۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۵
حرف جر «مِن» و کاربردهای آن در عربی

حرف جر «مِن» در زبان عربی یکی از پرکاربردترین حروف است و معانی گوناگونی دارد. از جمله مهم‌ترین معانی آن می‌توان به ابتدای غایت (آغاز حرکت یا عمل)، تبعیض (نشان دادن بخشی از کل)، بیان جنس (مشخص کردن نوع یا ماده)، تعلیل (بیان علت)، بدل (نشان دادن جایگزینی)، و همچنین به معانی دیگر مانند عن، باء، فی، عند، علی، ربّما نیز اشاره کرد که در سیاق‌های خاصی به‌کار می‌رود.

خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا:

معنای حرف جر «مِن» و کاربردهای آن چیست؟

در ادبیات عرب، «حروف جاره» یا «حروف جر» حرف‌هایی هستند که تنها بر سر اسم‌ها در می آیند و آنها ‌را مجرور می‌کنند. حروف جر بر اساس نظر مشهور، هفده حرف‌اند که یکی از آنها حرف «مِن» است.

معانی و عمل‌کرد من

ادیبان عرب برای این حرف جر، معانی و کاربردهای متفاوتی بیان کرده‌اند که البته ممکن است برخی از آنچه گفته می‌شود، مترادف و یا تا حد زیادی مشابه با هم باشند.

به عنوان نمونه بر اساس نظر صاحب المغنی اللبیب «من» پانزده معنا دارد:

  • ابتدای غایت، مانند: «سُبْحانَ الَّذی أَسْری‌ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی»؛

منزه است خدایی که در شبی مبارک، بنده خود را از مسجدالحرام به مسجد الاقصی سیر داد.

  • تبعیض، مانند: «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی‌ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ ...»؛

بعضی از این پیامبران را بر بعض دیگر برتری دادیم. از جمله آن پیامبران کسی بود که خدا با وی سخن گفت.

  • بیان جنس، مانند: «یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَب»؛ در بهشت به دست‌بندهایی از جنس طلا آراسته خواهند شد.
  • تعلیل؛ مانند: «مِمَّا خَطیئاتِهِمْ أُغْرِقُوا ...»؛ آن قوم به علت گناهانشان غرق شدند.
  • بدل مانند: «أَ رَضیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَةِ»؛ آیا به جای آخرت به زندگی دنیا راضی شده‌اید!؟
  • به معنای «عن»، مانند: «فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّه»؛ وای بر آنانی که در برابر ذکر خدا قلب ‌هایی سخت دارند!
  • به معنای «باء»، مانند: «یَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِیٍّ»؛ و با گوشه چشم نگاه می‌کنند.
  • به معنای «فی»، مانند: «إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ...»؛ هنگامی که برای نماز جمعه اذان گفتند، به سوی یاد خدا بشتابید.
  • به معنای «عند»، مانند: «لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً»؛ اموال و فرزندان کافران هرگز نزد خدا فایده‌ای برایشان نخواهد داشت.
  • به معنای «ربّما»، مانند این شعر:

          «و انّا لممّا نضرب الکبش ضربة *** علی رأسه تلقی اللّسان من الفم»؛

          و ما چه بسا ضربه‌ای به سر گوسفند وارد می‌کنیم که ...

  • به معنای «عَلَی»، مانند: «وَ نَصَرْناهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا»؛ او را بر گروهی پیروز کردیم که نشانه‌های ما را دروغ می‌پنداشتند.
  • به معنای فصل(جدا کردن) و این معنا زمانی خواهد بود که دو واژه متضاد در کنار هم آمده باشند و حرف جر «من» بر سر دوّمی آنها درآمده باشد، مانند: «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ»؛ و خدا اهل فساد را از اهل صلاح تشخیص می‌دهد.
  • غایت، مانند: «رأیته من ذلک الموضع». او را از این‌جا هم می‌بینم!
  • تنصیص و تأکید بر عموم، مانند: «ما جاءنی من رجل».

گفتنی است؛ عبارت «ما جاءنی رجل» اگر بدون «من» مورد استفاده قرار گیرد، ممکن است معنایش نفی جنس باشد(هیچ مردی نزدم نیامد) و یا نفی وحدت(تنها یک مرد نزدم نیامد؛ بلکه دو یا چند مرد آمدند)؛ اما اگر همین عبارت با حرف جر «من» گفته شود، معنایش تنها نفی جنس خواهد بود.

  • تأکید عموم، مانند: ما جاءنی من احد.

 در مثال «ما جاءنی من احد»، اگر «من» را هم نیاوریم؛ چون کلمه «احد» دلالت بر عموم دارد، همین‌که بعد از «ما جاءنی» آمده، «نفی عموم» از آن برداشت می‌شود و بر خلاف مورد قبل، آوردن‌ «من» هیچ چیزی را تغییر نمی‌دهد؛ بلکه تنها تأکید مجددی بر نفی عموم است.


منبع: سایت اسلام ریکوئست

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha