۲ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۶
آزادی در قفسِ طمع، رهایی در ساحلِ قناعت

حدیث امام علی (ع) که "بنده، آزاد است تا زمانیکه قناعت کند؛ و آزاد، بنده است تا زمانیکه طمع ورزد"، یک حقیقت عمیق قرآنی را بازگو می‌کند: قناعت نه تنها آزادی از اسارت مادیات، بندگی خلق و اضطراب درونی را به ارمغان می‌آورد، بلکه عزت نفس و آرامش حقیقی را نیز تضمین می‌کند. در مقابل، طمع، حتی فرد آزاد را در قفسی نامرئی از حرص، حسرت و وابستگی به دنیا محبوس می‌سازد و او را برده شهوات و مال و مقام می‌کند؛ قرآن نیز با نکوهش دنیاپرستی و دعوت به رضایت از روزی الهی، مسیر رهایی از این بندگی پنهان و رسیدن به آزادی معنوی را روشن می‌سازد.

خبرگزاری بین المللی اهل بیت(ع)_ابنا: در فراز و نشیب‌های زندگی مادی و در کوران خواسته‌های بی‌شمار نفسانی، گم کردن مسیر سعادت و گرفتار شدن در بند تعلقات، آسان است. اما پیشوایان دین، با کلام نورانی خود، چراغ راهی فراسوی تاریکی‌های جهل و غفلت نهاده‌اند. امیرالمؤمنین علی (ع)، آن آزادمرد تاریخ بشریت، با کلامی کوتاه اما پرمغز، ریشه آزادی و بندگی انسان را در درون او می‌جوید و می‌فرماید: «أَلْعَبْدُ حُرٌّ ما قَنَعَ، أَلْحُرُّ عَبْدٌ ماطَمَعَ.» (1). «بنده، آزاد است تا وقتی که قناعت پیشه کند؛ و آزاد، بنده است تا وقتی که طمع ورزد.» این حدیث شریف، نه تنها یک توصیه اخلاقی، بلکه یک فلسفه جامع برای زندگی سعادتمندانه ارائه می‌دهد که مرزهای آزادی و بندگی را در مرزهای درونی قناعت و طمع ترسیم می‌کند. 

بخش اول: قناعت، بال‌های رهایی از زندان دنیا
امیرالمومنین علی (ع) در صدر کلام خود، قناعت را کلید آزادی برای «بنده» می‌داند. در نگاه اول، ممکن است تصور شود که انسان «بنده» اساساً آزادی ندارد، اما امام (ع) به لایه‌های عمیق‌تری از وجود انسان اشاره می‌کند. قناعت، در فرهنگ اسلامی، به معنای بی‌میلی به تلاش برای کسب روزی بیشتر نیست، بلکه روحیه‌ای است که انسان را از حرص و زیاده‌خواهی رها می‌سازد؛ رضایت قلبی به آنچه از راه حلال به دست آمده و عدم دلبستگی به نداشته‌ها.

آزادی‌های سه‌گانه در سایه قناعت:
آزادی از اسارت مادیات: انسان قانع، برده مال و مقام نیست. او به آنچه دارد خشنود است و دل به فزونی‌طلبی نمی‌بندد. قرآن کریم با تذکر به ناپایداری دنیا، روح قناعت را تقویت می‌کند. خداوند متعال می‌فرماید: «وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَی» (2). «و هرگز چشمان خود را به سوی آنچه گروهی از آنان را با آن بهرمند ساختیم – شکوفه‌های زندگی دنیا – میفکن، تا آنان را با آن بیازماییم؛ و روزی پروردگار تو بهتر و پایدارتر است.» این آیه صریحاً از حرص ورزیدن به زرق و برق دنیا نهی می‌کند و روزی پایدار الهی را برتر می‌شمارد. فرد قانع، به این حقیقت واقف است و خود را از دام مقایسه‌های بی‌پایان و رقابت‌های مادی رها می‌سازد.

آزادی از بندگی خلق: وقتی انسان به آنچه دارد قانع است، نیاز خود را به دیگران کمتر می‌کند. او مجبور نیست برای کسب مال یا جایگاه بیشتر، دست نیاز به سوی مردم دراز کند، چاپلوسی نماید یا تن به ذلت دهد. این بی‌نیازی از خلق، خود اوج آزادی و عزت نفس است. خداوند متعال به مؤمنان هشدار می‌دهد که مبادا دلبستگی به دنیا، آن‌ها را از یاد خدا غافل سازد: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» (3). انسانی که از طریق قناعت، از بند مال رها شده، از این گونه خسران مصون می‌ماند و آزادی معنوی خود را حفظ می‌کند.

آزادی از اضطراب و تشویش درونی: انسان قانع، با آرامش خاطر زندگی می‌کند. او دغدغه آنچه ندارد را ندارد و قلبش از حسرت و حسادت پاک است. این آرامش درونی، آزادی حقیقی نفس از قید و بندهای روحی و روانی است. قرآن کریم این آرامش را در سایه ایمان و یاد خدا می‌داند: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (4). قناعت، نوعی ذکر عملی و توجه قلبی به کفایت الهی است که به این طمأنینه می‌انجامد.

بخش دوم: طمع، قفسی از زنجیرهای ناپیدا: از سوی دیگر، امیرالمومنین علی (ع) می‌فرماید: «أَلْحُرُّ عَبْدٌ ماطَمَعَ.» آزاد، بنده است تا وقتی که طمع ورزد.» این بخش از حدیث، به مراتب عمیق‌تر و هشداردهنده‌تر است. حتی انسانی که از نظر ظاهری آزاد است و شاید ثروتمند و قدرتمند به نظر آید، اگر گرفتار دام طمع باشد، در حقیقت برده و بنده است. طمع، زیاده‌خواهی بی‌حد و حصر، حرص سیری‌ناپذیر و عدم رضایت به آنچه موجود است.

بندگی‌های چهارگانه در چنگال طمع:
بندگی مال و مقام:
 انسان طماع، هرچند دارای ثروت و موقعیت باشد، اما همواره در حسرت نداشته‌هاست و برای کسب بیشتر، حاضر به هر کاری می‌شود. او در حقیقت برده آرزوهای مادی خود است. آیات قرآن به شدت دنیاپرستی و مال‌اندوزی را نکوهش می‌کند. سوره همزه، به زیبایی سرنوشت چنین افرادی را به تصویر می‌کشد: «وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ * الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ * یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ» (4). «وای بر هر عیب‌جوی سخن‌چین! * همان که مالی را جمع‌آوری و شماره کرده * گمان می‌کند مالش او را جاودانه می‌سازد!» این آیات، طماع را در چنگال توهم و اسارت مال نشان می‌دهد.

بندگی صاحبان قدرت و ثروت: فرد طماع، برای رسیدن به اهداف مادی خود، ناچار است به تملق و اطاعت از کسانی بپردازد که می‌توانند خواسته‌های او را برآورده سازند. این خود نوعی بندگی و از دست دادن عزت نفس است. طمع، انسان را وادار به سازش با اصول اخلاقی و دینی می‌کند تا به منافع دنیوی خود برسد.

بندگی اضطراب و حسرت: طماع هرگز آرامش ندارد؛ همواره نگران از دست دادن داشته‌هایش و حسرت‌بار نسبت به دارایی‌های دیگران است. این وضعیت روحی، او را در زنجیر اضطراب و حسد محبوس می‌سازد. قرآن کریم، حب شدید به دنیا را ریشه‌ی بسیاری از مشکلات می‌داند: «زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (5). این زینت‌ها، اگرچه طبیعی‌اند، اما اگر حبّشان از حد بگذرد و به طمع بیانجامد، انسان را از مقصد اصلی دور می‌سازند.

بندگی شهوات و هواهای نفسانی: طمع، غالباً با زیاده‌خواهی در شهوات و ارضای بی‌حد و حصر نفس همراه است. این وضعیت، انسان را به برده‌ای مطیع در برابر خواسته‌های نفسانی خود تبدیل می‌کند و او را از کرامت انسانی‌اش تهی می‌سازد. قرآن کریم بارها انسان را از پیروی هواهای نفسانی برحذر داشته است.
کلام گهربار امیرالمومنین علی (ع) در هم‌افزایی با تعالیم قرآن مجید، نقشه راهی برای دستیابی به آزادی حقیقی و پرهیز از بندگی‌های پنهان ارائه می‌دهد. قناعت، نه محرومیت، بلکه بینشی عمیق است که انسان را از قید تعلقات دنیا رها ساخته و بال‌های رهایی به او می‌بخشد تا در ساحل آرامش حقیقی فرود آید. در مقابل، طمع، حتی در اوج برخورداری‌های مادی، انسان را در قفسی نامرئی از حرص و اضطراب زندانی می‌کند؛ قفسی که هرچند درهایش باز است، اما زندانی آن از شدت بندگی نفس، قادر به پرواز نیست.

انتخاب با ماست: آیا می‌خواهیم در "قفس طمع" و بندگی شهوات و مادیات به ظاهر آزاد اما در باطن اسیر بمانیم، یا با پیشه کردن قناعت و رضایت به روزی الهی، به "ساحل رهایی" دست یابیم و طعم آزادی حقیقی و عزت نفس را بچشیم؟ این حدیث و آیات قرآن، دعوت‌نامه‌ای است برای بازگشت به فطرت پاک انسانی و گزینش راهی که به سعادت ابدی منتهی می‌شود.


پی نوشت:
1.غررالحکم، ج1، ص11
2.طه/آیه 131
3.منافقون/آیه 9
4.همزه/آیه1-3
5.آل عمران/آیه 14

بانو ف.دلداری(پژوهشگر، مشاور خانواده، فعال رسانه و فضای مجازی)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha