۱۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۳
عصمت پیامبر اکرم (ص) از دیدگاه علمای شیعه

برخی تحلیل گران شرق شناس می گویند: مسأله عصمت برای نخستین بار به وسیله متکلمان شیعه مطرح شده است؛ زیرا آنان برای برتر نشان دادن پیشوایان خود، مسأله عصمت پیامبران را در اثبات عصمت امامان خود مطرح کرده‌اند تا از این طریق بتوانند پیشوایان خود را معصوم معرفی کنند.

 به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ «عهد قدیم» در کتاب مقدس، پر از سخنان ناروایی است که به پیامبران الهی (ع) نسبت داده‌اند. به همین دلیل، در آیین یهود، عصمت پیامبران ‌(ع) مطرح نبوده است.
 علمای مسیحیت، هر چند مسیح‌ (ع) را از هر گناه و خطایی پیراسته می‌شمارند، ولی این اعتقادشان بدان دلیل است که او را خدا و یا یکی از خدایان سه ‌گانه می‌دانند.  بنابراین، نظر مسیحیان نمی‌تواند مبدا بحث درباره پیامبران باشد. ‌
 برخی تحلیل گران شرق‌ شناس مانند دونالدسن مسیحی و یا گلدزیهر یهودی می‌گویند: مساله عصمت ‌برای نخستین بار به وسیله متکلمان شیعه مطرح شده است؛ زیرا آنان برای برتر نشان دادن پیشوایان خود، مساله عصمت پیامبران را در اثبات عصمت امامان خود مطرح کرده‌اند تا از این طریق بتوانند پیشوایان خود را معصوم معرفی کنند. (۱)
 در این باره، باید گفت:

اولا، در قرآن، به حقیقت عصمت اشاره شده و این صفت، هم در مورد ملائکه الهی (۲) و هم در مورد خود قرآن آمده است. (۳)
 از سوی دیگر، برخی از نویسندگان مصری مانند احمد امین می‌خواهند اثبات کنند که شیعه بسیاری از عقاید خود را در مسائل مربوط به عدل الهی و عصمت پیامبران (ع) را از گروه معتزله گرفته است، در حالی که ریشه بسیاری از عقاید مشترک میان این دو گروه را سخنان علی‌ (ع) تشکیل می‌دهد، بلکه سایر گروه‌ها و اشاعره نیز هر کدام به نوعی پایه‌های فکری خود را از امام اول شیعیان گرفته‌اند. (۴)
 امتیاز و ویژگی دیدگاه شیعه­ ی امامیه درباره عصمت انبیا (ع) در دو بعد علمی و عملی مطرح است. این ویژگی­‌ها به طور کلی در سه محور طرح و تبیین می­‌شود:
 
 الف) از نظر عصمت علمی
اولاً شیعه بر آن است که انبیای الهی (ع) در تمام مراحل دریافت، فهم و معرفت وحی و ابلاغ و آنچه مربوط به حوزه‌­ی رسالت و نبوت آنهاست، در سراپرده‌­ی عصمت و سرادق مصونیت الهی قرار دارند، لذا نه تنها از گزند شیاطین بیرونی محفوظند، بلکه قوای باصره، سامعه، خیال و وهم آنها نیز کاملاً تحت کنترل نیروهای الهی قرار دارند تا کلام خدا درست دریافت، ادراک و ابلاغ شود.
 
ثانیاً شیعه با استناد به آیات و روایات متعدد، معتقدند که گذشته از آن که پیامبر (ص) خود مواظب است تا افزایش و کاهشی در کلام الهی پدید نیاورد، خداوند نیز شدیداً او را تحت کنترل و مراقبت دارد تا کلام او در همه­‌ی مراحل از گزند نقص مصون باشد، لذا به پیامبر اکرم (ص) هشدار داده و فرموده است: «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاویل لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمینِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتینَ» (۵) اگر پیامبر (ص) پاره‌­ای سخنان را به افترا به ما نسبت دهد، با قدرت او را گرفته و سپس رگ گردنش را پاره می­کنیم.

