌ همان، ص ۴۲.

[۷] . کامل الزیارات، امینی، عبد الحسین، دارالمرتضویة، نجف اشرف، ۱۳۵۶ هـ ش، چاپ اول، ص ۴۰، «الباب الحادی عشر زیارة قبر أمیر المؤمنین (ع) و کیف یزار و الدعاء عند ذلک».

[۸] . اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (شرح خطبه متقین)، همان، ج۲، ص۵۰۵.

[۹] . مُسکّن الفؤاد عند فقد الأحبّة و الأولاد، ‌ همان، ص ۴۵.

[۱۰] . نهج البلاغة، همان، ص ۴۸۳، ‌ کلمات قصار، حکمت ۸۲.  روایتی با مضمونی شبیه به این حدیث، از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است: «الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ کَذَلِکَ، إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِیمَانُ؛ صبر نسبت به ایمان به منزله سر نسبت به بدن است، پس زمانی که سر می رود، بدن هم می رود. همین طور وقتی صبر می رود، ایمان هم می‌رود». ن. ک: الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر، آخوندی، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۴۰۷ هـ ق، چاپ چهارم، ج ۲، ص۸۷، «بَابُ الصَّبْر»، ح۲.

[۱۱] . «أُوصِیکُمْ بِخَمْسٍ ...  وَ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَیْرَ فِی جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا [خَیْرَ] فِی إِیمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَه». (نهج البلاغة، همان).

[۱۲] . همان، ص ۴۹۹، کلمات قصار، حکمت ۱۵۳.

[۱۳] . «الصَّبْرُ نِصْفُ الْإِیمَانِ وَ الْیَقِینُ الْإِیمَانُ کُلُّهُ». (مجموعة ورّام، ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، مکتبه فقیه، قم، ۱۴۱۰ هـ ق، چاپ اول، ج۱، ص۴۰، «باب الصبر و حفظ النفس»).

[۱۴] . بحار الأنوار، مجلسی، همان، ج۷۹، ص ۱۳۷، «باب فضل التعزی و الصبر عند المصائب و المکاره»، ح ۲۲.

[۱۵] . تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: درایتی، مصطفی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۶۶ هـ ش، ‌ چاپ اول، ‌ ص۲۸۰، «فضیلة الصبر و حقیقته»، ح ۶۲۱۸.

[۱۶] . تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، همان، ‌ ص۲۸۴، «جملة من فوائد الصبر»، ح ۶۳۶۳.

[۱۷] . الکافی، همان، ص ۹۲، ح ۱۷.

[۱۸] . «مَنِ ابْتُلِیَ فَصَبَرَ وَ أُعْطِیَ فَشَکَرَ وَ ظُلِمَ فَغَفَرَ وَ ظَلَمَ فَاسْتَغْفَرَ قَالُوا مَا بَالُهُ قَالَ أُولَئِکَ لَهُمُ [الْأَمْنُ] مِنَ الْعَذَابِ وَ هُمْ مُهْتَدُون». (جامع الأخبار، شعیری، محمد بن محمد، مطبعة حیدریة، ‌ نجف، بی تا، چاپ اول، ص۱۱۳، «الفصل السبعون فی البلاء»).

[۱۹] . اخلاق در قرآن، همان، ص۴۴۷-۴۴۹.

[۲۰] . اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (شرح خطبه متقین)، همان، ص۱۹۷-۱۹۹.

[۲۱] . الکافی، همان، ص ۹۱، ح ۱۵.

[۲۲] . اخلاق در قرآن، همان، ص ۴۵۴.

[۲۳] . اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (شرح خطبه متقین)، همان، ج۱، ص۳۷۵.

[۲۴] . سوره منافقون، آیه ۹.

[۲۵] . نهج البلاغة، همان، ص ۴۷۸، ‌ کلمات قصار، حکمت ۵۵.

[۲۶] . اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (شرح خطبه متقین)، همان، ص۳۷۷-۳۷۸.

[۲۷] . «وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَدْعُو فِیهَا فَیَقُولُ: اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْیَتِکَ مَا یَحُولُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ مَعْصِیَتِکَ وَ مِنْ طَاعَتِکَ مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ مِنْ رِضْوَانِکَ وَ مِنَ الْیَقِینِ مَا یُهَوِّنُ عَلَیْنَا بِهِ مُصِیبَاتِ الدُّنْیَا اللَّهُمَّ مَتِّعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَ أَبْصَارِنَا وَ قُوَّتِنَا مَا أَحْیَیْتَنَا وَ اجْعَلْهُ الْوَارِثَ مِنَّا وَ اجْعَلْ ثَارَنَا عَلَی مَنْ ظَلَمَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَی مَنْ عَادَانَا وَ لَا تَجْعَلْ مُصِیبَتَنَا فِی دِینِنَا وَ لَا تَجْعَلِ الدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّنَا وَ لَا مَبْلَغَ عِلْمِنَا وَ لَا تُسَلِّطْ عَلَیْنَا مَنْ لَا یَرْحَمُنَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ». (إقبال الأعمال، ابن طاووس، علی بن موسی، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۴۰۹ هـ ق، چاپ دوم، ج۲، ص۷۰۰، «فصل فیما نذکره من فضل لیلة النصف من شعبان من أمر عظیم و صلاة مائة رکعة و ذکر کریم»).

[۲۸] . «یُستَدَلُّ عَلَی تَقْوَی المُؤمِنِ بِثَلاثٍ: حُسْنِ التَّوَکُّلِ فِیمَا لَمْ یَنَلْ، و حُسْنِ اَلرِّضَا فِیمَا قَدْ نَالَ، وَ حُسْنِ اَلصَّبْرِ فِی مَا قَدْ فَاتَ». (جامع السعادات، همان، ص۲۹۸).

[۲۹] . اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (شرح خطبه متقین)، همان، ص۳۷۳-۳۷۵.

[۳۰] . تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، همان، ‌ ص۲۸۱، «فضیلة الصبر و حقیقته»، ح ۶۲۳۵.

[۳۱] . «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّا صُبُرٌ وَ شِیعَتُنَا أَصْبَرُ مِنَّا، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ صَارَ شِیعَتُکُمْ أَصْبَرَ مِنْکُمْ؟ قَالَ: لِأَنَّا نَصْبِرُ عَلَی مَا نَعْلَمُ وَ شِیعَتُنَا یَصْبِرُونَ عَلَی مَا لَا یَعْلَمُونَ». (الکافی، همان، ص ۹۳، ح ۲۵).

[۳۲] . تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، همان، ‌ ح ۶۲۵۵.

[۳۳] . شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، محقق / مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۴ هـ ق، چاپ اول، ج ۲۰، ص۳۲۲، «الحکم المنسوبة»، شماره ۶۹۲.

[۳۴] . میزان الحکمه، محمدی ری‌ شهری، محمد، انتشارات دارالحدیث، قم، بی تا، ج۶، ص۱۶۴، «ما یورث الصبر»، ح۱۰۲۷۸.

[۳۵] . اخلاق در قرآن، همان، ص۴۵۴-۴۵۶.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha