خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳
۲۰:۱۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۵ دی
۱۴۰۳
۸:۳۳:۰۹
منبع:
ابنا
کد خبر:
1516696

یادداشت سردبیر روزنامه الاخبار لبنان/ در مورد کدام سوریه سخن می‌گوییم؟

سوریه اکنون از دایره درگیری عربی- اسرائیلی خارج شده است و کسانی که از ما از خود سوری‌ها، چه شهروندان و چه مسئولین، می‌خواهند که با مطرح کردن این موضوع آن‌ها را در تنگنا قرار ندهیم، باید به یاد داشته باشند که دشمنی با اسرائیل همیشه نشانگر استقلال واقعی کشورهای همسایه بوده است.

آآ

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ سقوط حکومت بشار اسد در سوریه طی هفته های گذشته و قدرت گرفتن یک حکومت جدید در این کشور به رهبری احمد الشرع ملقب به ابومحمد الجولانی سرکرده گروه تحریر الشام، تحولات مختلفی را در منطقه در پی داشت. حملات گسترده ارتش رژیم صهیونیستی به خاک سوریه و عدم برخورد با نظامیان صهیونیست از سوی حکومت جدید سوریه، سوالات فراوانی را در خصوص ماهیت این حکومت و آینده تعامل آن با نبرد با دشمن صهیونیست، ایجاد کرد.

«ابراهیم الامین» سردبیر روزنامه «الاخبار» لبنان در یادداشتی به چالش های حکومت جدید سوریه و پیش بینی آینده این حکومت پرداخت که این یادداشت در ادامه می آید:

آنچه سوری‌ها می‌خواهند و آنچه دیگران، از جمله ما در لبنان، می‌خواهند، مسائل اختلافی هستند که فراتر از مرزهای جغرافیایی قرار دارند. حتی سخنان احمد الشرع که گفته بود حکومت جدید در سوریه از همه لبنانی‌ها به‌طور یکسان فاصله خواهد گرفت، قبلاً توسط تمام مسئولانی که در سوریه بر سر کار آمده‌اند گفته شده است. این موضوع مربوط به نیت‌ها نیست، بلکه به واقعیت‌هایی مربوط می‌شود که مانع از بی‌طرفی سوریه در لبنان می‌شود. اینجا بحث درباره برزیل یا اندونزی نیست؛ موضوع این است که سوریه در میدان و میان مردمی است که حضورش به‌شدت اقتصادی، امنیتی و سیاسی در آنجا مشهود است.

رفتار کردن به گونه‌ای که گویی سوریه می‌تواند کشور لبنان را به‌عنوان یک کشور مستقل واقعی تلقی کند، مخالف قواعد سیاست‌ورزی است. این سخنان هیچ دعوتی از سوریه برای دخالت در امور داخلی لبنان ندارند، بلکه هدف این است که بگوییم منافع متداخل بین دو کشور روابط خاصی را می‌طلبد. عبارت «روابط ویژه» که در توافق طائف آمده، نه به‌دلیل نیاز حافظ اسد به کسب مشروعیت از لبنان بود، بلکه چون او اصلاً به دنبال چنین مشروعیتی نبود و نقش بزرگی در لبنان ایفا می‌کرد. حتی زمانی که بشار اسد روابط دیپلماتیک بین دو کشور را اعلام کرد، سفارت‌های لبنان در دمشق و سوریه در بیروت فقط برخی معاملات مربوط به اتباع را انجام دادند و نه بیشتر. اگر پناهندگان سوری به کشورشان بازگردند، سفارت سوریه دیگر هیچ وظیفه‌ای نخواهد داشت.

موضع نسبت به اسرائیل، نه یک موضوع تجملی و نه خارج از اولویت‌ها است. در حال حاضر مشکل این است که مسئولان جدید سوریه (که هنوز به این نام شناخته می‌شوند تا زمانی که به حکومتی جایگزین تبدیل شوند) هیچ تصوری خاص از روابط با محیط سوریه ندارند. آن‌ها بر اساس این می‌دانند و عمل می‌کنند که ترکیه تنها طرف هم‌مرز است که می‌تواند در شهرهای سوریه به راحتی حضور داشته باشد و در مسائل زیادی حرف اول را بزند. هیچ اشاره‌ای به این نیست که متحدان ترکیه که رژیم بعث را سرنگون کردند، در مسیر جدا شدن از شبکه امنیتی ترکیه قرار دارند؛ بلکه برعکس، مقدمات ساختار جدید حکومتی نشان می‌دهد که این گروه سوری به تمام اشکال حمایت از ترکیه نیاز دارند، از بازسازی ارتش، دستگاه‌های امنیتی و نیروهای پلیس گرفته تا چارچوب قانونی که کار استان‌ها و امور شهری را در سوریه تنظیم خواهد کرد. علاوه بر این، سوریه به شدت به کمک‌های ترکیه در بازسازی کشور نیاز دارد، چه از نظر زیرساخت‌ها، چه از نظر نظام اقتصادی و چه از نظر سیاست‌های مالی و پولی. ترکیه هیچ‌گاه نخواهد پذیرفت که راهی غیر از خود برای رسیدن به هر نوع کمکی به سوری‌ها وجود داشته باشد، چه این کمک‌ها به صورت فردی، چه به صورت گروهی و چه در سطح دولت انجام شود.

در این معنا، می‌توان جایگاه جدید سوریه را پیش‌بینی کرد. اگرچه از حکام جدید انتظار نمی‌رود که روابطی با اسرائیل برقرار کنند، اما همچنین دشوار است که انتظار داشته باشیم مواضع ضد اسرائیلی یا حمایت قوی از مقاومت در برابر اشغال اسرائیل در فلسطین اتخاذ کنند. البته تصور اقداماتی از سوی حکومت جدید برای مقابله با گسترش اشغال اسرائیل در جنوب سوریه نیز بیهوده خواهد بود، با توجه به اینکه این گسترش متوقف نشده است و احتمالاً به سمت غرب سوریه، به‌ویژه در مرزهای اردن و عراق حرکت خواهد کرد، زیرا دشمن آن را تهدیدی برای امنیت خود می‌داند.

نتیجه اولیه این است که سوریه اکنون از دایره درگیری عربی- اسرائیلی خارج شده است و کسانی که از ما از خود سوری‌ها، چه شهروندان و چه مسئولین، می‌خواهند که با مطرح کردن این موضوع آن‌ها را در تنگنا قرار ندهیم، باید به یاد داشته باشند که دشمنی با اسرائیل همیشه نشانگر استقلال واقعی کشورهای همسایه بوده است. کسانی که این منطق را رد می‌کنند، باید وضعیت لبنان، مصر و اردن را مورد توجه قرار دهند.

همچنین، سوریه با یک چالش مهم مواجه است که به موقعیت آن در اولویت‌های اداره جدید آمریکا مربوط می‌شود. درست است که دونالد ترامپ گفته بود که «بی‌توجهی» به موضوع سوریه وجود دارد، اما اقدامات عملی دولت جدید لزوماً بر اساس گفته‌های رئیس‌جمهور منتخب نخواهد بود. تمام منافع جهانی اکنون در سوریه موجود است و هیچ‌کس نمی‌تواند تصمیمات آمریکا را پیش‌بینی کند و آیا در دفتر درخواست‌های واشنگتن برای حکومت جدید مراحل خاصی برای لبنان وجود دارد یا نه. واضح است که ایالات متحده و اسرائیل تنها به بستن راه‌های امداد نظامی به مقاومت در لبنان اکتفا نمی‌کنند، بلکه اهداف بیشتری دارند. خطر واقعی زمانی است که آمریکایی‌ها به فکر نقش جدید سوریه در لبنان بیفتند، به‌ویژه اینکه جنگ اخیر نشان داده است که آمریکایی‌ها در لبنان قادر به یافتن نیرویی برای مقابله مستقیم با حزب‌الله نیستند.

تمام این موارد ما را به مربع اول بازمی‌گرداند. موضع نسبت به اسرائیل دیگر یک عنوان فرعی نیست و نمی‌توان آن را نادیده گرفت، حتی اگر سوری‌ها به بهانه مسائل داخلی خود بخواهند آن را نادیده بگیرند. از این رو، چالش‌ها ادامه دارند و ممکن است که دشمن دست به اقدامات خصمانه بیشتری علیه سوریه و لبنان شاید این‌بار با استفاده از خاک سوریه برای حمله به لبنان بزند که این بزرگ‌ترین نگرانی است. زیرا حکومت جدید در دمشق به جهان تعهد داده است که سوریه هیچ‌گاه تهدیدی برای هیچ کشوری، از جمله اسرائیل، نخواهد بود، اما حاکمان جدید سوریه توضیح نداده‌اند که اگر اسرائیل از خاک سوریه برای تهدید دیگران استفاده کند، چگونه رفتار خواهند کرد!

.............................

پایان پیام/  ۲۶۸