خبر گزاری بین المللی اهل بیت علیهم السلام ابنا- ریشه دیگری که برای به وجود آمدن پوشش ذکر کردهاند ناامنی است . در زمانهای قدیم بیعدالتی و ناامنی بسیار بوده است . دست تجاوز زورمندان و قلدران به مال و ناموس مردم بیباکانه دراز بوده است . مردم اگر پول و ثروتی داشتند ناچار بودند به صورت دفینه در زیر خاک پنهان کنند .
علت مخفی ماندن گنجها اینست که صاحبان طلا و ثروت جرأت نمیکردند که حتی بچههای خود را از پنهانگاه ثروت خود آگاه سازند . میترسیدند که راز آنها به وسیله بچهها فاش شود و مورد تجاوز و گزند قلدران واقع شوند . بدین ترتیب گاهی اتفاق میافتاد که پدر با مرگ ناگهانی از دنیا میرفت و فرصت نمیکرد اسرار خود را به فرزندش بسپارد . قهرا دارائی او در زیر خاکها مدفون میماند . جمله معروف استر ذهبک و ذهابک و مذهبک : پول و مسافرت و عقیده خود را آشکار نکن ، یادگار آن زمانها است . همانطور که در مورد ثروت امنیت نبود ، راجع به زن هم امنیت وجود نداشت . هر کس زن زیبائی داشت ناچار بود او را ازنظر زورمندان مخفی نگهدارد . زیرا اگر آنها اطلاع پیدا میکردند . او دیگر مالک زن خود نبود . ایران دوره ساسانی ناظر جنایتها و فجایع عجیبی در این زمینه بوده است . شاهزادگان و موبدان و حتی کدخداها و اربابها هرگاه از وجود زن زیبائی در یک خانه مطلع میشدند به آن خانه میریختند و زن را از خانه شوهرش بیرون میکشیدند . در آن موقع سخن از پوشش و حجاب نبود . سخن از به اصطلاح قایم کردن و مخفی داشتن زن بود که احدی نفهمد . ویل دورانت در کتاب " تاریخ تمدن " قضایای شرمآوری در این باره از ایران قدیم نقل میکند . کنت گوبینو در کتاب " سه سال در ایران " میگوید : حجابی که هم اکنون در ایران است بیش از آن اندازه که مستند به اسلام باشد مستند به ایران قبل از اسلام است . و مینویسد که در ایران قدیم مردم هیچ امنیتی در مورد زنها نداشتند . درباره انوشیروان - که به غلط او را عادل خواندهاند - نقل شده که وقتی یکی از سرهنگان ارتش او زنی زیبا داشت . انوشیروان به قصد تجاوز به زن او در غیاب او به خانهاش رفت . زن جریان را برای شوهر خود نقل کرد . بیچاره شوهر ، دید زنش را که از دست داده سهل است جانش نیز در خطر است . فورا زن خویش را طلاق گفت . وقتی انوشیروان مطلع شد که وی زنش را طلاق داده است به او گفت شنیدم یک بوستان بسیار زیبائی داشتهای و اخیرا آن را رها کردهای ، چرا ؟ گفت جای پای شیر در آن بوستان دیدم ترسیدم مرا بدرد . انوشیروان خندید و گفت دیگر آن شیر به آن بوستان نخواهد آمد .
این نا امنیها اختصاص به ایران و به زمانهای قدیم نداشته است . داستان اذان نیمه شب که در " داستان راستان " آوردهایم نشان میدهد که چگونه مشابه این جریانها در دوران تسلط مردم ماوراء النهر بر دستگاه خلافت بغداد ، در بغداد هم رواج داشته است . در همین زمانها نزدیک خودمان یکی از شاهزادگان در اصفهان از اینگونه تجاوزها زیاد داشته است و مردم اصفهان قصههای زیادی از زمان حکومت او نقل میکنند .
