خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: در سوره یوسف می خوانیم که حضرت یعقوب(علیهالسلام) با دیدن پیراهن خونی فرزندش یوسف(ع) صبر جمیل پیشه کرده و نا سپاسی نکرد: «وَ جاؤُ عَلی قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلی ما تَصِفُونَ» (۱)؛ (و پیراهن او را با خونی دروغین [نزد پدر] آوردند، گفت: هوس های نفسانی شما این کار را برایتان آراسته! من صبر جمیل می کنم [و ناسپاسی نخواهم کرد] و از خداوند در برابر آنچه شما می گوئید یاری می طلبم).
از طرف دیگر نقل شده که حضرت یعقوب آن قدر در فراق یوسف گریه کرد که بینایی خود را از دست داد.
سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که چگونه این گریه با صبر جمیل سازگار می شود؟
چیستی «صبر جمیل»
قبل از پاسخ به سؤال اصلی لازم است که «صبر جمیل» را معنی کنیم. بر اساس روایات صبر جمیل یعنی صبری که در آن شکایت به مردم نباشد: «عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ یَرْحَمُکَ اللَّهُ مَا الصَّبْرُ الْجَمِیلُ؟ قَالَ: ذَلِکَ صَبْرٌ لَیْسَ فِیهِ شَکْوَی إِلَی النَّاسِ» (۲)؛ (جابر گوید: به امام باقر(علیه السّلام) عرض کردم: صبر جمیل چیست؟ فرمود: صبری که با آن شکایت به مردم نباشد).
شکوه و شکایت نکردن به دیگران و شکیبایی در برابر حوادث سخت و طوفان های سنگین نشانه شخصیت و وسعت روح آدمی است، آن چنان وسعتی که حوادث بزرگ را در خود جای می دهد و لرزان نمی گردد. یک نسیم ملایم می تواند آب استخر کوچکی را به حرکت در آورد، اما اقیانوس های بزرگ همچون اقیانوس آرام، بزرگترین طوفان ها را هم در خود می پذیرند، و آرامش آنها بر هم نمی خورد.
گاه انسان ظاهرا شکیبایی می کند ولی چهره این شکیبایی را با گفتن سخنان زننده که نشانه ناسپاسی و عدم تحمل حادثه است، زشت و بد نما می سازد. اما افراد با ایمان و قوی الاراده و پرظرفیت کسانی هستند که در این گونه حوادث هرگز پیمانه صبرشان لبریز نمی گردد و سخنی که نشان دهنده ناسپاسی و کفران و بی تابی و جزع باشد بر زبان جاری نمی سازند. صبر آنها، «صبر زیبا» و «صبر جمیل» است.
گریه همراه با حفظ وقار و صبر مذموم نیست
بعداز بیان معنای «صبر جمیل» می گوییم که گریه بر حوادث و مصیبت ها همیشه نشانه ناسپاسی نمی باشد و امکان دارد که این گریه در عین صبر و شکیبایی و شکر در مقابل تقدیر الهی، از روی احساس و عاطفه باشد و در آن کسی، سخنی که خدا را خشمگین می کند نیز به زبان نیاورد. لذا گریه حضرت یعقوب در فراق حضرت یوسف نیز به معنای ناسپاسی نیست؛ چرا که قلب مردان خدا کانون عواطف است، جای تعجب نیست که در فراق فرزند، اشک های شان همچون سیلاب جاری شود. این یک امر عاطفی است، مهم آن است که کنترل خویشتن را از دست ندهند یعنی سخن و حرکتی بر خلاف رضای خدا نگویند و نکنند.
از احادیث اسلامی استفاده می شود که اتفاقا همین ایراد را هنگامی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) بر مرگ فرزندش ابراهیم اشک می ریخت، به او کردند که شما ما را از گریه کردن نهی کردی اما خود شما اشک می ریزید؟
پیامبر(ص) در جواب فرمود: (چشم می گرید و قلب اندوهناک می شود ولی چیزی که خدا را به خشم آورد نمی گویم)؛ «تَدْمَعُ الْعَیْنُ، وَ یَحْزَنُ الْقَلْبُ، وَ لَانَقُولُ مَا یُسْخِطُ الرَّب».(۳) و در جای دیگر می خوانیم که آن حضرت فرمود: «لَیْسَ هَذَا بُکَاءً، إِنَّمَا هَذِهِ رَحْمَة» (۴)؛ (این گریه [بی تابی] نیست، این رحمت [گریه عاطفی] است).
این سخن اشاره به این نکته دارد که در سینه انسان قلب است نه سنگ، و طبیعی است که در برابر مسائل عاطفی واکنش نشان می دهد و ساده ترین واکنش آن جریان اشک از چشم است، این عیب نیست این حسن است، عیب آن ست که انسان سخنی بگوید که خدا را به غضب آورد. (۵)
گریه بر مظلومیت ولی خدا
برای شناخت بهتر معنای گریه یعقوب بر یوسف، باید این نکته را نیز مدنظر داشت که گاهی اشک و ناله بزرگان بخاطر مصیبت و بلایی که بر سر خودشان می آید نیست، بلکه بخاطر بلایی است که بر سر ولی خدا می آید. این که یک انسان بزرگ می بیند یکی از اولیاء خدا با آن همه مقام در درگاه الهی این طور مورد آزار و اذیت یک عده افراد جاهل واقع می شود ناراحت می شود و بخاطر مظلومیت او اشک می ریزد و این اشک ریختن نه تنها مذموم نیست بلکه نشانه ادب و احترام است.
در داستان فراق یعقوب از فرزندش نیز می بینیم که وقتی پیراهن یوسف به پدرش داده شد و یعقوب آن را به دست گرفت، متوجه کذب ادعای مرگ پسر محبوبش که از طرف سایر برادرانش بیان شده بود، گشت و فرمود: «کَیْفَ خَلَصَ إِلَیْهِ الذِّئْبُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَخْرِقَهُ إِنَّ هَذَا الذِّئْبَ لَمَکْذُوبٌ عَلَیْهِ وَ إِنَّ ابْنِی لَمَظْلُوم» (۶)؛ (چگونه گرگ می تواند او را بدرد و پیراهنش پاره نشده باشد؟ این گرگ دروغ است و فرزندم مظلوم است).
اینجا یعقوب بیان می دارد که فرزندم مظلوم است، وقتی مظلومیت را بیان می کند نشان می دهد بر مظلوم باید گریه کرد. مثل گریه هایی که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) بر جد غریبش امام حسین(ع) می کند و درباره این مصیبت و ندبه و اشک می فرمایند: «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً عَلَی مَا دَهَاک» (۷)؛ (هر صبح و شام بر شما اشک می ریزم و به جای اشک در مصیبت شما خون از دیده می بارم و آه حسرت از دل پر درد بر این ماجرا می کشم). این گریه ها برای خود امام زمان(عج) نیست بلکه بخاطر آن مصیبت هایی است که بر سر یک ولی بزرگ الهی آمده است.
پی نوشت ها:
(۱). سوره یوسف، آیه ۱۸.
(۲). کافی، کلینی، محمد بن یعقوب، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ١۴٠٧هـ ق، ج ۲، ص ۹۳.
(۳). کافی، همان، ج ۳، ص ۲۶۲، ح ۴۵.
(۴). وسائل الشیعه، حر عاملی، محمد بن حسن، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، قم، بی تا، چاپ اول، ج ۳، ص ۲۸۲، ح ۳۶۵۶.
(۵). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ هـ ش، چاپ سی و دوم، ج ۹، ص ۳۵۱-۳۵۲.
(۶). کمال الدین و تمام النعمة، ابن بابویه، محمد بن علی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، قم، بی تا، ج ۱، ص ۱۴۳.
(۷). بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه االطهار، مجلسی، محمد باقر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳هـ ق، چاپ دوم، ج ۹۸، ص ۳۲۰، باب کیفیة زیارة الحسین(ع) یوم عاشوراء.
نظر شما