۱۴ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۳
منبع: تبیان
۳ دشمن پنهان که کرامت تو را می‌بلعند!

انسان در مسیر رشد و تجربه‌ زندگی، همیشه با دشمنانی بیرونی روبه‌رو نیست؛ گاهی خطرهای اصلی درست در درون خودش پنهان‌اند. این خطرات سروصدا نمی‌کنند، اما آهسته و بی‌آنکه بفهمیم، عزت، اعتمادبه‌نفس و آرامشمان را می‌بلعند.

خبرگزاری بین المللی اهل بیت(ع) _ابنا: امیرالمومنین علیه‌السلام سه دشمن درونی را به ما معرفی می‌کنند که اگر مراقبت نکنیم، ما را از درون تهی می‌کنند این سه عبارتند از: طمع، افشای گرفتاری، و زبان بی‌مهار. این توصیه، در واقع یک نقشه راه برای حفظ کرامت انسانی است. همان حرمت و ارزش درونی که هر فرد برای آرامش و رشد نیاز دارد.

این سخن، یکی از آموزه‌های اخلاقی بنیادین امام علی علیه‌السلام است که دربردارنده سه هشدار مهم درباره طمع، افشای گرفتاری‌ها، و بی‌مهاری زبان است.
 

طمع؛ دشمن خاموش کرامت
 

طمع یعنی میل بی‌پایان به «بیشتر داشتن»، نه فقط مال و ثروت، بلکه دیده شدن، تأیید شدن و خواسته شدن. ریشه عربی طمع (طَمَعَ) یعنی «چشم به چیزی دوختن با حرص». امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرماید: کسی که طمع را در دل خود جای دهد، خود را خوار کرده است.

طمع در لغت به معنای «خواستن بی‌حد و مرز» است؛ خواستنی که عقل را کنار می‌زند و دل را برده‌ میل می‌کند. امام علیه‌السلام می‌فرماید: «کسی که طمع را در جان خود جای دهد، خود را خوار کرده است.

در واقع، طمع نقطه مقابل قناعت است؛ قناعت یعنی رضایت از آنچه خدا داده، و طمع یعنی بی‌اعتمادی به عدالت الهی. در قرآن هم طمع نشانه بی‌اعتمادی به خدا معرفی شده: ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ (مدثر، ۱۵)؛ باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم!

در واقع  انسان دور از خدا، اهل طمع و افزون‌خواهی است و سیر نمی‌شود و هر روز بیشتر و بیشتر طلب می‌کند و خواسته‌هایش پایان ندارد.

امروزه طمع شکل‌های تازه‌ای دارد: کارمندی که برای رسیدن به مقام، صداقت را کنار می‌گذارد؛ جوانی که برای چند لایک بیشتر، خودش را از اصالت تهی می‌کند. قاضی که به طمع پول بیشتر به ناحق حکم می‌دهد. در واقع طمع عزت نفس را می‌بلعد و انسان را به دام مقایسه و نارضایتی دائمی می‌کشاند.

اما نجات از طمع فقط یک راه دارد و آن قناعت است. قانع بودن یعنی رضایت به آنچه داری، نه از روی ناچاری، بلکه با درک و عزت نفس. انسان قانع، پادشاه دل خودش است.
 

در زندگی امروز، طمع شکل‌های گوناگونی دارد:
 

- کارمندی که به طمع رسیدن به مقام، چاپلوسی می‌کند.

- جوانی که به طمع جلب فالوور و گرفتن لایک در شبکه‌های اجتماعی، اصولش را زیر پا می‌گذارد.
 

خطرات طمع
 

۱- از بین رفتن عزت نفس؛ چون انسان وابسته به دیگران می‌شود.

۲- اسارت فکری و روحی؛ چون تصمیماتش از خواسته دیگران تأثیر می‌گیرد.

۳- نارضایتی دائمی؛ چون بواسطه طمع هرگز سیر نمی‌شود.

انسان طمع دارد همیشه منتظر است چیزی از دیگران بگیرد؛ در حالی که انسان قانع، حتی اگر کم داشته باشد، احساس غنا و بزرگی می‌کند.
 

خطر افشای دردها و اسرار شخصی
 

خیلی از افراد توانایی این را ندارند که اسرار و مشکلات خود را به دیگران نگویند. در نگاه اول، بازگو کردن مشکلات ممکن است باعث سبک‌شدن شود، اما عادت به ناله و شکوه، شأن انسان را در برابر دیگران پایین می‌آورد. ریشه «ذلت» (ذُلّ) به معنی «پستی، خوار شدن» است.

کسی که دائم مشکلات و سختی‌های زندگی‌اش را بازگو می‌کند، ممکن است فکر کند با این کار حمایت، توجه یا همدردی دیگران را جلب می‌کند. اما همان‌طور که امیرالمومنین علیه‌السلام هشدار می‌دهند: وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ (۱)؛ کسی که سختی و اسرار خود را آشکار کند، به ذلت راضی شده است.
 

خطرات افشای ضرر و رنج
 

- کاهش اعتماد و احترام دیگران؛ چون مردم معمولاً به افراد مقاوم احترام می‌گذارند.

- تضعیف روحیه خود شخص؛ چون یادآوری مداوم درد، آن را تشدید می‌کند.

- ایجاد وابستگی روانی به ترحم دیگران.

امام سجاد علیه‌السلام در دعای مکارم‌الاخلاق از خدا می‌خواهد: وَاسْتُرْ عَوْرَتِی وَ أَمِّنْ رَوْعَتِی؛ عیب‌ها و گرفتاری‌هایم را بپوشان و آرامش دلم را حفظ کن. (۲)

بنابراین حفظ آبرو و کرامت انسانی حتی در سختی‌ها، از وظایف اخلاقی انسان مؤمن است.
 

امروزه نمونه‌های این رفتار را می‌توان به راحتی دید:
 

- در شبکه‌های اجتماعی: کسی که در استوری‌ها یا پست‌ها از مشکلات خانوادگی یا شخصی‌اش سخن می‌گوید تا ترحم دیگران را جلب کند، عزت نفس خود را فدای نگاه دیگران کرده است.

- جمع دوستان: دوستی که هر بار با جمعی می‌نشیند، و شکست‌ها یا مشکلاتش را بازگو می‌کند تا همدردی بگیرد، آرام آرام شخصیت خود را خوار کرده و نزد دیگران، ضعیف و آسیب‌پذیر جلوه می‌کند.

- خانواده و فامیل: فرزندی که دائم مشکلات خانواده یا خود را در جمع فامیل بازگو می‌کند، نه تنها عزت نفس خود را از دست می‌دهد، بلکه ممکن است والدین یا اعضای خانواده اعتماد کمتری به او پیدا کنند.

- محیط تحصیلی یا کاری: دانشجویی که هر شکست یا مشکل خود را دائماً بازگو می‌کند تا ترحم دیگران را جلب کند، نه تنها از احترام همکاران یا هم‌کلاسی‌ها کاسته، بلکه اعتماد به نفس و شخصیت مستقل خود را هم از دست می‌دهد.
 

خطرات افشای اسرار
 

افشای مشکلات و سختی‌های زتدگی برای دیگرانی که هیچ کمکی نمی‌توانند بکنند خطراتی دارد که عبارتند از:
 

ذلت و خوارشدن: افشای مشکلات، باعث می‌شود فرد در نگاه دیگران خوار و ضعیف جلوه کند.

سوءاستفاده دیگران: نکته با اهمیت اینست که همان افرادی که به آنها اعتماد کرده‌ای و اسرار خود را فاش نموده‌ای، ممکن است بعدها از آن مطالب علیه تو استفاده کنند.

آبروریزی و مشکلات اجتماعی: گاهی افشای بیش از حد مشکلات، باعث می‌شود دیگران درباره شخصیت و اعتبار فرد قضاوت کنند و حتی او را به آبروریزی بکشانند.
 

راه چاره چیست؟
 

صبر و اعتماد به خدا مهمترین راه درمان این وضعیت است. دردها و مشکلات را پیش خدا ببریم و عزت و کرامت خود را حفظ کنیم. می‌توانیم در جمع‌های صمیمی و خصوصی با افراد مورد اعتماد صحبت کنیم، اما نباید اسرار و سختی‌های خود را برای همه بازگو کنیم تا شخصیت و عزت نفس خود آسیب نبیند.
 

زبان بی‌مهار؛ آغاز سقوط شخصیت
 

زبان، ترجمان درون انسان است. اگر کنترل نشود، عقل را کنار می‌زند و انسان را در برابر دیگران بی‌اعتبار می‌کند. قرآن کریم می‌فرماید: مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ (ق، ۱۸)؛ هیچ سخنی از دهان انسان بیرون نمی‌آید مگر آن‌که نگهبانی بر آن گماشته شده است.

زبان، سلاحی دو لبه است. اگر کنترل نشود، می‌تواند اعتماد و احترام نسبت به ما را نابود کند. امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: وَ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَه؛ کسی که زبانش را بر خود امیر کند، نفسش را خوار ساخته است.

«امیر کردن زبان» یعنی اجازه دادن به زبان برای فرمانروایی بر رفتار و تصمیمات ما. ریشه عربی «أَمَرَ» یعنی «فرمان دادن».

در دنیای امروز، زبان فقط گفتار نیست؛ پیام‌ها، استوری‌ها و حتی واکنش‌های سریع در شبکه‌ها می‌توانند شخصیت ما را بسوزانند. کنترل زبان یعنی سکوت سنجیده و اندیشیدن قبل از گفتن، تا زبان ابزار رشد شود، نه نابودی.

وقتی زبان مهار نشود و فرمانده نفس انسان شود، حرمت و اعتبار اجتماعی از بین رفته و پشیمانی‌های جبران‌ناپذیی به بار می‌آید و باعث ترویج دروغ، غیبت یا خشونت کلامی می‌شود.

خطرات زبانِ بی‌مهار

در زندگی امروز، زبان خطرناک‌تر از همیشه شده است؛ چرا که در دنیای مجازی، یک جمله می‌تواند شخصیت، شغل یا آبروی انسان را نابود کند.

- نوجوانی که از روی عصبانیت در پیام‌رسان فحش می‌دهد.

- کارمندی که در جمع، شوخی بی‌جا می‌کند و موقعیتش را از دست می‌دهد.

- فردی که در اینترنت بی‌فکر نظر می‌دهد و برای همیشه از چشم دیگران می‌افتد.

- کسانی که براحتی تهمت می‌زنند و زندگی‌هایی را نابود می‌کنند.

جمع‌بندی

متاسفانه امروزه خیلی‌ها درگیر این سه دشمن پنهانِ کرامت انسانی‌اند: طمع، ناله‌گری و افشای مشکلات و زبان بی‌مهار. طمع آزادی و آزادگی روح را می‌فروشد، و ناله و افشای مشکلات، عزت را فدای ترحم دیگران می‌کن، زبان بی‌مهار، پل‌ها و اعتمادهای ساخته شده را ویران می‌کند. اما هر کدام راه رهایی دارند: قناعت، صبر و سکوت سنجیده. کافی است کمی درون خودمان سکوت کنیم و از خود بپرسیم:

"این رفتار من را بالا می‌برد یا کوچک می‌کند؟ "

اگر جوابمان «عزت» باشد، همان مسیری است که امام علی علیه‌السلام برای ما ترسیم کرده‌اند؛ راهی که به آرامش، وقار و آزادگی می‌رسد. در واقع فرمایش امیرالمومنین علیه‌السلام سه اصل برای حفظ کرامت انسانی را به ما می‌آموزد:

قناعت در برابر طمع؛ چون وابستگی به دیگران، خفت در پی دارد. صبر در برابر سختی؛ چون شکایت، عزت را می‌سوزاند و سکوتِ سنجیده در برابر خشم؛ چون زبان بی‌مهار، شخصیت را نابود می‌کند.

هر سه مورد در یک نقطه جمع می‌شوند: خودشناسی و خودمهاری. کسی که خود را بشناسد، هیچ‌گاه خود را به طمع نمی‌فروشد، برای ترحم دیگران خوار نمی‌کند و با زبانش عزتش را نمی‌سوزاند.

امروز، در جهانی که نمایش و هیاهو جای صداقت را گرفته، این سخن هزار و چهارصد ساله، هنوز تازه است. بیاییم این سه دشمن پنهان را بشناسیم و نگذاریم درونمان خانه کنند؛ چون انسان، وقتی شکست می‌خورد که خودش، خودش را کوچک کند.


پی‌نوشت:
۱-(نهج البلاغه، حکمت ۲)
۲- (صحیفه سجادیه، دعا۲۰)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha