خبرگزاری بین المللی اهل بیت (ع) ابنا- از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلام از منظر مقام معظم رهبری، سبک زندگی، رفتار اجتماعی و شیوه زیستن است. با مراجعه به آیات قرآن می توان نمونه هایی از رفتارهای فردی و اجتماعی مختلف را مشاهده کرد که جنبه عبرت آموزی خواهد داشت.
در اینجا به تقابل بلقیس ملکه سبا و سلیمان (ع) می پردازیم:
خداوند متعال به حضرت سلیمان پیامبر، موهبتی ارزانی داشته بود و آن اینکه او هم پیامبر خدا و هم فرمانبرداری بزرگ و مقتدر در عصر خویش بود. هرگاه سلیمان (ع) به سفر می رفت یا بر تخت می نشست، سپاهیانی از جن، انس و پرندگان پیرامونش را می گرفتند که خداوند مسخر وی کرده بود.
او در یکی از بازدیدهایش جای پرنده ای به نام هدهد را خالی می بیند. پس از مدتی هدهد حاضر می شود و با کلامی شیوا علت عدم حضور خویش را بیان می دارد و آن آوردن خبری قطعی از سرزمین سبا است.
سرزمینی که سلیمان از فرمانروای آنجا بی اطلاع بود. کلام هدهد حاکی از این اطلاعات بود که نخست، یک زن عهده دار مسئولیت خطیر زمامداری آن سرزمین است؛ دوم اینکه کمیت و کیفیت حکومت آن زن به گونه ای بود که شباهت کامل به حکومت سلیمان داشت.
سوم آنکه او تخت و عرشی عظیم داشت و آن حاکی از قدرت نافذ و همه جانبه ای می کند که لازمه یک حکومت مقتدر است. هدهد همچنین گزارش می دهد که آن ها بهجای خداپرستی به پرستش خورشید مشغول بودند و در برابر خورشید سر به خاک می نهادند. سلیمان نامه ای برای ملکه سبا از طریق او می فرستد.
بلقیس با دریافت نامه، به سرعت وزیران، فرماندهان لشگری و کشوری و مشاورانش را فرا می خواند تا جلسه ای فوق العاده تشکیل دهند. او می گوید نامه ای دریافت کرده ام که در آن مسائل بسیار بزرگی مطرح شده است.
در این نامه از من و مردم سرزمین من دعوت به پرستش خدای یگانه و تسلیم در برابر او شده است. حال می خواهم با شما مشورت کنم. آن ها گفتند که ما مرد جنگیم و امکانات فراوان داریم و می توانیم در مقابل دشمن بایستیم. بلقیس پاسخ داد: بهنظر من تعقل و تدبیر و دوراندیشی عقلانی تر است.
باید سلیمان را آزمود و منتظر عکس العمل او شد، از این رو من جنگ را به شما توصیه نمی کنم. اگر سلیمان پیامبر خدا باشد ما توانایی جنگ با او را نداریم و چنانچه پادشاه باشد، هدیه ما را می پذیرد و ما با این قدرت و تدابیر حکومتی بر او پیروز خواهیم شد.
بلقیس هدایای بسیاری برای سلیمان (ع) فرستاد. سلیمان به فرستادگان بلقیس گفت: آیا می خواهید نظر مرا با مال دنیا جلب کنید؟ اگر این قصد را دارید بدانید که آنچه خدا به من داده است از آنچه شما دارید بهتر و بیشتر است.
این شمایید که از هدیه خود شادی می کنید. اینک به سوی بلقیس و مشاورانش برگردید و به آن ها بگویید من سپاهی به سویشان گسیل می دارم که قادر نباشند در مقابل آن مقاومت کنند، آنان را با ذلت و خواری از مملکت سبا بیرون خواهم کرد.
به بلقیس بگویید که من جز ایمان و اطاعت و تسلیم شدن در برابر خداوند چیزی نمی خواهم. وقتی فرستادگان برای او نقل کردند که او با دیگر پادشاهان متفاوت است، بلقیس با سپاهی عظیم، خود عازم سرزمین سلیمان شد.
قبل از رسیدن او، حضرت سلیمان تدابیر لازم را برای آزمون بلقیس انجام داده بود. از جمله اینکه تخت و عرش او را به دربار خود منتقل کرده و تغییراتی در ظاهر آن داد. سلیمان با طرح سؤالی او را مورد آزمایش قرار داد تا ببیند آیا بلقیس درک و هوش لازم را برای ایمان آوردن دارد یا از کسانی خواهد بود که امیدی به هدایت آن ها نیست.
