خبرگزاری بین المللی اهل بیت (ع) ابنا- گرایش به حجاب در جوانانی که سبک زندگی شان به شیوه سنتی و مذهبی است در حد بالا و در جوانانی که به سبک مدرن زندگی می کنند در حد پایین است و در افرادی که سبک زندگی شان تلفیقی از سنتی و مدرن است در حد متوسط می باشد.
نکته قابل توجه در سبک زندگی سنتی و مذهبی این است که در این نوع سبک، کسانی که به موسیقی سنتی بیشتر گوش می کنند، تمایل بیشتری به حجاب از خود نشان داده اند. احتمالاً از دلایل اصلی این امر محتوای موسیقی سنتی است که سرشار از مفاهیم عرفانی و اسلامی است.
در موسیقی سنتی الحان و اشعار به کار گرفته شده، سرشار از مفاهیمی است که کم توجهی به بدن، توجه به معنویات و به خصوص عشق الهی را در برمی گیرند. بر این اساس، کسانی که به این نوع موسیقی گرایش پیدا می کنند، مسائل را بیشتر از جنبه عرفانی آن نگاه کرده و کمتر به ظواهر تعلق خاطر پیدا می کنند.
اما سبک های زندگی مدرن دارای رابطه معنادار منفی با گرایش به حجاب بوده اند. در این نوع سبک ها یا عملاً بی حجابی تبلیغ شده، و وزن بیشتری به بدن و تناسب آن می دهند و یا بستری برای اندیشه های غیرمذهبی، غیرسنتی و در نهایت سکولار است که بر گرایش به حجاب تاثیر منفی خواهند گذاشت.
همچنین در پژوهش ها مشاهده شد کسانی که بیشتر به دنبال مدیریت بدن هستند و نمره تصور بدنی آن ها بیشتر است، گرایش کمتری به حجاب نشان داده اند. این امر به دلیل آن است که این گروه از زنان و دختران تلقی رسانه ای از بدن خود داشته اند.
بنابراین، آن ها بدن را به عنوان بخشی از هویت خود می دانند که توسط دیگران قابل خواندن است و با رمزگشایی از آن دیگران می توانند به دیگر بخش های هویتی آن ها پی ببرند.
گرایش به مد با عدم تمایل به حجاب رابطه دارد. علت این امر نیز در این است که کسانی که در شبکه های اجتماعی در جستجوی مدهای مختلف بوده اند، گرایش کمتری نیز به حجاب داشته اند. همچنین محتوای بسیاری از پیج ها و کانال ها نیز مد و مدگرایی و توجه به بدن و کنترل و مدیریت آن است.
به همین خاطر در بین بسیاری از جوانان به ویژه دختران و زنان توجه به بدن به عنوان یک موضوع مهم در آمده و توجه به شکل ظاهری از حساسیت روز افزونی برخوردار است.
اما سبک های زندگی که محتوای آن ها برگرفته از ارزش های مذهبی و سنتی ایرانی بوده به دلیل آن که متاثر از مفاهیم مذهبی، عرفانی و ملی بوده اند، توانسته اند در مقابل امواج ایده های نوینی که در رابطه با بدن و تصور و مدیریت آن وارد ایران شده اند، مقاومت کنند.
این نوع سبک ها برای بازنمود هویت خود از بدنشان به عنوان ابزار استفاده نمی کنند، بلکه حجاب خود به نوعی ابزار بیان هویت آن ها شده است که از طریق آن مشاهده گران می توانند با رمزگشایی، حداقل تا حدودی به سایر ابعاد هویتی شان پی ببرند.
به نظر می رسد که اگر بخواهیم گرایش های مخالف پوشش و حجاب را کاهش داده و تمایل به حجاب را در بین دختران و زنان ایرانی تقویت کنیم، لازم است که کار فرهنگی مستمر انجام
داده و مفاهیمی دیگر را که برگرفته از فرهنگ ملی و دینی ماست، به طور ظریف در جامعه گسترش دهیم.
چنین به نظر می رسد که عرفان اسلامی در این میان می تواند سهم زیادی را برعهده گیرد. همچنین با استفاده از موسیقی سنتی و اشاعه آن در بین جوانان در مقابل موسیقی های جدید که عمدتاً به شدت تحریک آمیز، خشونت گرا و همچنین مشوق رفتارهای خلاف عرف و ارزش های ملی و مذهبی هستند، می توان تا حدودی نیازهای جوانان را به موسیقی کاهش داد.
پی نوشت ها و منابع:
1- آزاد ارمکی، تقی. بدن به مثابه رسانه هویت. مجله جامعه شناسی ایران.
2- بهرام زاده، محمدمهدی. نقش حجاب در جامعه و شناسایی علل رواج بدحجابی در بین جوانان.
3- خواجه نوری، بیژن. رابطه سبک زندگی و تصور بدن؛ فصلنامه تحقیقات فرهنگی.
4- رستگارخالد، امیر. کنش های اجتماعی زنان و دختران نسبت به حجاب و رابطه آن با مصرف اینترنت.
5- کفاشی، مجید. بررسی تاثیر سبک زندگی بر هویت اجتماعی. فصلنامه پژوهش اجتماعی.
6- گیدنز، آنتونی. پیامدهای مدرنیت، ترجمه محسن ثلاثی.
منبع: دوفصلنامه جامعه شناسی نهادهای اسلامی
نظر شما