۱۶ تیر ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۵
صدور فتوای محارب یعنی ریختن خون تهدیدکننده به جان ولی امر «اوجب واجبات» است

دبیر جامعه روحانیت شیراز در گفت و گوی تفصیلی با «ابنا» گفت: بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، تهدید جان رهبر یک کشور مستقل، تعرض به حاکمیت ملی و ناقض اصول بنیادین حقوق بین‌الملل است و متقابلاً، حق دفاع مشروع را برای آن کشور به رسمیت می‌شناسد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ در خردادماه ۱۴۰۴، منطقه‌ غرب آسیا بار دیگر شاهد یکی از پرتنش‌ترین و سرنوشت‌سازترین رویارویی‌های نظامی در دهه‌های اخیر بود؛ نبردی که به نام جنگ ۱۲ روزه شناخته می شود و طی آن، رژیم صهیونیستی و آمریکا با حمایت برخی قدرت‌های غربی، تهاجمی غافلگیرکننده را علیه جمهوری اسلامی ایران ترتیب دادند.

این جنگ تنها به درگیری نظامی خلاصه نمی شد، بلکه عرصه ی تقابل اراده‌، جهان بینی و راهبردهای ژئوپلیتیکی بود که آینده‌ی منطقه را تعیین می کرد. در نخستین ساعات این جنگ، دشمن با هدف قرار دادن مراکز حساس نظامی و فرماندهی ، تلاش کرد ساختار دفاعی ایران را فلج کند و به یک پیروزی سریع دست یابد.

یکی از اهداف اصلی این حملات، شورای عالی امنیت ملی و مجموعه سران قوا بود. طبق روایت‌های رسمی، حتی رهبر معظم انقلاب نیز در فهرست اهداف ترور قرار داشت و دشمن قصد داشت با حذف فیزیکی سران نظام، کشور را دچار فروپاشی سیاسی و روانی کنند.

اما آنچه در عمل رخ داد، خلاف محاسبات دشمن بود. رهبری معظم ایران با درایت، آرامش و قاطعیت کم نظیر، صحنه‌ی نبرد را به گونه ای کم نظیر مدیریت کردند و  در کمتر از ۱۲ ساعت، فرماندهان جدید منصوب ، ساختارهای دفاعی ایران بازسازی و پاسخ‌های کوبنده یک موشکی و سایبری ایران، دشمن را زمین گیر کرد. این مدیریت راهبردی، نه‌تنها مانع از تحقق اهداف دشمن شد، بلکه به اذعان کارشناسان به الگویی از فرماندهی در شرایط بحران تبدیل شده است.

در این میان، تهدیدات مستقیم علیه رهبر معظم انقلاب نیز بی‌پاسخ نماند و برخی از مراجع عظام تقلید، علما و مسلمانان جهان واکنش در خوری نشان دادند. 

یکی از شخصیت هایی که بیشترین فعالیت رسانه ای و تبیینی را پیرامون جنگ ۱۲ روزه داشته است، دبیر جامعه روحانیت شیراز، حجت الاسلام والمسلمین سید محی الدین طاهری بوده که با انتشار یادداشت ها، گفتگو ها و بیانیه های متعدد سعی در مدیریت فضای رسانه ای استان فارس داشته است و ما اکنون پای گفتگوی با ایشان و طرح چند پرسش نشسته ایم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: حجت کهیاری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ابنا: اخیراً شاهد تهدیدات صریح برخی مقامات غربی و صهیونیستی علیه مقام معظم رهبری بوده‌ایم. تحلیل حضرت‌عالی از این تهدیدات چیست؟

در خصوص سوال شما باید عرض کنم که این تهدیدات را باید در دو سطح مورد تحلیل قرار داد نخست در بُعد دینی و تاریخی؛ این قبیل اقدامات امتداد همان نزاع همیشگی میان جبهه کفر و جبهه حق است. قرآن کریم در آیه ۳۳ سوره مائده می‌فرماید: «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ» تهدید علیه ولیّ فقیه جامع‌الشرایط، به‌عنوان مجری احکام الهی و حافظ کیان امت اسلامی، در حقیقت مصداق بارز محاربه با خداوند متعال و پیامبر اوست.

در بُعد حقوق بین‌الملل: بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، تهدید جان رهبر یک کشور مستقل، تعرض به حاکمیت ملی و ناقض اصول بنیادین حقوق بین‌الملل است و متقابلاً، حق دفاع مشروع را برای آن کشور به رسمیت می‌شناسد.

ابنا: آیا از منظر فقه اسلامی، چنین تهدیداتی در شمول عنوان "محاربه" قرار می‌گیرد؟

خب بی‌تردید چنین است. در فقه امامیه، هرگونه اقدام خصمانه، اعم از مسلحانه یا راهبردی، که علیه موجودیت نظام اسلامی یا رهبری آن صورت گیرد، در زمره محاربه قرار می‌گیرد.

مستندات فقهی این حکم متعددند، از جمله: حضرت امام خمینی(ره) در تحریر الوسیله تصریح می‌فرمایند: «کلّ مَن أعلن الحرب علی الإمام العادل فهو محارب.» همچنین شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر در اثر گران‌سنگ «اقتصادنا» تأکید دارند که محاربه، صرفاً منحصر به اقدامات نظامی نیست، بلکه شامل هرگونه تلاش برای براندازی حاکمیت دینی نیز می‌شود.

ابنا: برخی معتقدند واکنش به چنین تهدیداتی باید صرفاً در چارچوب سیاسی باشد و نه فقهی. نظر شما در این‌باره چیست؟

این تلقی، ناشی از تفکیکی نادرست و غیرواقع‌بینانه است. در اندیشه اسلامی، سیاست عین دیانت است، شواهد این پیوند را می‌توان در دو حوزه ارائه کرد: نخست مبانی قرآنی: آیه ۶۰ سوره انفال می‌فرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ...» این آیه به روشنی دستور می‌دهد که مسلمانان در برابر تهدیدات دشمن، آمادگی همه‌جانبه اعم از نظامی، امنیتی، سیاسی و رسانه‌ای داشته باشند.

دوم سیره اهل‌بیت(ع): امیرالمؤمنین(ع) در مواجهه با فتنه های متعدد زمان خود از جمله نبرد با خوارج، همزمان از ابزارهای فقهی، سیاسی و نظامی بهره گرفتند و نشان دادند که تدبیر در برابر تهدید، امری چندبُعدی و ترکیبی است.

ابنا: به‌رغم وضوح تهدیدات، چرا نهادهای بین‌المللی واکنشی نشان نداده‌اند؟

این سکوت چند عامل اساسی دارد: اول اینکه دوگانگی معیارها در نظام بین‌الملل: قدرت‌های غربی برای خود مجوز تهدید صادر می‌کنند اما اقدامات مشابه را در قبال خود، تروریسم تلقی کرده و به شورای امنیت متوسل می‌شوند. البته این رویه ی تاریخی آنهاست که دیگر ملل جهان را بربر می دانند و برای خود حق هر گونه استعمار، استثمار و تجاوز به دیگر ملت های جهان را قائل هستند.

در مرحله دوم نقض صریح موازین حقوقی: طبق قطعنامه ۲۶۲۴ مجمع عمومی سازمان ملل (مصوب ۱۹۷۰)، تهدید یا ترور رهبران سیاسی کشورها ممنوع و مردود است. با این حال، شاهد نقض مکرر این اصول از سوی دولت‌های مدعی حقوق بشر هستیم. یعنی حتی به چیزی که خود تهیه کرده و به دیگر کشورها تحمیل می کنند نیز پایبندی ندارند و تنها به عنوان ابزاری جهت حفظ منافع خود بهره برداری می کنند.

ابنا: در برابر این تهدیدات، وظیفه مردم، نخبگان و مسئولان چیست؟

سه وظیفه اساسی بر عهده ماست: در مرحله اول وظیفه شرعی: دفاع از ولایت، در حکم دفاع از اسلام است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «مَن مات دون إمامه مات میتة جاهلیة.»
یعنی هرکس در دفاع از امام خود جان بدهد، با مرگی شرافتمندانه از دنیا رفته است. ضمن اینکه معنای محارب دانستن تهدید کننده به جان ولی فقیه یعنی بر همه ی مسلمانان و آزادگان جهان واجب است که به هر نحو که می توانند تهدید را بر طرف کنند ولو با ریختن خون محارب که از نظر فقهی مباح محسوب می شود و این عمل نه تنها مذموم نیست بلکه پاداش عظیمی نزد خدا دارد.

دوم وظیفه اجتماعی: نخبگان، صاحبان قلم و رسانه، باید در مقابل این تهدیدات روشنگری کنند و با بهره‌گیری از هنر، افکار عمومی را نسبت به توطئه‌های دشمن آگاه سازند و وقاحت این افراد را افشاء سازند. نکته ای که در رابطه با این قبح شکنی لازم است اشاره کنم این است که غرب از سال ها پیش با انتشار تصاویر موهون از پیامبر (ص) و اهانت به ساحت قرآن برای چنین روزهائی برنامه داشته است که این تهدیدات هم در همان راستا است که البته همواره توسط امت اسلامی نقش برآب شده است.

سوم وظیفه بین‌المللی: وزارت خارجه و کنشگران بین المللی ما وظیفه دارند تا نهادهای حقوق بشری و مجامع بین‌المللی را تحت فشار قرار دهند تا این اقدامات را محکوم کرده و پاسخگو باشند.

ابنا: سوال پایانی پیام شما به دشمنان و امت اسلامی در شرایط کنونی چیست؟

خطاب به دشمنان می گویم که بدانید تعرض به جایگاه ولایت، نه‌تنها ناکام خواهد ماند و باعث رسوایی و تنفر بیشتر مردم از شما خواهد شد، بلکه شما را در معرض قهر و انتقام الهی قرار خواهد داد. قرآن کریم هشدار می‌دهد: «إِنَّ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَهُمُ الْخِزْیُ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ» (مائده: ۳۳)

و خطاب به امت اسلامی عرض می کنم که ما هم امروز، همانند روزهای سخت صدر اسلام، در معرض آزمون الهی قرار داریم. همان‌گونه که یاران پیامبر(ص) در بدر و احد ایستادگی کردند، ما نیز باید در رکاب ولیّ خدا ایستاده و از کیان اسلام دفاع کنیم و پس از بیرون آمدن از این آزمون و به شرط اخلاص و تقوا حتما درهای گشایش پروردگار به روی ملت مقتدر ایران گشوده خواهد شد و دشمنان از ما ناامید می شوند.

در پایان از شما و همکاران محترمتان در مجموعه رسانه «خبرگزاری ابنا» که در این جنگ ۱۲ روزه بی وقفه فعالیت های رسانه ای خود را انجام می دادید صمیمانه قدردانی می کنم. 

..............................

پایان پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha