خبرگزاری بین المللی اهل بیت علیهم السلام ابنا- چگونگی شکوفایی تعلیم و تربیت در عصر ظهور
بر اساس روایت (إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اَللَّهُ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ اَلْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کَمَلَتْ بِهِ أَحْلاَمُهُمْ) امام زمان(عج) پس از ظهور، با نفوذ در دل و جان و عقل مردم و هدایتهای پیامبر گونه خود، آنان را هدایت و راهنمایی میکند.
مقصود از دست در این روایت، دست رحمت، هدایت و شفقت الهی بر بندگان است.
کلمه«ید» به معنای دست در زبان عربی، مفاهیم و مصداقهای گوناگونی دارد.
یکی از معانی ید، نعمت و رحمت است.
در این صورت معنا چنین میشود: در زمان ظهور حضرت حجت(عج) با آفت زدایی از درخت عقل و خرد و ایجاد بستر و زمینه مناسب برای رشد و شکوفایی عقول مردم، رحمت و نعمت خداوند بر مردم نازل میشود و همه آنان هدایت مییابند و به سر منزل مقصود میرسند. در قرآن کریم در مورد یکی از حکمتهای نبوت میفرماید:
پیامبر زنجیرها و مشقتها را از آنها برمیدارد.( اعراف، ۱۵۷)
در اینجا منظور از زنجیر و مشقت، بندها و زنجیرهای مادی نیست؛ بلکه مقصود زنجیرهای نادانی و فساد است که پیامبر اکرم با هدایتها و تلاشهای فراوان فرهنگی، آنها را از انسانها برطرف ساخت.
در عین حال از هدایتهای تکوینی ویژهای نیز استفاده کرد و در دل و جان مردم مشرک و فاسد نفوذ معنوی داشت و تاثیرات عمیقی برآنان گذاشت.
در عصر ظهور نیز امام مهدی(عج) تمامی موانع و آفتهای رشد و تعالی عقلانی انسانها را از بین میبرد و عقول آنان را به حد بالایی از شکوفایی و رشد میرساند. علاوه بر آنکه تزکیه و تهذیب نفوس انسانی و طهارت جامعه بشری را در رأس برنامههای خود قرار میدهد.
در اینجا حضرت مهدی(عج) ادامه دهنده راه پیامبران و تکمیل کننده برنامههای آنان به افزوده میشود و هم پاکسازی و تزکیه نفوس در اولویت قرار میگیرد. قرآن در این رابطه میفرماید:
هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الأُمِّیّینَ رَسولًا مِنهُم یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَةَ وَإِن کانوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ
« او است که در میان قوم بیکتاب، پیامبری از میان خودشان بر انگیخت که آیات او بر آنان میخواند و پاکیزهشان میدارد و به آنان کتاب و حکمت میآموزد».
بر اساس این آیه، تکامل وجود انسان از جنبههای علمی و عملی و تزکیه و تهذیب او، به عنوان هدف نهایی بعثت پیامبر (ص) معرفی شده است و یکی از زمینهها و بسترهای رسیدن به این هدف، بصیرت بخشی و علم آموزی به انسان است. امیرالمومنین علی(علیهالسلام) میفرماید:
خداوند فرستادگان خود را میان مردمان برانگیخت و پیامبران خویش را پیاپی روانه کرد تا از آنان رعایت میثاق فطری الهی را باز طلبند و نعمتهای فراموش شده خدایی را به آنان یادآور سازند و نیروهای پنهان عقل آدمی را آشکار کنند و آیات بهنجار آفرینش را به مردمان بنمایاند...
(نهج البلاغه،خطبه۳۳)
بر این اساس نقش اصلی انبیا و اولیا و ائمه اطهار علیهم السلام، گسترش دانایی و آموزش و تعلیم است و ایمان و معرفت، خود از شاخههای دانایی به شمار میرود. پیامبران به انسانها، راه و رسم زندگی و هدف و نتیجه آن را میآموختند و ارزش انسان و والایی مقام و نقش برجسته او در کائنات و توانایی و ظرفیت وجودی او را در رسیدن به تکامل فراگیر و تعالی روحی، به وی یادآور میشدند.
در پرتو چنین تعلیمی، نیروی تفکر و خردورزی را در او بیدار میکردند و به اندیشه درباره مبدأ و معاد و کشف رموز و اسرار آیات الهی وا میداشتند. البته در کنار این و فراتر از آن، به تزکیه و تهذیب او اهمیت داده و راه رسیدن به کمال را در اخلاق متعالی و معنویت دینی میدانستند.
نظر شما