بلقیس با پاسخ منطقی و هوشمندانه خود به سلیمان نشان می دهد که از تیزهوشی و درایت و دقت نظر بالایی برخوردار است. او نیز که به منظور آزمایش سلیمان آمده بود با مباحثه و مناظره ای مستدل و منطقی یقین حاصل می کند که سلیمان (ع) مرد خدا و پیامبر الهی است.
بلقیس که پی به عظمت و شکوه سلیمان برده بود و او را دارای نیروی مافوق بشری یافته بود، سخت تحت تأثیر شخصیت او قرار می گیرد و در برابر مکتب و آیین او تسلیم می شود.
مؤلفه های سبک زندگی بلقیس
برخی از مؤلفه های سبک زندگی بلقیس عبارت است از:
بلقیس امور مملکت خود را مطابق با حکم عقل اداره می کرد، از این رو با حوادث ناگهانی بزرگ در طول حکومتش همچون مواجهه با حضرت سلیمان (ع) احساسی برخورد نمی کند، او می دانست که اگر بر خلاف خرد حکمرانی کند، سرانجام به زیانش تمام خواهد شد.
بلقیس در امور مملکتی خود پایبند به امر شورا بود و سعی می کرد که از دیدگاه های مشاورین خود مطلع گردد و نسبت به نظریات آن ها احترام گذارد. در عین حال بسیار منطقی و واقع بینانه با مسائل برخورد می کرد و اگر نظر آن ها را مخالف با مصلحت حکومت خود می دید، با استدلال کافی آن ها را رد می کرد.
این گونه مشورت ها و نظرخواهی ها موجب جلب رضایت و اطمینان عاملان اجرایی می شود و خود مدیر نیز از مزایا و فایده های مشارکت و مشورت سود می برد.
بلقیس از سلامت رأی و روشن بینی و حسن تدبیر در امر حکومت برخوردار بود. چنانکه این موضوع را می توان با فرستادن نمایندگان خود به دربار سلیمان برای بار اول و آزمایش کردن او مشاهده کرد. او عجولانه تصمیم به یکی از دو امر جنگ یا صلح با سلیمان نمی گیرد، بلکه تمام جوانب را می سنجد.
بلقیس از شجاعت و اراده ای قوی و همتی بلند بهره مند بود. به طوری که پس از شنیدن پیغام او توسط فرستادگان مخصوصش متوجه شد که سلیمان (ع) با پادشاهان دیگر متفاوت است؛ خود عازم سرزمین سلیمان می شود تا اوضاع را از نزدیک بررسی کند.
او با وجود تهدیدات سلیمان (ع) با شجاعت و همتی بلند اقدام به سفر و ترک وطن می کند، به شهادت قرآن ملکه و ملت سبا مردمی خورشیدپرست و مرفه و دارای امکانات عالی زندگی و نظامی بوده و در ظاهر از نظر تشکیلاتی بر تشکیلات سلیمان برتری داشتند و خود را قوی تر و قدرتمندتر می دانستند!
اما با این وضع بلقیس زنی مصالحه جو و سازگار بود و با حضرت سلیمان از راه مصالحه و هدیه وارد شد و در برنامه های او تفکر کرد و سرانجام با ایمان و اسلام خود نشان داد که عاقلانه فکر می کند و در صورت تشخیص حقیقت از آن نمی گذرد.
بلقیس از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بود و قدرت شناختش از حقایق و بررسی امور بالا بود، به طوری که با تشخیص درست خود از آزمایش های سلیمان سربلند و موفق بیرون آمد و به او ثابت کرد که استحقاق دعوت به یکتاپرستی را دارد.
بلقیس از اعتقادات مستقل برخوردار بود و تصمیمات اعتقادی را با اختیار خود انتخاب می کرد، چه در زمانی که به پرستش آفتاب پرداخت و چه در زمانی که به یکتاپرستی روی آورد. این بانو که حاکمیت قدرتمندی بر قوم خویش داشت و آن ناشی از سیاست صادقانه و مقتدرانه او بود و ملتش نیز او را قبول داشتند، از این روی در رواج اعتقاداتش در هر دو حالت بسیار مؤثر بوده است.
بلقیس زیباترین بیان را در مواجهه با حق و جلوه حق الهی (پیامبر خدا) به زبان می آورد و سخنش هم طراز با کلام انسان های متعالی می شود. اقرار به گناه و پی بردن به حقارت خود، اوج تواضع و از خودگذشتگی است. از طرفی اقرار به گناه و توبه حاکی از شجاعت و وارستگی شخصیتی او است.
منابع:
1- قرآن کریم
2- بانک مقالات پژوهشکده باقرالعلوم
نظر شما