به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ «عهد قدیم» در کتاب مقدس، پر از سخنان ناروایی است که به پیامبران الهی (ع) نسبت دادهاند. به همین دلیل، در آیین یهود، عصمت پیامبران (ع) مطرح نبوده است.
علمای مسیحیت، هر چند مسیح (ع) را از هر گناه و خطایی پیراسته میشمارند، ولی این اعتقادشان بدان دلیل است که او را خدا و یا یکی از خدایان سه گانه میدانند. بنابراین، نظر مسیحیان نمیتواند مبدا بحث درباره پیامبران باشد.
برخی تحلیل گران شرق شناس مانند دونالدسن مسیحی و یا گلدزیهر یهودی میگویند: مساله عصمت برای نخستین بار به وسیله متکلمان شیعه مطرح شده است؛ زیرا آنان برای برتر نشان دادن پیشوایان خود، مساله عصمت پیامبران را در اثبات عصمت امامان خود مطرح کردهاند تا از این طریق بتوانند پیشوایان خود را معصوم معرفی کنند. (۱)
در این باره، باید گفت:
اولا، در قرآن، به حقیقت عصمت اشاره شده و این صفت، هم در مورد ملائکه الهی (۲) و هم در مورد خود قرآن آمده است. (۳)
از سوی دیگر، برخی از نویسندگان مصری مانند احمد امین میخواهند اثبات کنند که شیعه بسیاری از عقاید خود را در مسائل مربوط به عدل الهی و عصمت پیامبران (ع) را از گروه معتزله گرفته است، در حالی که ریشه بسیاری از عقاید مشترک میان این دو گروه را سخنان علی (ع) تشکیل میدهد، بلکه سایر گروهها و اشاعره نیز هر کدام به نوعی پایههای فکری خود را از امام اول شیعیان گرفتهاند. (۴)
امتیاز و ویژگی دیدگاه شیعه ی امامیه درباره عصمت انبیا (ع) در دو بعد علمی و عملی مطرح است. این ویژگیها به طور کلی در سه محور طرح و تبیین میشود:
الف) از نظر عصمت علمی
اولاً شیعه بر آن است که انبیای الهی (ع) در تمام مراحل دریافت، فهم و معرفت وحی و ابلاغ و آنچه مربوط به حوزهی رسالت و نبوت آنهاست، در سراپردهی عصمت و سرادق مصونیت الهی قرار دارند، لذا نه تنها از گزند شیاطین بیرونی محفوظند، بلکه قوای باصره، سامعه، خیال و وهم آنها نیز کاملاً تحت کنترل نیروهای الهی قرار دارند تا کلام خدا درست دریافت، ادراک و ابلاغ شود.
ثانیاً شیعه با استناد به آیات و روایات متعدد، معتقدند که گذشته از آن که پیامبر (ص) خود مواظب است تا افزایش و کاهشی در کلام الهی پدید نیاورد، خداوند نیز شدیداً او را تحت کنترل و مراقبت دارد تا کلام او در همهی مراحل از گزند نقص مصون باشد، لذا به پیامبر اکرم (ص) هشدار داده و فرموده است: «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاویل لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمینِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتینَ» (۵) اگر پیامبر (ص) پارهای سخنان را به افترا به ما نسبت دهد، با قدرت او را گرفته و سپس رگ گردنش را پاره میکنیم.
ثالثاً گذشته از موارد یادشده، علمای شیعه برآنند که: کسی که به مقام عصمت علمی میرسد، در واقع، به مرحلهی عقل مجرد و شهود خالص و کشف صحیح راه یافته است و هرکسی بدین مقام برسد، وهم و خیال و سایر قوای ادراکی او کاملاً تابع عقل شده و همه چیز را به امامت عقل درک میکند و میفهمد، لذا وسوسههای شیطانی هرگز در او راه پیدا نمیکند، زیرا ابلیس از لحاظ تجرد در حد تجرد وهم و خیال است و هرگز نمیتواند در مرتبهی فوق آن که تجرد عقلی است، نفوذ کند، چه اینکه مرحله عقل همان مقام اخلاص علمی و شهودی است که ابلیس خود اعتراف کرده که به ساحت قدس آن راه نفوذ ندارد. (۶)
ب) از نظر جنبه عصمت عملی
شیعه امامیه بر آن است که کسی که به مقام عصمت عملی راه یابد، نه عمداً مرتکب کار خلاف میشود، و نه از روی سهو، نسیان و جهل به سمت گناه گرایش پیدا میکند، زیرا انسانی که به قلهی بلند اخلاص عملی رسیده است، هیچگاه به اسارت غضب و شهوت در نمیآید، بر این اساس، پیامبران و پیشوایان دین (ع)، در اراده، نیت، تصمیم، عزم، اخلاص، تقوا، تولا، تبرا و سایر امور عملی؛ کاملاً معصومند و هرگز مرتکب خلاف نمیشوند. (۷)
ج) شیعه امامیه به برکت فهم درست از قرآن و روایات اهل بیت (ع) بر آن هستند که انبیا (ع) در تمام شئون وجودی خویش از هرگونه نقص و عیب مصون و محفوظ هستند. این در حالی است که سایر مذاهب و گروههای اسلامی، با این که اصل عصمت انبیا را قبول دارند، ولی هرگز نتوانستهاند این وصف و کمال الهی پیامبران (ع) را آن گونه که شایستهی مقام وجود آنان و سزاوار مسئولیت رسالت و سمت نبوت است، درک و تفسیر کنند، لذا هر گروهی گوشهای از اعتقاداتشان در مورد عصمت انبیای الهی (ع) دچار مشکل شده است. (۸)
زهرا صالحی فر
۱. دونالدسن، عقیدة الشیعة، ص ۳۲۸ ، گلدزیهر، العقیدة و الشریعة، ص ۱۸۰.
۲. سوره تحریم، آیه ۶.
۳. سوره فصلت، آیه ۴۲.
۴. عمرو بن بحرابی عثمان الجاحظ، رسائل، تحقیق عمر ابوالنصر، ص ۲۲۸.
۵. سوره حاقه، آیه۴۴.
۶. جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن (تفسیر موضوعی ۳)، ص ۲۰۰ و ۲۰۱، طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، نشر مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص ۲۳۴.
۷. مطهری، مرتضی، مقدمه ای بر جهانبینی اسلامی، بخش وحی و نبوت، نشر دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۲ ش، ص ۱۴۵، جوادی آملی، عبدالله، سیرهی رسول اکرم در قرآن (تفسیر موضوعی ۸)، ص ۳۳، همان (تفسیر موضوعی ۷)، ص ۱۸۱.
۸. سبحانی، جعفر، الالهیات عی الهدی الکتاب و السنة و العقل، چاپ چهارم، المرکزالعالمی للدراسات الاسلامیه، قم، ۱۴۱۳ ق، ج ۲، ص ۷۲ و ۱۵۵/ جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن (تفسیر موضوعی ۳)، ص ۲۳۵.
نظر شما