ثالثاً گذشته از موارد یادشده، علمای شیعه برآنند که: کسی که به مقام عصمت علمی می­‌رسد، در واقع، به مرحله­‌ی عقل مجرد و شهود خالص و کشف صحیح راه یافته است و هرکسی بدین مقام برسد، وهم و خیال و سایر قوای ادراکی او کاملاً تابع عقل شده و همه چیز را به امامت عقل درک می­‌کند و می­‌فهمد، لذا وسوسه‌­های شیطانی هرگز در او راه پیدا نمی­‌کند، زیرا ابلیس از لحاظ تجرد در حد تجرد وهم و خیال است و هرگز نمی­‌تواند در مرتبه­‌ی فوق آن که تجرد عقلی است، نفوذ کند، چه اینکه مرحله عقل همان مقام اخلاص علمی و شهودی است که ابلیس خود اعتراف کرده که به ساحت قدس آن راه نفوذ ندارد. (۶)
  
ب) از نظر جنبه عصمت عملی

شیعه امامیه بر آن است که کسی که به مقام عصمت عملی راه یابد، نه عمداً مرتکب کار خلاف می­‌شود، و نه از روی سهو، نسیان و جهل به سمت گناه گرایش پیدا می­‌کند، زیرا انسانی که به قله­‌ی بلند اخلاص عملی رسیده است، هیچ­گاه به اسارت غضب و شهوت در نمی‌­آید، بر این اساس، پیامبران و پیشوایان دین (ع)، در اراده، نیت، تصمیم، عزم، اخلاص، تقوا، تولا، تبرا و سایر امور عملی؛ کاملاً معصومند و هرگز مرتکب خلاف نمی­‌شوند. (۷)

 ج) شیعه امامیه به برکت فهم درست از قرآن و روایات اهل بیت (ع) بر آن هستند که انبیا (ع) در تمام شئون وجودی خویش از هرگونه نقص و عیب مصون و محفوظ هستند. این در حالی است که سایر مذاهب و گروه‌های اسلامی، با این که اصل عصمت انبیا را قبول دارند، ولی هرگز نتوانسته‌اند این وصف و کمال الهی پیامبران (ع) را آن گونه که شایسته­‌ی مقام وجود آنان و سزاوار مسئولیت رسالت و سمت نبوت است، درک و تفسیر کنند، لذا هر گروهی گوشه‌­ای از اعتقاداتشان در مورد عصمت انبیای الهی (ع) دچار مشکل شده است. (۸)

زهرا صالحی فر


۱. دونالدسن، عقیدة الشیعة، ص ۳۲۸ ، گلدزیهر، العقیدة و الشریعة، ص ۱۸۰.

۲. سوره تحریم، آیه ۶.

۳. سوره فصلت، آیه ۴۲.

۴. عمرو بن بحرابی عثمان الجاحظ، رسائل، تحقیق عمر ابوالنصر، ص ۲۲۸.

۵. سوره حاقه، آیه۴۴.

۶. جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن (تفسیر موضوعی ۳)، ص ۲۰۰ و ۲۰۱، طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، نشر مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص ۲۳۴.

۷. مطهری، مرتضی، مقدمه ای بر جهانبینی اسلامی، بخش وحی و نبوت،  نشر دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۲ ش، ص ۱۴۵، جوادی آملی، عبدالله، سیره­ی رسول اکرم در قرآن (تفسیر موضوعی ۸)، ص ۳۳، همان (تفسیر موضوعی ۷)، ص ۱۸۱.

۸. سبحانی، جعفر، الالهیات عی الهدی الکتاب و السنة و العقل، چاپ چهارم، المرکزالعالمی للدراسات الاسلامیه، قم، ۱۴۱۳ ق، ج ۲، ص ۷۲ و ۱۵۵/ جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن (تفسیر موضوعی ۳)، ص ۲۳۵.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha