به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ همایش بینالمللی از کربلا تا امروز؛ الگوی زینبی کنشگری زن در تحقق کرامت، با سخنرانی آیتالله رمضانی دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت علیهمالسلام و با حضور بانوان فعال دینی و فرهنگی از ۱۹ کشور جهان در شهر کربلای معلی برگزار شد.
روایتگری صحیح اربعین؛ الگوی حضرت زینب(س)
آیت الله رمضانی در ابتدای این همایش با بیان این که باید همچون حضرت زینب(س) روایتگر صحیحی برای اربعین حسینی باشیم، اظهار کرد: در این برنامه فاخر، شخصیتهایی از ملیت های مختلف حضور دارند و حتما این گونه برنامهها، نتایج و پیام های خوبی خواهد داشت. وضعیت دنیا، وضعیت خوبی نیست، از طرفی شاهد فقر و ناداری در جهان هستیم و از طرفی دیگر، بی عدالتی و ظلم و ستمی به جوامع بشری در حال رخ دادن است و به زنان و کودکان و بشریت در دنیا، ظلم می شود. ما امروزه با دو تمدن یا به تعبیری دو نگرش، مواجه هستیم، یک نگرش تمدنی و نگرش دیگر توحشی است، یک نگرش انسانی و نگرش دیگر بربریت است. یک گفتمان بشریت را به تحقیر و تسلیم، دعوت و گفتمان دیگر، بشریت را به آزادی و حریت دعوت می کند، اینکه امروزه انسان ها به معنی واقعه کلمه، باید صاحب کرامت باشند و در مسیر عدالت قدم بگذارند.
وی با اشاره به اهمیت کرامت در عصر حاضر گفت: کرامت گمشده انسان ها است و بشر امروزه هم باید در مسیر کرامت قرار بگیرد و هم کرامت همه انسان ها را حفظ کند. اما تفاوتی بین کرامت در غرب و کرامت در اسلام وجود دارد. برخی می گویند که کرامت، دستاورد غرب است و غرب به این نقطه رسیده است که باید کرامت انسان ها حفظ شود، باید در جواب به آنها پاسخ داد که کرامت مطرح شده در غرب با یک نگاه واکنشی و نه یک نگاه کنش گرایانه مطرح شده است. یعنی اتفاقاتی در غرب از جمله ظلم و ستم به زن ها و جریان نژاد گرایی به وقوع پیوست، مثلا در آمریکای لاتین به سرخ پوست ها ظلم بسیاری شد، همچنین زنان در چند دهه اخیر در غرب مورد ظلم و ستم قرار گرفتند. جنبش فمنیسم که درصدد بود از حقوق زنان دفاع کند به خاطر ظلمی بود که در غرب نسبت به زنان صورت گرفت و این جنبش هم برای دفاع از حقوق زنان، شکست خورد. غربی ها برای ظلم هایی که در غرب اتفاق افتاد، بحث کرامت انسان از جمله زن و مرد یا سیاه و سفید را مطرح می کنند و اقدام آنها براساس نگاه واکنشی است، یعنی اتفاقاتی در جامعه غرب رخ داد و غربی ها در واکنش به این اتفاقات، بحث کرامت را مطرح می کنند. لذا بحث کرامت در غرب براساس یک نگاه واکنشی است، نه اینکه حرکتی کنش گرانه باشد.
کرامت انسانی؛ تفاوت نگاه اسلام و غرب
دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع)، وجود انسان را صاحب کرامت دانست و تصریح کرد: اسلام، وجود انسان و شخصیت انسان را صاحب کرامت می داند. خداوند در نخستین آیات نازل شده به رسول اکرم(ص)، خود را رب اکرم معرفی کرد رب به معنای تربیت کننده هم می باشد. «اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ» خدا که اکرم می شود، فرشتگان هم کریم خواهند بود «کِرامٍ بَرَرَة» پیامبر چنین خدایی هم کریم است، قرآن نازل شده بر پیامبر هم کریم است و وقتی قرآن هم کریم باشد، درسش هم کرامت خواهد بود. «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ». خداوند در آیه ۱۳ سوره حجرات می فرماید که «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» (هر کسی که ارزش بیشتری داشته باشد از کرامت بیشتری برخواهد بود) یعنی وجود انسان، وجود کریم و صاحب کرامت است و این وجود که وجود جامعی است، باید حفظ شود. «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» یعنی این وجود که در احسن تکوین است باید حفظ شود و خداوند به این وجود، تبارک الله گفت. ««فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» این نگاه کنش گرانه است و کنش واکنشی نمی باشد. آن وقت عدالت باید براساس این کرامت معنا شود.
آیت الله رمضانی ادامه داد: خداوند، همه انبیا را برای این آرمان بزرگ یعنی عدالت آفریده است. عدالت یک نگاه کنش گرایانه است که باید هر چیزی در جای خود قرار بگیرد "العدل وضع کل شیء موضعه" یعنی براساس جایگاه وجودی انسان این جایگاه وجودی باید در همه شئون حفظ شود و اینجا سیاه و سفید و کوچک و بزرگ و زن و مرد معنی ندارد. عدالت براساس کرامت معنا می شود و این خیلی مهم است. اگر کسی بخواهد با فرهنگ قرآن آشنا شود، این موارد رموز فهم کرامت و عدالت از منظر قرآن است و همه انبیای الهی برای این امر آمده اند. خداوند در آیه ۲۵ سوره حدید می فرماید که «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ»(ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب آسمانی و میزان (شناساییِ حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند). در این آیه به هر سه قوه اشاره شده است، مجری کرامت فقط پیامبران هستند «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ» همچنین کتاب جنبه حقوقی و میزان جنبه قضایی است به این معنا که انسان باید قضاوت درستی نسبت به انسان داشته باشد «أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ» و همه اینها برای این است که مردم برای شخصیت و کرامت و عدالت قیام کنند که این خیلی مهم است، یعنی این موارد به آنها تحمیل نمی شود بلکه آنها خودشان قیام می کنند «لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ» این آیه به ما می گوید که مجری کرامت و عدالت، انبیا هستند و هر کسی نمی تواند این مسئولیت را بر عهده بگیرد. این که غربی ها می گویند ما می خواهیم مجری عدالت باشیم به این معنا است که آنها اصلا معنای عدالت را نفهمیدند.
عدالت اجتماعی؛ رسالت پیامبران و انسانها
وی با اشاره به مسئولیت اجتماعی انسان اظهار کرد: وقتی معنای کرامت و عدالت مشخص شد، طبعا مسئولیت انسان دیگر فقط مسئولیت فردی نیست، بلکه بالاتر از آن مسئولیت اجتماعی هم می باشد. دیگر وظیفه انسان مسلمان فقط نماز و روزه و این عبادت های فردی نیست بلکه او باید برای رسیدن دیگران به حقوق خود و رسیدن به امنیت و تحقق فهم عمیق، تلاش کند و هر کسی در صدد باشد که جامعه ای برپایه علم، تعقل، فهم و رشد و ارتقای معنوی بنا کند و در این زمینه هم صرفا به جنبه های ظاهری توجه نشود. تفاوت میان غرب و اسلام این است که در غرب توجه صرفا به انسان حسی یا همان انسان از حیث ظاهری است، اما در اسلام توجه به انسان عقلی و شهودی یا همان انسان فهیم و مجاهد و در راه رشد می باشد. انسان مهاجر یعنی کسی که هجرت می کند و هجرتش فقط به سمت خداوند باشد. قرآن انسان مهاجر را این گونه معرفی می کند که «وَ مَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُراغَماً کَثیراً وَ سَعَةً وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَی اللهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللهِ» (هر کس که در راه خدا هجرت کند، مناطق امن فراوان و امکانات وسیعی در زمین می یابد. و هرکس از خانه خود بعنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او، خارج شود، سپس مرگش فرارسد، پاداش او بر خداست)
دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) با بیان این که اولین هجرت، هجرت از سیئات و بدی ها است، افزود: هجرت های بعدی به سمت علم و عدالت است تا عدالت ضربه نخورد. هجرت علمی صورت می گیرد تا فهم درستی از کرامت و عدالت در جامعه به وجود بیاید. هجرت برای جهاد رخ می دهد تا جلوی هرزگی افرادی که می خواهند مثل علف هرز، هرزگی کنند گرفته شود. بین آنچه که در غرب درباره انسان مطرح می شود با آنچه در اسلام درباره انسان مطرح است، تفاوت زیادی وجود دارد. نگاه به انسان در اسلام، یک نگاه عمیق و جامع با مسئولیت های جامع است و آن وقت قیام انسان هم براساس این نگرش باید باشد.
نماینده مردم استان گیلان در مجلس خبرگان رهبری افزود: خداوند در آیه ۴۶ سوره سبا فرمود که «قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنی وَ فُرادی» (بگو: شما را تنها به یک چیز اندرز می دهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید) امام خمینی(ره) در تفسیر این آیه می گفتند که انسان ها باید دو نوع قیام داشته باشد که یک قیام فردی و یک قیام نیز اجتماعی است. قیام فردی برای رسیدن انسان به توحید است تا موحد شود، قیام اجتماعی نیز برای تحقق عدالت است. اگر انسان چنین جایگاهی را پیدا کند، آن وقت وظیفه ای که در جامعه برای این انسان در نظر گرفته می شود، خیلی مهم است. چنینی انسانی وقتی در معرض تکلیف قرار می گیرد، هر چیزی را زیبا می بیند. زمانی از حضرت زینب(س) پرسیدند که کربلا را چگونه دیدید ایشان پاسخ دادند که ما رایت الا جمیلا جز زیبایی چیزی ندیدم. وقتی هم حضرت زینب(س) در کنار پیکر امام حسین(ع) پس از شهادت قرار گرفتند گفتند که اللهم تقبل منا هذه القربان خدایا این قربانی را از ما قبول کن و این تعابیر از نگاه عمیقی بود که حضرت زینب(س) داشت، لذا ایشان به همین جهت در روایت گری، پیروز شدند. هر کسی که این نگاه را داشته باشد، پیروز میدان است. امروزه هم مثل گذشته، ظلم و جنایت و کشتار زنان و کودکان و انسان های بی گناه را می بینیم و باید کار زینبی کنیم. همان گونه که حضرت زینب(س) با آن نگاه روایت صحیح را القا کردند ما هم امروز باید جنایت هایی که در دنیا رخ می دهد را به صورت صحیح و درست، روایت کنیم. اربعین یعنی روایت گری صحیح از جنایت های روزگار و روایت صحیح برای شناساندن جانیان روزگار. اگر این معنا را دریافتیم، اربعین را خوب فهمیدم و درک کردیم.
قیام فردی و اجتماعی؛ مسیر رشد و مسئولیت انسان
آیت الله رمضانی با بیان این که بعثت انبیای الهی هم برای قیام فردی و هم قیام اجتماعی بوده است، اظهار داشت: همه انبیای الهی موحد و در مقام رشد بودند و نمونه های آن هم از جمله حضرت ابراهیم در قرآن، ذکر شده است. علامه طباطبایی می گفتند که حضرت ابراهیم در ۲۰ آزمایش بزرگ پیروز شد که هر کدام از این آزمایش ها از دیگری، سخت تر بوده است تا پس از آن برای یک مقام بزرگ یعنی امامت صلاحیت پیدا کند. یکی از امتحان های حضرت ابراهیم این بود که زن و فرزندش را در منطقه ای قرار بدهد که چیزی در آنجا نبود و حضرت ابراهیم هم هیچ وقت در برابر این آزمایش ها از خداوند سوال نمی کرد. در سوره صافات آمده است که حضرت ابراهیم در خواب می بیند که سر فرزندش را جدا می کند، او پس از بیدارشدن با حضرت اسماعیل مشورت کرد که نظر تو چی است، پسرش پاسخ داد که «افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ» ماموریت خودت را انجام بده.

وی ادامه داد: همه انبیای الهی از جمله رسول اکرم(ص) در قیام فردی به آن مقام توحید رسیدند. توحید اقسامی از جمله ذاتی، افعالی و صفاتی دارد. انبیای الهی تربیت شده حق و در مسیر تربیت بودند و این جهاد را جهاد نفس یا تربیت نفس می گویند. انبیای الهی، نفس خودشان را تربیت کردند و مربی شان خداوند بود. انسان برای این که تربیت شود نیاز به مربی دارد. قیام فردی که از ما خواسته شده است فقط مربوط به طلاب نیست و همه باید در این سیر انسانی و الهی قرار بگیریم و سلوک ما به سوی خداوند باشد. حضرت زینب(س)، یک شخصیت برجسته علمی و معنوی به شمار می رفتند که در فهم و علم و عبادت، شخصیت والایی داشتند و ایشان از محضر پیامبر(ص) و پدر و مادر خود در زمینه تربیتی بهره مند شدند. قطعا انسان ها وقتی به چنین جایگاهی می رسند احساس وظیفه برای نقش آفرینی در عرصه اجتماعی می کنند تا گامی بردارند نه این که در یک گوشه بنشینند. حضرت زینب(س) در کنار برادر خود برای تحقق عدالت از هیچ کوششی فروگذاری نکردند و ایشان قدم به قدم در کنار امام حسین(ع) بودند. گاهی این سوال مطرح می شود که چرا حضرت زینب(س) این قدر سفر با حضرت امیرالمومنین(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به این سو و آن سو می رفتند؟ پاسخ این است که حضرت زینب(س)، مسافری هدفمند بودند که در کنار ولی و امامش برای آن مسئولیت بزرگ که همان تحقق عدالت باشد، قرار داشتند. این امر بر همه انبیای الهی هم و حتی عالمان دینی و هر انسانی تطابق دارد که همه باید قیام فردی و هم اجتماعی داشته باشند.
روش عملی رسیدن به کرامت و توحید؛ درس از آیتالله بهجت
دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) در جواب به سوال یکی از شرکت کنندگان در خصوص مسیر رسیدن به کرامت به صورت کاربردی پاسخ داد: آنچه را که در این خصوص عرض می کنم از بزرگان است. آیت الله العظمی بهجت روشی در این زمینه داشتند و می فرمودند که باید ابتدا به هر آنچه می دانیم عمل کنیم و بعد به واسطه همین عملکرد خیلی چیزها را به دست می آوریم. اساسا یک دانشی هست که دانش بعد از عمل می باشد. امام باقر در روایتی فرمودند که «مَن عَمِلَ بِما یَعلَمُ عَلَّمَهُ اللّه ُ ما لا یَعلَمُ» (هر که به آنچه می داند عمل کند، خداوند به او آن بیاموزد که نمی داند).یعنی باید به آنچه که می دانید عمل کنید یعنی دروغ نگویید خیانت نکنید، راست بگویید به دیگران کمک کنید نماز را اول وقت بخوانید، سخن خدا را تلاوت کنید نه فقط تلاوت بلکه معناش را بفهمید، خودتان را به قرآن عرضه کنید کلام معصوم را بفهمید و درک کنید. آیت الله العظمی بهجت می فرمودند که باید واجبات خودمان را بشناسیم و برای آن واجبات وقت بگذاریم و به آن واجبات عمل کنیم، نمازمان را درست بخوانیم و حرام خداوند را انجام ندهیم. یک وقتی من خدمت ایشان در منزل رسیده بودم، یک نفر آمد و از آیت الله العظمی بهجت پرسید که چگونه می توانیم به حقیقت توحید برسیم؟ ایشان فرمودند این چیزی نیست که در مشت انسان جمع شود، باید خوب شروع کنیم و خدا هم کمک می کند. برای خدا هم شروع کنیم، آن وقت خداوند قدم به قدم کمک می کند این روشی است که آیت الله العظمی بهجت داشتند.
نماینده مردم استان گیلان در مجلس خبرگان رهبری افزود: یک روش دیگر هم هست برخی می گویند که این روش ساده تر است البته به نظر من سخت تر است در این روش اگر انسان می خواهد در مسیر خوب شدن باشد، باید دو قدم بردارد ابتدا بر هوای نفس خود قدم بگذارد هر جایی که ببیند که موافق با هوای نفس است، مخالفت کند بعد وقتی بر هوای نفس خودش؛ محکم قدم گذاشت، قدم دوم حرکت در رسیدن به دوست است و اگر یک سری کارها را انجام بدهد، دوست و محبوب واقعی که همان خداوند است او را دوست می دارد، خداوند محبوب بالذات است. شخصی گفت که دو قدم لازم نیست، انسان فقط باید یک قدم بگذارد و آن یک قدم این است که بر هوای نفس خود قدم نهد. وقتی که انسان بر هوای نفس خود پا گذاشت، در آن مسیر دوست به دنبالش خواهد آمد و این یک راهی است که برخی ذکر کردند. انسان باید خودش را به خداوند بسپارد و خداوند به او کمک می کند.
تربیت نفس و سپردن خود به خدا؛ گامهای عملی انسان موفق
آیت الله رمضانی با اشاره به جایگاه والای انسان اظهار کرد: انسان نباید خودش را ارزان بفروشد چون او خیلی گران قیمت است. استادمان مرحوم علامه حسن زاده می گفتند که پایین ترین قیمت انسان، بهشت است. در کربلای معلی باید از امام حسین(ع) همین را خواست، اهل بیت(ع) بهترین واسطه هستند و کمک می کنند. انسان کمی که جلوتر می رود دیگر به بهشت هم راضی نمی شود و به خداوند می گوید بهشتی که تو نباشی برای من جهنم است و اگر جهنم باشم و تو در آنجا باشی آن جهنم برای من بهشت است. حضرت امیرالمومنین(ع) در مناجات شعبانیه خطاب به خداوند می گفتند که «وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ» (اگر من را در جهنم بندازی به همه جهنمی ها می گویم که تو را دوست دارم) من که این مقام ها را نمی فهمم، برخی از شهدایی که به شهادت رسیدند این مقام ها را فهمیدند. یک زمانی در کرج به منزل یکی از شهدای ۱۲ ساله رفته بودم که به شهادت رسیده بود، پدرش صوت این شهید را گذاشت و من این صوت را گوش می کردم و می گفتم که این شهدا کجا هستند و ما کجا هستیم. در حدیث قدسی از زبان خداوند آمده است که «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی، و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه»؛ ( آنکس که مرا طلب کند، مرا مییابد و آنکس که مرا یافت، مرا میشناسد و آنکس که مرا شناخت، مرا دوست میدارد و آنکس که مرا دوست داشت، به من عشق میورزد و آنکس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق میورزم و آنکس که من به او عشق ورزیدم، او را میکشم و آنکس را که من بکشم، خونبهای او بر من واجب است و آنکس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خونبهای او میباشم) این شهید این حدیث قدسی را می خواند و می گفت که من عاشق خدا هستم. چنین افرادی به بهشت قانع نیستند و بالاتر از آن را می خواهند، آنها حقیقت را فهمیدند و رفتند.
دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گسترش حضور اجتماعی بانوان را از برکت های انقلاب اسلامی ایران دانست و تصریح کرد: به برکت این انقلاب و با نگاهی که امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری داشتند، حضور بانوان در عرصه های اجتماعی و سیاسی، گسترش زیادی داشت. به عنوان مثال نرخ سواد زنان در ایران پیش از پیروزی انقلاب ۲۴ درصد بود، اما این نرخ پس از انقلاب به ۹۹ درصد رسید، سهم زنان در تعداد دانشجویان در دانشگاه ها پیش از پیروزی انقلاب تنها ۳ درصد بود، اما این نرخ پس از پیروزی انقلاب به ۶۰ درصد رسید. سهم زنان در هیئت علمی دانشگاه های ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی فقط ۱.۴ درصد بود، اما اکنون ۲۴ درصد اعضای هیئت علمی دانشگاه های ایران را زنان تشکیل می دهند. ۷۰ درصد فارغ التحصیلان رشته های علوم پایه در دانشگاه های ایران از زنان هستند، در حالی که پیش از پیروزی انقلاب فیزیک دان یا شیمی دان یا ریاضی دان زن در ایران کم داشتیم. دو سوم دانشجویان علوم پزشکی در دانشگاه های ایران، زنان هستد. این آمارها بخشی از رشد زنان ایرانی در سایه انقلاب اسلامی است. زنان ایرانی در نماز جمعه و راهپیمایی های تاثیرگذار حضور شایان ذکری دارند و مسئولیت های اجتماعی زنان ایرانی به برکت انقلاب اسلامی ایران، افزایش پیدا کرد و روز به روز نیز در حال افزایش است.
وی در بخش پایانی در توصیه هایی به بانوان پیرو مکتب اهل بیت(ع) در کشورهایی که اقلیت هستند، خاطرنشان کرد: هر کسی باید وظیفه خاص خودش را بشناسد. یکی از مهم ترین وظایف ما، وظیفه تبیینی و حضور در عرصه جهاد تبیین در شکل های مختلف و در شبکه های اجتماعی است. کسانی که چند زبان را بلد باشند می توانند در این شبکه ها حضور پیدا کنند. بانوان می توانند با حضور در سمینارها و جلسات و از همه مهم تر در زمینه تربیت نیرو، نقش ایفا کنند. شما بانوان می توانید در کشورهای خودتان تشکل های بانوان را درست کنید و این تشکل ها اعلام موجودیت کنند و در مکان های مختلف حضور پیدا کنید و بیانیه بدهید. برای زنان و کودکان شهید غزه، جلسه بگیرید و برای دفاع از آنها بیانیه بدهید. بانوان اهل بیتی در اروپا، چنین تشکلی را ایجاد کردند و به جاهای مهم رفتند و اعلام موجودیت نمودند و صحبت کردند. این خیلی مهم است. شما بانوان وقتی در دانشگاه ها حضور پیدا کنید می توانید نقش تبیینی داشته باشید در اروپا و آمریکا شاهد بودیم بسیاری از افراد با وجود مسلمان نبودن نقش بیدارسازی را نسبت به غزه ایفا کردند. قیام اجتماعی برای شما بانوان به این معنا است که مثلا ۲۰ دختر جوان را برای نقش آفرینی اجتماعی در عرصه بیداری تربیت کنید و این مسئولیتی که بانوان می توانند در جاهای مختلف داشته باشند. اهل بیت(ع) هر چی شایستگی افراد را بیشتر ببیند به آنها بیشتر مسئولیت می دهند.
در بخشی از این نشست خانم دکتر رکنآبادی مشاور دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) در امور بانوان ضمن خوشامدگویی به میهمانان این همایش بینالمللی جهاد تبیین را وظیفه اصلی منادیان و محبان مکتب اهلبیت(ع) دانست و تصریح کرد: مکتب اهلبیت(ع) و درس حضرت زینب(س) به ما میآموزد که در برابر ظلم ایستادگی کنیم و امروز با توجه به تحولات جهانی این امر بیش از پیش بر مسئولیت ما میافزاید.
..............................
پایان پیام/ ۲۶۸
نظر شما