۳۱ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۸
آیا جرم فلسطین این است که از طرف ایران شیعه، حمایت می‌شود؟!

در حالی‌که تصاویر دلخراش از نسل‌کشی در غزه وجدان‌های انسانی را در سراسر جهان بیدار کرده، سکوت سنگین در برخی جوامع اسلامی به‌ویژه میان محافل مذهبی، پرسش‌برانگیز است. چرا زمانی که حماس، حزب‌الله یا ایران در برابر اسرائیل ایستادگی می‌کنند، برخی این مقاومت را «مذهبی» یا «سیاسی» می‌خوانند و از حمایت دست می‌کشند؟ آیا مظلوم بودن فلسطینی‌ها نیاز به تأیید فرقه‌ای دارد؟

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ حجت‌الاسلام سید جواد نقوی، رئیس تحریک بیداری امت مصطفی در پاکستان در نوشتاری تاکید کرد: آیا اگر یک کشور سُنی به‌طور علنی از فلسطین حمایت نظامی کند، این حمایت «حلال» محسوب می‌شود، ولی اگر همین کار را ایران انجام دهد، ناگهان به «دستور کار فرقه‌ای» تبدیل می‌شود؟

متن این نوشتار به شرح زیر است:

 جنایات و نسل‌کشی در غزه، وجدان‌های بیدار جهان را تکان داده است، اما شگفت‌آور است که در کشوری چون پاکستان، آن هم در میان قشرهای مذهبی، سکوتی عجیب و سنگین حاکم است؛ سکوتی که فقط موقتی نیست، بلکه بازتابی از یک رکود فکری و انشقاق گفتمانی‌ست که به‌جای برانگیختن وجدان جمعی امت اسلامی، آن را در دام تعصبات فرقه‌ای و جغرافیایی گرفتار کرده است.

ظلمی که بر فلسطینیان می‌رود، محدود به یک واقعه یا لحظه خاص نیست. از ماه‌ها پیش پیکرهای شهدا، بیمارستان‌های ویران، کودکان یتیم، پدران و مادران زخمی، و محله‌های سوخته بخشی از زندگی روزمره مردم غزه شده‌اند.

پس پرسش اینجاست: چرا اکنون ناگهان احساسات جریحه‌دار شده و فتاوا صادر می‌شود؟ اگر این احساسات واقعی و برای مردم فلسطین است، چرا در لحظاتی که حزب‌الله، حماس و ایران در برابر تجاوزات اسرائیل ایستادگی کردند، خبری از آن نبود؟

در آن زمان، بسیاری از محافل مذهبی سکوت اختیار کردند. توجیه این سکوت آن بود که «این موضوع به ایران مربوط است» یا «بخشی از سیاست شیعه‌محور» است. این نگاه، مقاومت فلسطین را در چارچوب‌های فرقه‌ای محصور کرد و یکی از مهم‌ترین و مقدس‌ترین مسائل امت اسلامی را قربانی روایات تفرقه‌افکنانه ساخت.

این سکوت، تصادفی نیست؛ بلکه نتیجه یک پروپاگاندای حساب‌شده است، با هدف تداوم تفرقه فرقه‌ای در امت. وقتی یک حرکت مقاومتی صرفاً به دلیل اینکه از سوی کشوری خاص یا مذهبی خاص حمایت می‌شود، مشکوک قلمداد شود، این در واقع تقویت روایت ظالم است.

آیا اگر یک کشور سُنی به‌طور علنی از فلسطین حمایت نظامی کند، این حمایت «حلال» محسوب می‌شود، ولی اگر همین کار را ایران انجام دهد، ناگهان به «دستور کار فرقه‌ای» تبدیل می‌شود؟ آیا حق داریم فقط در صورتی علیه ظلم موضع بگیریم که آن موضع با هویت فرقه‌ای ما مطابقت داشته باشد؟

این طرز فکر بسیار خطرناک است. نه تنها حمایت از مردم فلسطین را محدود می‌کند، بلکه امت را از اصول به سمت هویت‌گرایی سوق می‌دهد. اگر واقعاً مسئله فلسطین مسئله امت است، پس حمایت از آن باید شامل هر فرد، دولت یا گروهی باشد که با اخلاص در کنار مظلوم ایستاده است، بدون در نظر گرفتن پیش‌زمینه سیاسی یا مذهبی آن.

واقعیت این است که ایران، با وجود زمینه‌های سیاسی و مذهبی خاص خود، از وفادارترین و مخلص‌ترین حامیان مقاومت مسلحانه فلسطین بوده است. اگر فقط به خاطر شیعه بودن آن کشور حمایت‌هایش را رد کنیم، این خلاف عدالت و منطق است. چنین نگرشی نه‌تنها برای فلسطینی‌ها مضر است، بلکه وحدت جهان اسلام را نیز خدشه‌دار می‌کند.

حمایت از مقاومت فلسطین، وظیفه‌ای اصولی است که نباید مشروط به این باشد که چه کسی در این راه ایستاده است. هنگامی که ایران یا گروه‌های هم‌پیمان آن همچون حزب‌الله یا حماس وارد میدان می‌شوند، معیار ما برای حمایت یا مخالفت نباید صرفاً مسلک باشد، بلکه باید این باشد که آیا آن‌ها در کنار مظلوم ایستاده‌اند یا نه.

تقسیم فرقه‌ای تنها به فلسطین آسیب نمی‌زند، بلکه اتحاد امت را هم نابود می‌کند. اگر مقاومت را فقط بر اساس اینکه چه کسی آن را پیش می‌برد بپذیریم یا رد کنیم، به سوی انتخاب‌گرایی در عدالت می‌رویم. این یعنی ما اصول، عدالت و حمایت از مظلوم را در قالب اشخاص، کشورها و مذاهب قضاوت می‌کنیم.

فقط زمانی صدای اعتراض بلند شود که تصاویر دلخراش در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده یا رسانه‌های عربی ناگزیر شوند حقایق را بازتاب دهند. اما وقتی مقاومت در میدان نبرد جریان دارد، وقتی خون جاری است، و دشمن پاسخ می‌گیرد، ما سکوت می‌کنیم، یا آن را دستور کار ایران می‌نامیم و رد می‌کنیم.

این نیز نوعی اسارت فکری است. تله‌ای ذهنی که امت را آن‌چنان درگیر خود کرده که در جنگ خودش، بی‌طرف و گاهی حتی مخالف شده است.

اکنون بیش از هر زمان دیگری ضروری است که امت اسلامی، مسئله فلسطین را از زاویه‌های صرفاً مذهبی یا جغرافیایی نبیند. فلسطین یک مسئله انسانی، اخلاقی و اصولی است. هر کسی، از هر مذهب یا ملیتی، اگر صادقانه در کنار مظلوم بایستد، شایسته حمایت است.

همان‌طور که اسلام محدود به نژاد، قوم یا زبان خاصی نیست، حمایت از مظلوم هم نباید محدود به مرزبندی‌های فرقه‌ای باشد. اگر موضع یک کشور یا گروه را صرفاً بر اساس هویت دینی‌اش رد کنیم، خود دچار همان تعصبی شده‌ایم که اسلام ما را از آن برحذر داشته است.

پرچم فلسطین نباید فقط بهانه‌ای برای احساسات زودگذر یا اعتراضات لحظه‌ای باشد، بلکه باید نماد موضع‌گیری اصولی، استقلال فکری و وحدت امت باشد. این پرچم را نباید به هیچ دستور کار، نیابت یا مذهب خاصی گره زد، بلکه باید آن را نشانه‌ای از مقاومت در برابر ظلم و سربلندی حق دانست.

تا زمانی که امت این اصل بنیادین را درک نکند، نه می‌تواند به فلسطین انصاف بدهد، و نه به خود.
 
................

پایان پیام/ ۲۱۸
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha