خبرگزاری بین المللی اهل بیت علیهم السلام ابنا- ارتباط مسأله پوشش با فلسفه ریاضت و رهبانیت از این جهت است که چون زن بزرگترین موضوع خوشی و کامرانی بشر است، اگر زن و مرد معاشر و محشور با یکدیگر باشند، خواه ناخواه دنبال لذتجویی و کامیابی میروند. پیروان فلسفه رهبانیت و ترک لذت برای اینکه محیط را کاملا با زهد و ریاضت سازگار کنند بین زن و مرد حریم قائل شده پوشش را وضع کردهاند، کما اینکه با چیزهای دیگری هم که نظیر زن محرک لذت و بهجت بوده است مبارزه کردهاند. پدید آمدن پوشش طبق این نظریه،دنباله و نتیجه پلید دانستن ازدواج و مقدس شمردن عزوبت است.
ایده ریاضت و ترک دنیا همان طوری که در موضوع اعمال فلسفه فقر طلبی و پشت پا زدن به همه وسائل مادی را به وجود آورده است در مورد زن فلسفه تجرد طلبی و مخالفت با جمال را ایجاد کرده است بلند نگه داشتن مو که در میان سیک ها، هندوها و بعضی دراویش معمول نیز از مظاهر مخالفت با جمال و مبارزه با شهوت و از ثمرات فلسفه طرد لذت و میل به ریاضت است می گویند کوتاه کردن و سپردن مو سبب فزونی رغبت جنسی می گردد و بلند کردن آن موجب تقلیل و کاهش آن است در اینجا بد نیست قسمتی از گفت برتراند راسل را در این موضوع را بیاوریم وی در کتاب زناشویی و اخلاق صفحه سی می گوید:
« به خصوص در قرون اول مسیحیت این طرز تفکر از طرف کلیسا اشاعه تمام یافت تجرد مفهوم تقدس به خود گرفت و عده ای بی شماری راه بیابان پیش گرفتند تا شیطان را منکوب سازند شیطانی که هر آن ذهن آنان را از تخیلات شهوانی ممنوع می ساخت کلیسا ضمنا با استحمام به مبارزه پرداخت زیرا خطوط بدن، انسان را به طرف گناه میراند. کلیسا چرک بدن را تحسین کرده رایحه بوی بد بدن صورت تقدس را به خود گرفت زیرا باز به نظر سن پل نظافت بدن و آرایش آن با نظافت روح منافات دارد.
شپش مروارید خدا شناخته شد...»
اینجا این پرسش پیش میآید که اساسا علت تمایل بشر به ریاضت و رهبانیت چیست؟
چنانکه میدانیم رهبانیت و دشمنی با لذت جریانی بوده که در بسیاری از نقاط جهان وجود داشته است.
از جمله مراکز آن در مشرق زمین هندوستان و در مغرب زمین یونان بوده است.
تمایل به فقر و مخالفت با لذت مادی یکی از علل بوجود آمدن این افکار و عقاید، تمایل بشر برای وصول به حقیقت است.
این تمایل در بعضی افراد فوق العاده شدید است و اگر با این عقیده ضمیمه گردد که کشف حقیقت از برای روح آنگاه حاصل میشود که بدن و تمایلات بدنی و جسمانی، مقهور گردد، قهرا منجر به ریاضت و رهبانیت میگردد.
اما به مرور این رهبانیت که جنبه مقدس داشت، به انحراف کشیده شد.
علت دیگر ایجاد این پدیده رهبانیت، آمیخته بودن لذات مادی به پارهای از رنجهای معنوی است.
بشر دیده است که همواره در کنار لذتهای مادی یک عده رنجهای روحی وجود دارد.
حال این رهبانیت را در اسلام و از دیدگاه اسلامی بررسی میکنیم:
آیا اسلام موافق همچین روشی و عزلت نشینی است؟ آیا چنین تعلیل و توجیهی برای پوشش صحیح است؟
اکنون ببینیم از نظر اسلام و طرز تفکری که اسلام به جهان عرضه داشته است آیا چنین تعلیل و توجیهی برای پوشش صحیح است ؟ . اسلام خوشبختانه یک طرز تفکر و جهانبینی روشن دارد ، نظرش درباره انسان و جهان و لذت روشن است و به خوبی میتوان فهمید که آیا چنین اندیشهای در جهانبینی اسلام وجود دارد یا نه ؟ . ما منکر نیستیم که رهبانیت و ترک لذت در نقاطی از جهان وجود داشته است و شاید بتوان پوشش زن را در جاهائی که چنین فکری حکومت میکرده است از ثمرات آن دانست ، ولی اسلام که پوشش را تعیین کرد نه در هیچ جا به چنین علتی استناد جسته است و نه چنین فلسفهای با روح اسلام و با سایر دستورهای آن قابل تطبیق است . اصولا اسلام با فکر ریاضت و رهبانیت سخت مبارزه کرده است و این مطلب را مستشرقین اروپائی هم قبول دارند . اسلام به نظافت تشویق کرده ، به جای اینکه شپش را مروارید
خدا بشناسد گفته است : " « النظافة من اعیمان » " . پیغمبر اکرم شخصی را دید در حالی که موهایش ژولیده و جامههایش چرکین بود و بد حال مینمود . فرمود : " « من الدین المتعة » " [1] یعنی تمتع و بهره بردن از نعمتهای خدا جزو دین است . و هم آنحضرت فرمود : " « بئس العبد القاذوره » " [2] یعنی بدترین بنده شخص چرکین و کثیف است .
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود : " « ان الله جمیل یحب الجمال » " [3] خداوند زیبا است و زیبائی را دوست میدارد . امام صادق فرمود : " خداو ند زیبا است و دوست میدارد که بندهای خود را بیاراید و زیبا نماید و بر عکس ، فقر را و تظاهر به فقر را دشمن میدارد . اگر خداوند نعمتی به شما عنایت کرد باید اثر آن نعمت در زندگی شما نمایان گردد .
همسرش نزد رسول خدا آمده عرض کرد یا رسول الله ! عثمان روزها را روزه میگیرد و شبها به نماز بر میخیزد . پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله خشمگین شده برخاست به نزد وی آمد . عثمان مشغول نماز بود . صبر کرد تا نمازش تمام شد ، فرمود : ای عثمان خدا مرا به رهبانیت دستور نفرموده است . دین من روشی منطبق بر واقعیت و در عین حال ساده و آسان است . " « لم یرسلنی الله تعالی بالرهبانیة و لکن بعثنی بالحنیفیة السهلة السمحة» " [4] یعنی خداوند مرا برای رهبانیت و ریاضت نفرستاده است ، مرا برای شریعتی فطری و آسان و با گذشت فرستاده است . من نماز میخوانم و روزه
میگیرم و با همسرانم نیز مباشرت دارم . هر کس که دین مطابق با فطرت مرا دوست میدارد باید از من پیروی کند . ازدواج یکی از سنتهای من است .
به آنحضرت گفتند چگونه اثر نعمت خدا نمایان گردد ؟ فرمود به اینکه جامه شخص نظیف باشد ، بوی خوش استعمال کند ، خانه خود را با گچ سفید کند ، بیرون خانه را جاروب کند ، حتی پیش از غروب چراغها را روشن کند که بر وسعت رزق میافزاید " [4] .
در قدیمیترین کتابهائی که در دست داریم مانند " کافی " که یادگار هزار سال پیش است ، بحثی تحت عنوان " باب الزی و التجمل " وجود دارد . اسلام به کوتاه کردن و شانه کردن مو و به کار بردن بوی خوش و روغن زدن به سر سفارشهای اکید کرده است .
عدهای از اصحاب رسول اکرم به خاطر اینکه بهتر و بیشتر عبادت کنند و از لذات روحانی بهرهمند شوند ترک زن و فرزند کردند ، روزها روزه میگرفتند و شبها عبادت میکردند . همینکه رسول خدا آگاه شد آنها را منع کرد و گفت من که پیشوای شما هستم چنین نیستم ، بعضی روزها روزه میگیرم ، بعضی روزها افطار میکنم ، بعضی روزها افطار میکنم ، قسمتی از شب را عبادت میکنم و قسمتی دیگر نزد زنهای خود هستم . همین عده از رسول خدا اجازه خواستند که برای اینکه ریشه تحریکات جنسی را از وجود خود بکنند ، خود را اخته کنند . رسول اکرم اجازه نداد ، فرمود در اسلام این کارها حرام است .
روزی سه زن به حضور رسول اکرم آمده از شوهران خود شکایت کردند . یکی گفت شوهر من گوشت نمیخورد . دیگری گفت شوهر من از بوی خوش اجتناب میکند . سومی گفت شوهر من از زنان دوری میکند . رسول خدا بیدرنگ در حالی که به علامت خشم ردایش را به زمین میکشید ، از خانه به مسجد رفت و بر منبر آمد و فریاد کرد : چه میشود گروهی از یاران مرا که ترک گوشت و بوی خوش و زن کردهاند ؟ ! همانا من خودم هم گوشت میخورم و هم بوی خوش استعمال میکنم و هم از زنان بهره میگیرم . از روش من اعراض کند از من نیست [5] .
دستور کوتاه کردن لباس - برخلاف معمول اعراب که لباسهایشان به قدری بلند بود که زمین را جاروب میکرد - به خاطر نظافت است که در اولین آیات نازله بر رسول اکرم بیان شده است : « و ثیابک فطهر »[6] .
همچنین استحباب پوشیدن جامه سفید یکی به خاطر زیبائی است و دیگر به خاطر پاکیزگی است ، زیرا لباس سفید چرک را بهتر نمایان میسازد و به همین موضوع در روایات اشاره شده است : « البسوا البیاض فانه اطیب و اطهر » . [7] رسول اکرم هنگامی که میخواست نزد اصحابش برود به آئینه نگاه میکرد ، موهای خود را شانه و مرتب میساخت و میگفت خداوند دوست میدارد بندهاش را که وقتی که به حضور دوستان خود میرود خود را آماده و زیبا سازد [8] . ، یعنی لباس سفید بپوشد که زیباتر و پاکیزهتر است .
قرآن کریم آفرینش وسائل تجمل را از لطفهای خدا نسبت به بندگانش قلمداد کرده است و تحریم زینتهای دنیا بر خود ، سخت مورد انتقاد قرآن قرار گرفته است : " « قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق »" [9] . در احادیث اسلامی آمده است که ائمه اطهار با متصوفه کرارا مباحثه کرده و مرام آنان را با استناد به همین آیه باطل نشان دادهاند .
اسلام التذاذ و کامجوئی زن و شوهر از یکدیگر را نه تنها تقبیح نکرده است ، ثوابهائی هم برای آن قائل شده است . شاید برای یک نفر فرنگی شگفت انگیز باشد اگر بشنود اسلام مزاح و ملاعبه زن و شوهر ، آرایش کردن زن برای شوهر ، پاکیزه کردن شوهر خود را برای زن مستحب میداند . در قدیم که به پیروی از کلیسا همه گونه التذاذات شهوانی را تقبیح میکردند ، این حرفها را تخطئه کرده حتی مسخره میدانستند .
اسلام التذاذات جنسی در غیر محدوده ازدواج قانونی را به شدت منع فرموده است و آن خود فلسفه خاصی دارد که بعد توضیح خواهیم داد ، ولی لذت جنسی در حدود قانون را تحسین کرده است تا جائی که فرموده دوست داشتن زن از صفات پیغمبران است : « من اخلاق الانبیاء حب النساء » [10] .
در اسلام زنی که در آرایش و زینت خود برای شوهر کوتاهی کند ، نکوهش شده است کما اینکه مردانی که در ارضاء زن خود کوتاهی میکنند نیز نکوهش شدهاند .
حسن بن جهم میگوید : بر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام وارد شدم ، دیدم خضاب فرموده است . گفتم رنگ مشکی به کار بردهاید ؟ فرمود : بلی ، خضاب و آرایش در مرد موجب افزایش پاکدامنی در همسر او است . برخی از زنان به این جهت که شوهرانشان خود را نمیآرایند ، عفاف را از دست میدهند [11] .
حدیث دیگری از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که : « تنظفوا و لا تشبهوا بالیهود » .
یعنی نظیف باشید و خودتان را شبیه به یهود نکنید . بعد فرمود زنان یهودی که زناکار شدند بدان جهت بود که شوهرانشان کثیف بودند و مورد رغبت واقع نمیشدند . خودتان را پاکیزه کنید تا زنانتان به شما راغب گردند عثمان بن مظعون یکی از اکابر صحابه رسول اکرم است ، خواست به تقلید از راهبان ، به اصطلاح تارک دنیا شود ، ترک زن و زندگی کرد و لذتها را بر خویش تحریم ساخت .
پی نوشت:
1-وسائل،ج1،ص277
2 و3- همان
4-همان،ج1،ص278
5- " کافی " تألیف محمد بن یعقوب کلینی جلد 5 صفحه 496 ، و وسائل جلد 3 ص . 14 برای روایات نهی از تبتل و اختصا ( رهبانیت و خود را اخته کردن ) رجوع شود به " صحیح بخاری " جلد 7 صفحات 4 و 5 و 40 و " صحیح مسلم " جلد 4 صفحه 129 و " جامع ترمذی " چاپ هند صفحه 173.
6-وسائل الشیعه،ج1، ص280
7و8-همان-ص278
9-اعراف،آیه32
10-وسائل الشیعه،ج1،ص279
11-همان،ج3،ص567
نظر شما