خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: زندگی و سیره معصومان علیهمالسلام، نه صرفاً خاطرههایی تاریخی، بلکه نسخههایی زنده و نجاتبخش برای زندگی امروز انسان معاصرند. امام محمد تقی (ع)، نهمین امام شیعه، در دورهای زندگی کرد که هم فشار سیاسی شدید بر شیعیان وجود داشت و هم از سوی دیگر، جامعه درگیر اشرافیت و فساد ساختاری عباسیان بود. در چنین شرایطی، امام جواد (ع) سبک زندگیای را به نمایش گذاشت که هم عزتمندانه بود، هم سادهزیستانه، و هم آکنده از مهر و تربیت درونخانوادگی. این مقاله تلاش میکند بخشهایی از این سبک زندگی را واکاوی کرده و به نیازهای امروز جامعه ما پیوند بزند.
۱. سادهزیستی؛ زیبایی زندگی در بیآلایشی
یکی از جلوههای برجسته در سیره امام جواد (ع)، سادهزیستی در عین برخورداری از موقعیت ممتاز اجتماعی و خانوادگی بود. با اینکه امام همسر خلیفه عباسی را داشت و از نظر ظاهر در دربار حضور داشت، اما هرگز در دام تجملگرایی و اشرافیگری عباسیان نیفتاد. نقل است که لباسهای امام ساده، اما پاکیزه بود و از اسراف شدیداً پرهیز میکرد[1].
این سادگی نه از فقر، بلکه از اختیار و آگاهی میجوشید؛ چنانکه قرآن میفرماید: ﴿وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ﴾؛ «و اسراف نکنید، که خداوند اسرافکنندگان را دوست نمیدارد»[2]. سبک زندگی امام جواد (ع) نشان میدهد که مصرفگرایی افسارگسیخته، نه تنها زیبایی زندگی را نمیافزاید، بلکه روح و آرامش را نیز میرباید.
۲. عزتنفس در اوج فشار درباری
در دوران خلافت مأمون و معتصم عباسی، دستگاه خلافت سعی داشت چهرهای وابسته و بیاراده از امام جواد (ع) بسازد. اما ایشان در تمام برخوردهای درباری، با وقار، صراحت و شجاعت سخن میگفت. در مناظره معروف با یحیی بن اکثم، امام نه تنها از پاسخ به سوالات دشوار فقهی برآمد، بلکه برتری علمی خود را در همان جوانی نشان داد[3].
امام جواد (ع) به ما آموخت که عزتنفس یعنی اینکه در هیچ شرایطی شخصیت خود را در برابر قدرت، ثروت یا شهرت نفروشی. این آموزه برای جوانان امروز که در معرض موجهای سنگین رسانهای و الگوهای کاذب قرار دارند، پیامی روشن دارد: عزت یعنی مستقل بودن، حتی در دل وابستگیهای ظاهری.
۳. مدیریت خانواده در فضای درباری و سختیها
امام جواد (ع) همسری داشت که دختر خلیفه عباسی بود؛ اما این موقعیت حساس، امام را از اصول اخلاقی و تربیتیاش منحرف نکرد. رفتار امام با اعضای خانوادهاش از محبت، گفتوگو، و تربیت تدریجی حکایت دارد. فرزندش، امام علی النقی (ع)، تحت تربیتی عمیق و علمی پرورش یافت که نشانه حکمت در مدیریت عاطفی، دینی و عقلانی در خانواده بود[4].
در جامعهای که بحرانهای خانوادگی، طلاق عاطفی، و فاصله والدین با فرزندان در حال گسترش است، بازگشت به آموزههای جوادالائمه (ع) میتواند راهگشا باشد. ارتباط صمیمی، گفتوگو و تربیت متعادل، ستونهایی هستند که امام (ع) برای خانواده تعریف میکرد.
۴. تربیت فرزند با محور عقل و ایمان
در روایت است که امام جواد (ع) فرزند خود، امام هادی (ع) را در کودکی برای حضور در نماز و مجالس اهل علم همراه میکرد و او را با آداب گفتگو، احترام به اهل علم، و تدبر در قرآن آشنا میساخت[5]. این سبک تربیتی از سنین کودکی، فرزندی چون امام هادی (ع) را تربیت کرد که خود الگوی خرد، علم و تقوا شد.
امروزه بسیاری از خانوادهها در تربیت فرزند با دوگانگی میان سختگیری و بیتوجهی مواجهاند. سیره امام جواد (ع) الگوی تربیتی متعادلی ارائه میدهد: تربیت بر پایه محبت، احترام به عقل، تشویق به مسئولیتپذیری، و غنیسازی ذهن کودک با آموزههای الهی.
۵. اقتصاد خانواده و نگاه مسئولانه به معیشت
در روایت است که امام جواد (ع) در نامهای به یکی از اصحاب نوشت: «رزق انسان از جانب خداست، اما سعی و تلاش در مسیر درست، بر او واجب است»[6]. امام با اینکه به قضا و قدر الهی ایمان داشت، اما هرگز تنبلی و وابستگی را نمیپذیرفت.
در فضای امروز که بخش زیادی از خانوادهها با مشکلات اقتصادی مواجهاند، نگاه امام جواد (ع) به معیشت میتواند نجاتبخش باشد. اتکال به خدا، همراه با عقلانیت اقتصادی، پرهیز از اسراف و تلاش هدفمند، از ارکان معیشت خانواده در نگاه جوادالائمه (ع) است.
زندگی امام جواد (ع) یک مکتب زنده برای امروز ماست؛ مکتبی که سادگی را در کنار کرامت، تربیت را در کنار محبت، و اقتصاد را در کنار ایمان آموزش میدهد. در جهانی که مصرفگرایی، فردگرایی، و بحران خانواده در حال گسترش است، بازگشت به سیره اهلبیت (علیهمالسلام) نه یک انتخاب معنوی، بلکه یک ضرورت اجتماعی است. سبک زندگی جوادالائمه (ع) را باید از کتابها بیرون آورد و به زندگی مردم امروز برگرداند؛ تا خانوادهها، جامعه و انسانها، دوباره نفس بکشند.
پاورقیها و منابع:
1. شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۷۵.
2. سوره اعراف، آیه ۳۱.
3. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۵؛ مناظره یحیی بن اکثم با امام جواد (ع).
4. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۱۶.
5. همان، ج۵۰، ص۱۱۸.
6. طبرسی، مکارمالاخلاق، ص۴۵۲.
نظر شما