خبرگزاری بین المللی اهل بیت (ع) ابنا- شـهـید حاج آقا مصطفی ویژگی های اخلاقی زیادی داشت. او برای طلاب اسـتاد اخلاق خوبی بود و طلاب نیز به لحاظ خصوصیات اخلاقی و تواضع او بـسـیار به ایشان علاقه مند بودند. وی همواره در سلام پیش قدم بـود و هـمـیـشه سخن خود را با تبسم و گشاده رویی آغاز می کرد.
اگـرچـه ایشان در حوزه علمیه نجف، خارج فقه و اصول را تدریس می کـرد امـا بـا شاگردان ارتباطی صمیمی داشت. یکی از شاگردانش در ایـن باره می گوید: البته ایشان سمت استادی را داشت اما حساب مـعـلـم و شـاگردی در کار نبود و با شاگردان خود به منزله رفیق بود، تکبر نداشت.
ایـشـان از بـیـش تـریـن مـحبوبیت در بین طلاب به ویژه طلاب جوان بـرخـوردار بود. بسیار متواضع بود، هرگز خود را بر دیگران مقدم نـمـی دانـسـت و در مجالس در پایین ترین مکان می نشست. عصر پنج شـنـبـه هـا معمولا به قبرستان وادی السلام نجف می رفت و ضمن دعا کـردن بـرای امـوات مـومنین به تهذیب نفس خود می پرداخت.
ساده زیستی
آیه الله سید مصطفی ساده می پوشید و ساده می زیست. در گرمای 50 درجـه طـاقـت فـرسـای نـجـف بارها او را دیدند که با اتوبوس به کـاظـمین، سامرا و بغداد مسافرت می کرد، با آن که می توانست با سواری برود.
ایشان با آن که از طرف امام (س) وکیل بود و پس از تبعید امام (س) وجـوهـات مـردم در اخـتـیار او قرار داشت و از نظر شرعی نیز می تـوانست به اندازه نیاز خود بردارد، لیکن این کار را نمی کرد و با کمال عسرت و تنگ دستی زندگی را می گذرانید.
ویژگی های علمی
در ایـن خصوص استاد بزرگوار جلال الدین آشـتیانی چنین می گوید: حاج آقا مصطفی پس از ورود به نجف، درس و بـحث و تحقیق و تالیف را جدی می گیرد. منظومه کفایه و مکاسب را کـه از مـتون سطح عالی حوزه های علمیه بود تدریس می کند و بـه نـگـارش اهـمیت ویژه می داد که نتیجه آن 35 تا 36 اثر گران بـهای علمی است که در زمینه های گوناگون از ایشان به جای مانده اسـت.
بـسـیـاری از فضلا درس خارج ایشان را به لحاظ شیوه تدریس و بیان شـیـوای او بر سایر درس ها ترجیح می دادند. یکی از شاگردانش می گـوید: من در جلسات برخی از آقایان در نجف شرکت کرده بودم ولی وقـتـی درس آن هـا را بـا درس ایشان مقایسه می کردم، درس ایشان بسیار عالی تر بود.
حتی جلسه درس امام با اشـکـالات متعدد ایشان رونق خاصی داشت؛ آرا و نظریه های پدرش را نقد می کرد اما آن استاد بزرگ (امام خمینی) نقدی بر نقد او می زد و پـاسـخـی محکم می داد. این سنت حسنه و روش تدریس حوزه های علمیه بود.
شهید سید مصطفی معتقد بود اسلام بـرای هـمـه مـراحـل زندگی انسان برنامه دارد و هیچ یک از امور فـردی و اجـتماعی از کوچک و بزرگ را فروگذار نکرده است. او بر اصل نه شرقی و نه غربی معتقد بود؛ دقیقا همان سیاست حضرت امام (ره) که دو بلوک شرق و غرب را عـامل بدبختی ملت ها می دانست. او در اندیشه سیاسی خود به اسلام می اندیشید برخلاف بـسـیاری از سیاست مداران و اندیشمندان سیاسی که برای رسیدن به هـدف استفاده از هر ساز و کاری را مجاز می دانند.
ایشان از دو جناح, که در صف مـبارزه نیز بودند، سخت احساس خطر می کرد و بر آن ها می تازید: یکی جناح لیبرال ها و دیگری جناح کمونیست ها.
حیات سیاسی
شـهـید سید مصطفی اگرچه بعد از دست گیری و تبعید امام به ترکیه مـبارزه جدی خود را آغاز کرد، اما او از ابتدای نهضت امام بدون سـر و صـدا در ایـن راه قـدم گـذارد و حتی پیش از آن با اندیشه سـیـاسـی فدائیان اسلام و رهبران آن آشنا بود و با آنان دوستی و هـم فـکـری داشـت.
وی همواره در حال کـنـدوکـاو مطالعه کارنامه نهضت های ضد استعماری بود و از شیوه هـای سـیـاسـی دیگران تجربه می اندوخت. در این خصوص به مبارزان سـفـارش مـی کـرد تـا بـا بـهـره گیری از سرگذشت سیاسی اجتماعی مـسلمانان و دست آوردهای نهضت های آزادی بخش, بر توان مبارزاتی خود بیافزایند و راه کارهای جدید مبارزاتی را به کار گیرند.
مـبارزات حاج آقا مصطفی و مردم ادامه داشت تا این که بالاخره در سـپیده دم روز 13 آبان ماه 1343 شهر قم به اشغال نظامیان دژخیم شاه درآمد و آنان صحن مطهر حضرت معصومه (ع) و منزل علما و شخصیت هـای روحانی را به محاصره خود درآوردند و امام را دست گیر و به تـهـران و از آن جـا به ترکیه تبعید کردند.
مردم قم در حالی که اشـک مـی ریختند به منزل امام رفته، جمعیت زیادی در آن جا گرد آمـدنـد و علیه رژیم شاه شعار می دادند. حاج آقا مصطفی از منزل خـارج شـد و بـه مـیان مردم رفت و با آن جمعیت به طرف صحن مطهر حـضـرت مـعـصومه (ع) حرکت کردند.
پـس از جـریـان 13 آبـان و تـبعید امام، مسئولیت حاج آقا مصطفی سـنـگین تر شد. از این رو با کوششی فراوان برای مبارزه کمر همت خـود را جـدی تـر بست و وارد کارزار شد. در آن زمان که رژیم با تـبـعید امام قصد داشت در منزل امام را ببندد تا انقلاب از حرکت بـاز ایـسـتد، حاج آقا مصطفی با باز نگه داشتن منزل امام، حرکت انـقلاب را هدایت کرد.
یکی از دوستانش در این خصوص می گوید: نقش حـاج آقا مصطفی موقعی آشکارتر شد که امام را بازداشت کردند. با دسـت گـیـری ایـشان، تصور همه این بود که بیت ایشان هم بسته می شـود و ایـن طبیعی هم به نظر می رسید، دست کم شرایطش فراهم شده بـود. بـسـیـار نـگـران بودیم که اگر بیت امام بسته شود، کانون مـبـارزات از بـیـن می رود.
تبعید حاج آقا مصطفی به ترکیه
حاج آقا مصطفی که می دانست رفتن ایشان به ترکیه طبق خواست رژیم اسـت بـا رفـتـن به آن جا مخالفت کرد، اما عـده ای از مـامـوران شـاه بـه هـمراه رئیس ساواک قم به خانه امام یورش بردند و حاج آقا مصطفی را دست گیر و بی درنگ روانه تهران و از آن جا به ترکیه تبعید کردند.
تبعید امام و حاج آقا مصطفی از ترکیه به عراق
از آن جـایـی کـه دولت ترکیه تحت فشار دولت های خارجی بود و با دولـت ایـران تـوافـق کرده بود که فقط یک سال امام را در ترکیه نـگه دارد پس از اتمام مدت مذکور از تمدید آن سرباز زد. بنابر ایـن رژیـم ایـران بـر آن شـد تـا امـام را به عراق تبعید کند.
حاج آقا مصطفی از این تاریخ تا زمان شهادت همواره در کنار امام و در نـجـف بـود و هر روز که از اقامت آنان در نجف می گذشت بر شـوکت و ابهت و هم چنین ارزش علمی و اجتماعی آنان افزوده می شد و مـردم ایـران آنان را بیش تر و بهتر می شناختند و مبارزه جدی تر می شد.
ایشان در مدت حضورش در نجف با کانون هـا و گـروه هـای مبارز داخلی و خارجی ارتباط داشت و رابط آنان بـا امام بود. وی در این راستا وظیفه خود را به نحو احسن انجام داد.
طرح ترور
رژیم به این باور رسیده بود که ایشان در حضرت امام نـقش و تاثیر فراوانی دارد و تا هنگامی که فرزند امام که ساواک او را خـمـیـنـی دوم می نامید زنده است، شکست امام امکان پذیر نـیست. یکی از نزدیکان ایشان می گوید: رژیم تصور می کرد مصطفی امـام را تـشویق و تحریک می کند بنابراین اگر او را از امام بـگـیـرد، امام که پیر است دیگر حوصله و توان نهضت ندارد و از طـرف دیگر ترور امام مشکلات زیادی برای رژیم فراهم می ساخت لذا بـه فـکـر ترور آقا مصطفی افتاده، طرح ترور از این زمان قوت می گیرد.
ایـن تـحـلـیل بسیاری از نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم شاه در عـراق بـود. این ماموران با خیال خام خود امیدوار بودند با این تـرور مـسـئـله به پایان می رسد و پرونده انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی برای همیشه بسته خواهد شد.
ساواکی ها دیده بودند کـه پـس از تـبـعید امام، حاج آقا مصطفی بیت ایشان را باز نگاه داشـت. لذا ایشان را تبعید کردند اما دیدند ایشان در تبعید هم مـشعل انقلاب را روشن نگه داشت. نقش فعال ایشان را در نهضت دیده بـودنـد و چـنـین فکر می کردند ولی برخلاف آن چه آن ها تصور می کـردنـد شـهـادت حاج آقا مصطفی موجب رشد و تداوم مبارزه شد در حالی که ساواکی ها هرگز چنین احتمالی نمی دادند.
پی نوشت ها و منابع:
1ـ یـادهـا و یـادمـان ها از آیه الله سید مصطفی خمینی، تهیه و تنظیم از کمیته علمی کنگره (موسسه چاپ و نشر عروج) ج1، ص77.
2ـ روزنامه جمهوری اسلامی، سال 1371.
3ـ الاسلام والحکومه، تصحیح سجادی، چاپ ارشاد اسلامی.
4ـ مجله 15 خرداد، شماره 4، ص20.
5ـ مجله پیام انقلاب، شماره 18، ص46.
6ـ روزنامه کیهان، 59/8/1، ص10.
7ـ نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج2، ص117.
نظر شما