۲۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۵
خاطرات خود گفته رهبر معظم انقلاب/ در محضر اساتید

در این دوره بود که ، شایستگی ها و توانایی های من شکوفا شد و در خود ، اشتهای سیری ناپذیری برای فرا گرفتن دروس و قدرتی فوق العاده برای درک و فهم آن یافتم.

خبرگزاری بین المللی اهل بیت (ع) ابنا - کتاب "خون دلی که لعل شد"، حاوی خاطرات خود گفته ی رهبر معظم انقلاب ، از تولد ایشان تا پیروزی انقلاب اسلامی می باشد. این کتاب ترجمه‌ی فارسی کتاب «إنّ مع الصّبر نصراً» است که پیش از این به زبان عربی در بیروت منتشر و توسط سیّد حسن نصرالله معرّفی شد.‌آنچه کتاب حاضر را از کتابهای مشابه متمایز میکند، بیان حکمتها، درسها و عبرتهایی است ، که به فراخور بحثها بیان شده و هر کدام از آنها میتواند چراغ راهی برای آشنایی مخاطب کتاب ، بویژه جوانان عزیز ، با فجایع رژیم منحوس پهلوی، و همچنین سختی‌ها، مرارتها و رنجهای مبارزان و در مقابل پایمردی‌ها، مقاومتها، خلوص و ایمان انقلابیون باشد.
 

در محضر اساتید

 من و برادر بزرگ ترم،  پس از دوره دبستان به تحصیل در حوزه علمیه پرداختیم ، چون پدرم نگذاشت در مدارس رسمی تحصیل کنیم تا مبادا از لباس روحانیت بیرون بیاییم. هر طلبه علوم دینی تحصیلات خود را با خواندن ادبیات عرب یعنی: صرف و نحو و معانی و بیان و بدیع ، شروع می کند.

 من ، وقتی در دبستان بودم مقداری از کتاب جامع المقدمات را تا پایان انموذج خوانده بودم .کتاب امثله را با پدرم شروع کردم اما ادامه نیافت. لذا با استاد دیگری ادامه دادم. صرف میر ، را نزد پدرم خوانده ام. بعد عوامل منظومه را هم نزد یک استاد خوانده ام .مشغول  انموذج بودم که، درس دبستان را به پایان رسانده ام .در مدرسه سلیمان خان یا همان سلیمانیه که زیر نظر شیخ حسین بجستانی بود ، دروس مقدمات و سطوح را ادامه داده ام.شیخ حسین بجستانی از علمای فاضل و دوست پدرم بود. ریاست مدرسه با شیخ احمد کفایی فرزند آخوند خراسانی بود .

آقای بجستانی شخصی به نام آقای علوی را به عنوان استاد من تعیین کرد و من ، صمدیه را نزد وی خواندم . وی بعدا درس پزشکی خواند و  پزشک شد. سپس آقای بجستانی استاد دیگری به نام آقای مسعودی برایم تعیین کرد. سیوتی و مغنی را نزد ایشان خواندم.

 در سال هزار و سیصد و سی و دو از مدرسه سلیمانیه،  به مدرسه نواب منتقل شدم . در این دوره بود که ، شایستگی ها و توانایی های من شکوفا شد و در خود ، اشتهای سیری ناپذیری برای فرا گرفتن دروس و قدرتی فوق‌العاده برای درک و فهم آن یافتم.

پس از مغنی، مطول را خواندم. در این جا باید اهمیت دو کتاب مطول و مغنی را مورد تاکید قرار دهم که اولی، در زمینه علوم بلاغت کتاب سودمندی است اما خواندنش خیلی طول می کشد و دومی هم کتاب بی مانندی در علم نحو است.

 فقه و اصول را با شرایع ، نزد پدرم شروع کرده ام و تا باب حج ادامه داده ام. پدرم در آن هنگام ، به برادر بزرگ ترم شرح لمعه درس می داد و او هم با پدر در شرح لمعه به باب حج رسید و من که پیش‌تر در برخی دروس شاگرد برادرم بودم ، اکنون با او همدرس شدم.

 سه چهارم شرح لمعه را نزد پدر و یک چهارم آن را نزد سید احمد مدرس یزدی خوانده ام. پیش از آن معالم الاصول را نزد سید جلیل حسینی ،که دوست پدرم بود خوانده بودم. سپس رسائل و مکاسب را نزد پدر و حاج شیخ هاشم قزوینی خواندم. حاج شیخ هاشم قزوینی به حق استاد توانایی بود و من کسی را بهتر از او در روش تدریس ندیده ام.
 

در هفده سالگی رسائل و مکاسب و کفایه را تمام کرده ام. سال هزار و سیصد و سی و پنج،  در درس خارج شرکت کردم ، سال ها بعد برای زیارت به عراق رفتم و چند ماه در نجف اشرف ماندم. در آن مدت در محضر درس علمای بزرگ آن دیار حضور یافتم تا دروس آن اساتید را ، با دروس حوزه مشهد مقایسه کنم.من در برخی درس های آقای خویی، آقای حکیم، آقای بجنوردی، آقای شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و میرزا حسن یزدی حضور یافته ام.

در اواخر دوره ای که کفایه می خواندم با تشویق پدرم به حلقه درس آقای میلانی پیوستم. آقای میلانی سال هزار و سیصد و سی و سه، به مشهد آمد و تدریس فقه را از ابتدای کتابِ اجاره شروع کرد و دو سال ادامه داد، ولی من در این درس ها حضور نیافتم ، زمانی در درس ایشان شرکت کرده ام که کتاب صلاه را شروع کردند. دو سال و نیم یعنی تا میانه های سال هزار و سیصد و سی و هفت با آقای میلانی ادامه دادم.

 در آن سال به قم رفتم و تا سال هزار و سیصد و چهل و سه ، در این شهر ماندم. از سال هزار و سیصد و چهل و سه به مشهد بازگشته ام و تا پیروزی انقلاب اسلامی در مشهد مانده ام.

درس خارجی را هم با پدرم داشتم ولی از آن جایی که تدریس خارج ، نیازمند تلاش گسترده برای آمادگی و مطالعه منابع متعدد است و پدرم قادر به این تلاش گسترده نبود، لذا درس خارج با ایشان جدی نبود. عادت کرده بودم درس ها را به زبان عربی بنویسم. همچنین کوشیدم کارم از جهت ارائه و فصل بندی هم ابتکاری باشد


منابع:

1.کتاب خون دلی که لعل شد. نویسنده:رهبر معظم انقلاب حضرت سید علی حسینی خامنه ای ، مترجم: :محمدحسین باتمان غلیچ ،گردآورنده:محمد علی آذر شب ، ناشر:انتشارات انقلاب اسلامی

2. ایران صدا

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha