خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳
۷:۰۴
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۵ دی
۱۴۰۳
۱۹:۱۹:۴۲
منبع:
ابنا
کد خبر:
1516929

پژوهش‌گر برجسته مهدویت در گفت‌وگو با ابنا تشریح کرد:

حوادث سوریه مصداق یقینی نشانه‌های ظهور نیست/ سرکرده داعش به سفیانی شبیه‌تر بود تا ابومحمد جولانی

پژوهش‌گر برجسته مهدویت اظهار داشت: اگر کسی با قطعیت و یقین ادعا می‌کند که آنچه در سوریه و یمن اتفاق افتاده، یقیناً همان چیزی است که در احادیث آمده است، درست نیست چون راهی برای اثبات این معنا نداریم مگر با شرایط آن.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ با توجه به رویدادهای اخیر منطقه که به سقوط دولت بشار اسد منجر شد، برخی این وقایع را جزء نشانه‌های ظهور می‌دانند و به دنبال تطبیق‌گرایی هستند.

در پاسخ به این سوالات و شبهاتی که در جامعه ایجاد شده، خبرنگار ابنا با حجت الاسلام و المسلمین دکتر «نصرت‌الله آیتی» کارشناس و پژوهش‌گر برجسته مهدویت گفت‌وگو کرد.

متن کامل گفت‌وگو با ایشان به شرح زیر است:

ابنا: در ابتدا بفرمایید که فلسفۀ روایاتی که علائم ظهور را بیان کرده‌اند، چیست؟

نشانه‌های ظهور می‌توانند ناظر به حل مشکلات عصر غیبت باشند. ما در عصر غیبت، مبتلا به مشکلاتی مثل ناامیدی، غفلت و مدعیان دروغین هستیم. بخشی از کارکردهای نشانه‌های ظهور می‌تواند برای حل این مشکلات باشد. نشانه‌های ظهور امیدآفرین هستند و هر نشانه‌ای که اتفاق بیفتد، امید مؤمنان را به تحقق صاحب نشانه افزایش می‌دهد. زمانی که امام صادق(ع) می‌فرماید، مهدی می‌آید و قبل از ظهور، فلان حوادث رخ می‌دهد، وقتی که نشانه‌ها اتفاق بیفتد و ما راستگویی امام صادق(ع) را ‌ببینیم، بر ایمان و اعتقاد ما به اصل آمدن حضرت مهدی(عج) اضافه می‌شود.

نشانه‌ها امیدافزا و غفلت‌زدا هستند. دوره غیبت، طولانی است و گذر زمان و طولانی شدن عصر غیبت، مومنان را از امام غافل می‌کند. لذا اگر نشانه‌ای در بستر تاریخی اتفاق بیفتد، توجه‌ها را از نشانه‌ها به صاحب نشانه منعطف می‌کند و موجب تذکر و هشدار، و هشدارباش مومنان است.

همچنین نشانه‌ها می‌توانند مشت مدعیان دروغین را باز کنند. ائمه(ع) به ما گفته‌اند که مهدی(عج) بعد از صیحه آسمانی، خروج سفیانی و یمانی، و خسف بیداء می‌آید. اگر این نشانه‌ها اتفاق نیفتد و کسی ادعای مهدویت کند، به راحتی متوجه می‌شویم که ادعای وی دروغ است. بنابراین غفلت زدایی، امیدبخشی و رسوا کردن مدعیان دروغین برخی از کارکردهای نشانه‌های ظهور است.

ابنا: با توجه به اینکه بین رویدادهای اخیر در منطقه و نشانه‌های ظهور از سوی برخی افراد تطبیق‌هایی صورت می‌گیرد، از نظر حضرتعالی آیا این نوع تطبیق‌ها درست است یا نه؟

در منطقه حوادثی اتفاق افتاد که کانون آن سوریه بود و درباره اتفاقات سوریه در علائم ظهور، احادیث متعددی داریم که بخشی از آن‌ها به لحاظ منبع و سند، متقن و معتبر است. از این رو، برخی از افراد و گویندگان در صدد تطبیق برآمدند و ادعا کردند که حوادث سوریه، همان رخدادها و نشانه‌های ظهوری است که در روایات پیشوایان معصوم آمده است.

ما درباره این مسئله به دو شکل می‌توانیم موضع بگیریم و قضاوت کنیم. یک بار قضاوت ما همراه با احتمال و حدس و اظهار امیدواری است، و می‌گوییم که ان شاءالله آنچه در سوریه اتفاق افتاد، مصداق همان نشانه‌هایی باشد که در روایات از آن‌ها یاد شده است. این نگاه که همراه با اظهار امیدواری و ان شاءالله است، هیچ اشکالی ندارد. به عبارت دیگر، اگر کسی بگوید که ما امید داریم که آنچه در سوریه اتفاق افتاده است، مصداق نشانه‌های ظهور باشد، با این سخن مشکلی نداریم. به خاطر اینکه، امید مطلوب است و ما دلیلی بر اینکه امیدوار نباشیم نداریم. ما هیچ دلیلی نداریم بر اینکه یقیناً اتفاقات سوریه، جرقۀ حوادثی که در روایات از آن‌ها یاد شده، نیست. یعنی احتمال دارد حوادثی که در سوریه رخ داده، مقدمات همان اتفاقاتی باشد که در روایات اهل بیت(ع) از آن‌ها یاد شده است. در احادیث معتبر آمده است که در سوریه فتنه و درگیری می‌شود و جنگ و ویرانی رخ می‌دهد. حتی در حدیث معتبری از حضرت امام باقر(ع) نقل شده است که تُرک‌ها وارد سوریه می‌شوند. همچنین امام باقر(ع) فرمودند که غربی‌ها وارد سرزمین رمله در فلسطین (اشغالی) می‌شوند. همزمان با این حوادث، در یمن اتفاق مبارکی می‌افتد و حرکت اصلاحی آغاز می‌شود. در دوره ما شبیه این‌ها اتفاق افتاده است و ما دلیلی نداریم بر اینکه با یقین بگوییم آنچه که امروزه اتفاق افتاده است، هیچ ربطی به نشانه‌های ظهور ندارد. لذا این حرف قابل اثباتی نیست که بگوییم یقیناً اتفاقات سوریه و یمن، با نشانه‌های ظهور هیچ ربطی ندارد.

بنابراین اینکه انسان مؤمن با اظهار امیدواری و نگاه امیدوارانه، این احتمال را مطرح کند که چه‌بسا اتفاقاتی که در  یمن و سوریه رخ داده، جرقه‌هایی از همان حوادثی باشد که بر حسب روایات قرار است رخ دهد، هیچ اشکال ندارد و با آن مخالف نیستیم. اما اگر کسی با قطعیت و یقین ادعا می‌کند که آنچه در سوریه و یمن اتفاق افتاده، یقیناً همان چیزی است که در احادیث آمده است، درست نیست چون راهی برای اثبات این معنا نداریم مگر با شرایط آن. توضیح اینکه، تطبیق نشانه‌های ظهور بر مصادیق بیرونی با رعایت ضوابط و شرائط آن امکان دارد. اگر ما ضوابط، قوانین و قواعد آن را مراعات کنیم حق داریم، قضاوت قاطعانه‌ای داشته باشیم. اما ضوابط و شرایط در وضع فعلی موجود نیست و به هیچ عنوان نمی‌شود ادعای قطعی کرد.

شاهد دم‌دستی قضیه این است که همان افراد و جریان‌هایی که ده سال پیش در آغاز فتنۀ داعش، ادعا می‌کردند که حوادث سوریه مصداق نشانه‌های ظهور است، مجدداً همان‌ها اتفاقات امروزی را مصداق نشانه‌های ظهور می‌دانند. ما این تجربه تاریخی را داریم که ده سال پیش ادعا می‌شد که داعش، سپاه سفیانی است و حوادث سوریه همان چیزی است که در روایات آمده است اما آن قضیه به شکلی تمام شد ولی مجدداً فتنه‌ها و درگیری‌ها در سوریه آغاز گردید. به همان دلیلی که قضاوت قاطعانۀ ده سال پیش اشتباه بود، اگر قضاوت امروزِ آن افراد و جریان‌ها همراه با قطع و یقین باشد، اشتباه است. به دلیل اینکه، همچنان که حوادث ده سال پیش تمام شد و دوباره آتش آن روشن شد، ممکن است آتش فعلی هم خاموش شود و ده یا پنجاه سال دیگر این فتنه شروع شود، و مصداق واقعی حوادث سوریه قبل از ظهور، آن چیزی باشد که در آینده رخ می‌دهد. این دم‌دستی‌ترین قرینه‌ای است که نشان می‌دهد قضاوت قاطعانه‌ی گذشته غلط بود.

خاصه اینکه، حادثه‌ای که ده سال پیش در سوریه اتفاق افتاد به آنچه که در خصوص سفیانی گفته شده شبیه‌تر بود. چرا؟ چون سفیانی مطابق روایات، شخصی سفّاک، جرّار و جلّاد است؛ می‌کشد، می‌برد، ویران می‌کند و به عراق حمله می‌کند. سرکرده داعش این کارها را انجام داد اما گروهی که فعلاً بر سوریه حاکم شده، بر حسب وضع موجود، به آن شدت و حدتی که داعش عمل می‌کرد، عمل نمی‌کند. ما از فردا خبر نداریم ولی در وضع موجود، داعش به سفیانی شبیه‌تر بود تا جولانی. تاکنون جولانی آن سفاکی و هتاکی که داعش داشت را ندارد و مثل داعش به عراق یورش نکرده است. چون در خصوصیات سفیانی آمده است که سفیانی به عراق و مدینه یورش می‌برد و هتّاک و جرّار است، و می‌کُشد و ویران می‌کند.

بنابراین ما می‌توانیم درباره حوادث سوریه، نگاه قاطعانه به همراه یقین داشته باشیم و می‌توانیم اظهار امیدواری کنیم. اگر نگاه اول را داشته باشیم و با قطع و یقین قضاوت کنیم، غلط و اشتباه است. چون آن ضوابطی که برای تعیین یقینی و صد درصدی مصداق‌های نشانه‌های ظهور وجود دارد، در وضع موجود نیست و وجود خارجی ندارد. لذا راهی برای اظهارنظر قطعی نیست. اما اگر نگاه ما امیدوارانه باشد و احتمال دهیم و بگوییم که «ان شاءالله» حوادث سوریه از نشانه‌های ظهور باشد، ایراد ندارد.

بر اساس ظاهر روایات، سفیانی از سوریه خروج می‌کند و این شخص منشأ و کانون یکسری اتفاقاتی می‌شود، در حالی که بسیاری از ویژگی‌های سفیانی در جولانی وجود ندارد اما می‌توانیم امیدوار باشیم که آنچه در سوریه اتفاق افتاده، زمینه‌ساز اتفاقاتی باشد که منجر به خروج سفیانی می‌شود؛ این هیچ اشکال ندارد و خیلی هم خوب است.

امید داشتن که چیز بدی نیست چون ما به امید زنده هستیم. امام موسی بن جعفر(ع) فرمودند: «الشیعه تُرب بالامانی». شیعیان ما با آرزوها و امیدها تربیت می‌شوند. امید مایۀ تحرک، پویایی، هشدارباش و عمل است. اساساً رسم عاشقی همین است. اگر کسی عاشق امام زمان(عج) باشد و در گوشه و کنار دنیا چیزی ببیند و احتمال دهد که یک درصد ربطی به آمدن ایشان دارد، سراپای او را شوق فرا می‌گیرد. در داستان حضرت یوسف که فیلم آن را دیدیم، گاهی افراد شارلاتان و کلاه‌بردار به زلیخا می‌گفتند که یوسف به تبس می‌آید؛ چون زلیخا عاشق بود نمی‌گفت که این‌ها دروغگو و شارلاتان هستند. زلیخا اگر یک در هزار احتمال می‌داد یوسف می‌آید، شور و شوق سراسر وجود او را می‌گرفت و خود را مهیا می‌کرد. زلیخا چون عاشق بود، یک خبر دروغ هم او را سرشار از وجد و شوق می‌کرد. اگر ما عاشق حضرت ولی‌عصر(عج) شویم، اتفاقاتی که در پیرامون ما شکل می‌گیرد اگر یک در هزار هم احتمال دهیم که همان چیزهایی باشد که در احادیث از آن‌ها یاد شده است، باید به وجد و شوق بیاییم و مهیا باشیم.

ابنا: از دیدگاه حضرتعالی قضاوت قطعی درباره تطبیق نشانه‌های ظهور با حوادث روز، چه آسیب‌ها و آفت‌هایی دارد؟

اولین مشکل این است که قضاوت قطعی بدون رعایت ضوابط و شرایط، سخن گفتنِ بدون ‌دلیل است. خداوند می‌فرماید: «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْم‏». حرفی که بلد نیستید و علم به آن ندارید را نگویید. یا حرف بی‌علم و بی‌دانش نزنید.

فرض کنیم که قضاوت قطعی هیچ آسیبی نداشته باشد، ما که حق نداریم بدون دلیل درباره مسئله دینی سخنی بگوییم. اگر درباره مسئله دینی قضاوت می‌کنیم، ادعای ما این است که آنچه در سوریه اتفاق افتاده، همان چیزی است که امام صادق(ع) فرموده است؛ امام صادق(ص) که فلان حدیث را گفت، ناظر به حوادث امروز سوریه است. در حالی که این کار، نسبت دادن سخنی به امام معصوم است و ما حق نداریم به آنچه که علم و یقین نداریم، از نزد خودمان چیزی بگوییم. ما حق نداریم درباره دین و پیشوایان معصوم، بدون علم و دلیل سخنی بگوییم. این نوع قضاوت‌ها، مصداق حرف زدن بدون علم و مصداقِ بدون مستند شرعی سخن گفتن است.

افزون بر اینکه استناد سخنی بدون علم و دلیل به امام معصوم، گناه بزرگی است، ما اگر از کسی که این ادعا را مطرح می‌کند، بپرسیم حتما اذعان می‌کند که در قضاوت من احتمال خلاف وجود دارد. یعنی ممکن است که حوادث فعلی سوریه، مصداق نشانه‌های ظهور نباشد. باید این احتمال را بدهیم که فتنه‌های فعلی سوریه جمع می‌شود، حال می‌خواهیم به نسل جوان چه پاسخی دهیم؟ اینکه دائم به گوش نسل جوان بخوانم که به حضرت عباس من یقین داریم که این‌ها نشانه‌های ظهور است و آقا عن‌قریب می‌آید، اگر فردا بساط فتنه‌های سوریه جمع شد و خبری از ظهور نشد، من پاسخی ندارم. حتی وی می‌گوید که نکند اصل ماجرا هم دروغ باشد!

لذا من حق ندارم حرفی بزنم که باعث تزلزل در اعتقاد افراد به مهدویت باشد. مرحوم آیت‌الله العظمی میرزا جواد آقا تبریزی در مصاحبه‌ای فرمودند: «به گونه‌ای با مردم درباره امام زمان(عج) حرف بزنید که اگر هزار سال ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) تأخیر افتاد، کسی در اعتقاداتش شک نکند.» فکر می‌کنیم که مسئولیت ما داغ کردن مردم است، در حالی که این کار غلط است. ما باید مردم را روشن کنیم نه اینکه آن‌ها را صرفاً داغ کنیم. اینکه من دربارۀ نشانه‌های ظهور به مردم القاء کنم که آقا می‌آید، جولانی سفیانی است و فلانی یمانی است، ممکن است مردم داغ شوند، احساسات‌شان غلیان کند و چند روزی کلیپ‌های من دیده شود، چون حرف داغی زده‌ام که به مذاق عوام خوش آمده است، اما مسئولیت ما روشن کردن مردم است. لازم است به گونه‌ای اعتقادات مردم را سامان دهیم که اگر خدای نکرده ظهور حضرت، هزار سال دیگر طول کشید کسی در باورها و اعتقادات خود شک نکند.

………………………….
پایان پیام/ ۱۶۷

اخبار مرتبط