خبرگزاری بینالمللی اهلبیت (ع) ـ ابنا: قرآن هدف بعثت پیامبر اکرم(ص) را اصلاحِ اخلاقِ انسانها معرفی کرده است و در روایات از مهمترین صفات نیک اخلاقی، با عنوان مکارم الأخلاق یاد شده است. بدون تردید، خوب زیستن و رسیدن به سعادت، آرزوی هر انسانی است.آدمی همیشه در پی دستورات و فرامینی بوده است که بتواند با عمل به آنها، مناسبات خود را با دیگران شکل بخشد، تا از این طریق عمر خود را بگذراند و بقای حیات خویش را تضمین کند. از این رو، آدمی نیازمند نظام ارزشها بوده است؛ نظامی که خوب و بد را برای او معین کند و در پیچ وخم زندگی راهنمای او باشد. اخلاق وسیلهای مؤثر برای بهتر زیستن است، پس فراگیری آن، لازمه حیات بشری است.
قانون و نظام اعمال و رفتار آدمی همان «علم اخلاق» است که قادر است ما را از خطر سقوط نجات دهد. در میان همه علوم علم اخلاق ضروریترین علم برای انسان است؛ چرا که در تمام اوراق کتاب زندگی دخالت و نظر دارد، و بدون آن زندگی اجتماعی و فردی در ورطه سقوط است. طبیعت انسان میل به نفع طلبی دارد و این خود عاملی برای جلوگیری از برپایی جامعه آرمانی است. بسیاری از کشمکشهای اجتماعی از این طبیعت انسان ناشی میشود. از این رو علاوه بر قانون، به یک نیروی درونی به نام اخلاق نیاز است تا انسانها را کنترل کند.
برتراند راسل که در بسیاری از مسائل انسانی شک میکند، معتقد است اخلاق برای انسان لازم است. او میگوید: «افراد بشر تندخو، شهوتران، لجوج و تا حدی دیوانه هستند و به علت دیوانگیهایشان برخود و بر دیگران مصیبتهایی وارد میکنند که ممکن است منجر به بدبختیهای هولناکی شود. با اینکه زندگی توأم با احساسات خطرناک است، ولی اگر بخواهیم زندگی بشر لطف خود را از دست ندهد احساسات هم باید حفظ شود، میان دو قطب احساسات و کنترل آنها تضادی وجود دارد. از همین تضاد درونی طبیعت بشر، احتیاج به اخلاق احساس میشود.»(۱)
پس فضایل اخلاقی نه تنها سبب رستگاری در قیامت است، بلکه وسیلهای برای سعادت و خوشبختی در زندگی دنیا هم محسوب میشود. اینجاست که به اهمیت سخن حکمتآمیز امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) پی میبریم که میفرماید: «لوکنا لانرجوا جنة ولا نخشی ناراً ولا ثواباً ولاعقاباً لکان ینبغی لنا ان نطالب بمکارم الاخلاق فانها مما تدل علی سبیل النجاح»(۲) یعنی اگر امیدی به بهشت و ثواب و ترسی از جهنم و عقاب نداشتیم، باز هم شایسته بود که ما در پی مکارم اخلاق باشیم، زیرا خوشبختی و سعادت را از این طریق میتوان بهدست آورد.
علم اخلاق از آن رو که فضیلت را از رذیلت و خیر را از شر میشناساند، همواره اهمیت داشته است. در قرآن کریم هدف از فرستادن پیامبر (صلیاللهعلیه وآله) تزکیه نفوس بیان شده است.(۳) و درسوره مبارکه شمس پس از یازده قسم، پروردگار میفرماید: «قد افلح من زکّها»(۴) یعنی به تحقیق کسی که تزکیه نفس کرد، رستگار شد. از این آیات استفاده میشود که تهذیب نفس هر چند مراتبی دارد و برخی از آن واجب و برخی مستحب است، اما امری حیاتی است که در اسلام جایگاه والایی دارد و پس از مسئله خدا و پیامبر (صلیاللهعلیه وآله) نوبت به مسئله اخلاق میرسد و اگر تهذیب و تزکیه نباشد چه بسا اعتقادات اصلی از دست برود.(۵)
اختصاص یافتن بخش قابل توجهی از آیات قرآن کریم و روایات اهلبیت (علیهمالسلام) به تعالیم اخلاقی، بیانگر اهمیت مباحث اخلاقی است و از این مهمتر، کامل ساختن مکارم اخلاق، غایت بعثت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیه وآله) معرفی شده است. آنحضرت میفرماید: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، علیکم بمکارم الاخلاق(۶) فان ربی بعثنی بها»(۷) (مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تمام کنم، بر شما لازم است که به مکارم اخلاق عمل کنید همانا خداوند متعال مرا برای مکارم اخلاق مبعوث گردانید.) خداوند متعال سرچشمه تمام فضایل است و قرب و نزدیکی به او از طریق متخلق شدن به اخلاق الهی امکانپذیر است و هر فضیلتی آدمی را گامی به ذات مقدس نزدیکتر میکند.
در روایتی دیگر پیامبر اکرم(صلیاللهعلیه وآله) فضایل اخلاقی را وسیله ارتباط بین خداوند متعال و بندگان معرفی کرده و میفرماید: «جعل الله سبحانه مکارم الاخلاق صلة بینه وبین عباده فحسب احدکم ان یتمسک بخلق متصل بالله»(۸) یعنی خداوند سبحان فضایل اخلاقی را وسیله ارتباط بین خود و بندگان قرار داد، همین بس که هر یک از شما دست به اخلاقی بزند، او را به خدا مربوط میسازد.
سفارش ائمه (علیهمالسلام) به کسب مکارم اخلاق خود دلیلی بر اهمیت آن است. علی (علیهالسلام) به کمیل میفرماید: «یا کمیل مر اهلک ان یروحوا فی کسب المکارم»(۹) یعنی ای کمیل خانوادهات را فرمان ده که روزها در پی تحصیل صفات پسندیده باشند. امام صادق(ع)، استقامت در سختیها، راستگویی، امانتداری، صلهٔ رحم، میهماننوازی، اطعام نیازمند، جبرانکردن نیکیها، رعایت حق و حُرمت همسایه، مراعات حق و حُرمت رفیق را مصداقهای مکارم اخلاق به شمار آورده و حیا را مهمترینِ آنها معرفی کرده است.[۱۰] امام علی(ع) دوریکردن از محرّمات را راه رسیدن به مکارم اخلاق دانسته است.[۱۱] در روایت دیگری امیرالمؤمنین(ع) بر طرف نساختن نیاز برادر مسلمان را محرومیت از مکارم اخلاق برشمرده و از بی رغبتی برخی نسبت به مکارم اخلاق اظهار شگفتی کرده است.[۱۲]
کسب فضایل که گامی در جهت تأسی به الگوهای راستین بشری و همانندی با پیامبران الهی است، لطف عظیمی از ناحیه پروردگار است و باید آن را از خداوند متعال درخواست کرد.
منابع:
۱. عبدالله، نصری، خدا در اندیشه بشر، ص۲۸۸، به نقل از اخلاق و سیاست در جامعه، ص۲۰.
۲. مستدرک الوسایل، ج۱۱، ص۱۹۳.
۳. سوره جمعه آیه۲.
۴. سوره شمس آیه۹.
۵. مجله معرفت، شماره۱۳ ص۱۸.
۶. بحار، ج۶۷، ص ۳۷۲.
۷. وسایل، ج ۸، ص.۵۲۲
۸. میزان الحکمة، ج۳، ص۱۴۹.
۹. نهج البلاغه، حکمت ۲۵۷.
۱۰. شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۱۰ق، ص۴۳۱.
۱۱. تمیمی آمدی، تصنیف غررالحکم و درالکلم، ۱۳۶۶ش، ص۳۱۷، ح۷۳۱۷.
۱۲. تمیمی آمدی، غررالحکم و درالکلم، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۶۱.
نظر شما