حالا به بررسی این دیدگاه می پردازیم:
ما وجود نا امنیها و بیعدالتیهای زمان گذشته و تأثیر آنها را در مخفی کردن زن منکر نیستیم . مسلما حجابهای افراطی و عقائد افراطی درباره پوشیدن زن معلول همین نوع جریانهای تاریخی است . ولی باید ببینیم آیا فلسفه پوشش زن در اسلام همین " قر " میزنند و او را از شوهر و فرزند آواره میکنند . اینگونه حوادث و یا حوادثی از قبیل ربودن زنان و دختران به وسیله تا کسی یا وسیله دیگر زیاد اتفاق میافتد و در روزنامهها میخوانیم . در روزنامه اطلاعات مورخ 6 أ 47 / 9 تحت عنوان " زنان امریکا در معرض خطر حملات جنسی " مینویسد : . " واشنگتن آسوشیتدپرس - سه پزشک محقق امریکائی در گزارشی که برای دولت امریکا تهیه کردهاند اعلام نمودهاند که در میان ایالات امریکا لوسآنجلس از لحاظ میزان " زنای به عنف " مقام اول را دارد و واشنگتن مقام سیزدهم را حائز است . البته این بدان معنی نیست که زنان و دختران در واشنگتن از حملات جنسی در امانند ، اما امنیت آنها از بسیاری از شهرهای بزرگ امریکا بیشتر است . در هر صد هزار جمعیت لوسآنجلس 52 مورد زنای به عنف وجود دارد . در حالی که در واشنگتن این رقم 17 / 7 میباشد . در نیویورک در مدت شش ماه 3000 شکایت از هتک ناموس به زور به اداره پلیس رسیده است . سن این عده شاکیان بین شش سال تا هشتاد و هشت سال بوده و قسمت اعظم شاکیان چهارده ساله بودهاند " . پس این ادعا که در عصر ما امنیت ناموسی کامل برقرار است و صاحبان نوامیس باید از این نظر خاطرشان جمع باشد یاوهای بیش نیست . ثانیا فرض کنیم امنیت ناموسی کامل در جهان برقرار شده و تجاوز به عنف دیگر وجود ندارد و هر تجاوزی که به نوامیس مردم میشود از روی رضای طرفین است ، ریشه نظر اسلام درباره پوشش چیست ؟ آیا نظر اسلام به عدم امنیت بوده تا گفته شود اکنون که امنیت کامل برقرار شده دلیلی برای پوشش نیست ؟
مسلما علت دستور پوشش در اسلام عدم امنیت نبوده است . لااقل علت منحصر و اساسی ، عدم امنیت نبوده است ، زیرا این امر نه در آثار اسلامی به عنوان علت پوشش معرفی شده است و نه چنین چیزی با تاریخ تطبیق میکند . در میان اعراب جاهلیت پوشش نبود و در عین حال امنیت فردی به واسطه زندگی خاص قبیلهای و بدوی وجود داشت . یعنی در همان وقت که در ایران ناامنی فردی و تجاوز به ناموسی به حد اعلی وجود داشت و پوشش هم بود ، در عربستان ، اینگونه تجاوز بین افراد قبائل وجود نداشت . امنیتی که در زندگی قبیلهای وجود نداشت امنیت اجتماعی یعنی امنیت گروهی بود و اینگونه عدم امنیتها را پوشش نمیتواند چاره نماید . به این معنی که قبیلهای به قبیله دیگر شبیخون میزد . در این شبیخونها که به وسیله قبیله بیگانه انجام میشد همه چیز دستخوش غارت میگردید ، هم مرد اسیر میشد و هم زن ، پوشش زن برای او امنیت نمیآورد . زندگی اعراب جاهلیت با همه تفاوت عظیم و فاحشی که با زندگی صنعتی و ماشینی عصر ما داشته ، از این جهت مانند عصر ما بوده یعنی فحشا و زنا حتی در مورد زنان شوهردار فراوان بوده است . ولی به خاطر یک نوع دموکراسی و نبودن حکومت استبدادی ، کسی زن کسی را به زور از خانهاش بیرون نمیکشید . با این تفاوت که نوعی عدم امنیت فردی در زندگی ماشینی امروز هست که در آن عصر نبود . پوشش ، برای جلوگیری از تجاوز کسانی است که در یک جا زندگی میکنند . بر حسب خوی و عادت قبیلهای بین افراد یک قبیله اینجور تجاوزها وجود نداشته است . لهذا نمیتوانیم بگوئیم که اسلام صرفا به خاطر برقرار ساختن امنیت دستور پوشش را وضع کرد . فلسفه اساسی پوشش چیز دیگر است که توضیح خواهیم داد . در عین حال نمیخواهیم بگوئیم که مسأله امنیت زن از گزند تجاوز مرد به هیچ وجه مورد توجه نبوده است . بعدا در آنجا که به تفسیر آیه " جلباب " میپردازیم ، خواهیم دید که قرآن کریم بدین اصل توجه داشته است . مدعی این موضوع نیز نیستیم که در عصر ما این فلسفه بی مورد است و امنیت کامل برای زن از ناحیه تجاوزات مردانه برقرار است . تجاوزات به عنف که در کشورهای به اصطلاح پیشرفته همه روزه رخ میدهد ، در روزنامه های ما هم منعکس است .
پی نوشت:
منبع: برگرفته از کتاب مسئله حجاب- شهید مطهری-ص42 تا 46
نظر شما