۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۱
شیعیان لبنان و تهدید وجودی

آمریکا و متحدانش در تحلیل رمز بقا و پایداری تاریخی شیعیان لبنان دچار عجزند؛ اینکه چگونه با وجود تمام تهدیدات، آنان توانسته‌اند بارها خود را بازسازی کرده و حضوری پررنگ‌تر داشته باشند؟

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ ️توصیف دبیرکل حزب‌الله از شیعیان لبنان به‌عنوان در معرض تهدید وجودی بودن، مسئله‌ای ساده و پیش‌پا افتاده نیست. اگرچه وی در ادامه این سخن احتمال تحقق این تهدید را نفی کرد، اما این تعبیر بر پایه داده‌های قطعی و نه برداشت‌های عمومی، پرسش‌هایی را درباره ابعاد این تهدید و نقش دولت و سایر مؤلفه‌های ملت لبنان در ایجاد یا نفی آن  و همچنین منشأ اطمینان او از عدم تحقق چنین تهدیدی، مطرح می‌سازد.

در ادبیات مردمی لبنان، شیعیان این کشور توصیف خاصی داشته‌اند که آنان را از دیگر شیعیان جهان متمایز می‌کرد: «متاوله»؛ این واژه برگرفته از شعار آنان در میادین نبرد است که می‌گفتند: «بمیر اما موالی علی بن ابی‌طالب (ع) باش». این توصیف توسط شیخ محمد عبده، امام مسجد الازهر، که مدتی در میان شیعیان لبنان زندگی کرده، نیز مطرح شده و در کتاب "اعیان الشیعه" اثر علامه سید محسن امین آمده است.

امروزه، توصیفی دیگر نیز رواج دارد که شهید سید حسن نصرالله بر آن تأکید کرده است: «بقیة السیف»؛ برگرفته از سخنی از امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج‌البلاغه، که منظور از آن کسانی‌اند که پس از شهادت یاران باقی می‌مانند تا از شرافت و عزت آنان پاسداری کنند و مرگ با شرافت را بر زندگی با ذلت ترجیح می‌دهند.

هر دو توصیف، ویژگی مشترکی را درباره شیعیان لبنان بازتاب می‌دهند: آنان از دیرباز، از زمانی که علی (ع) را به امامت برگزیدند، تا امروز، به‌واسطه وابستگی عقیدتی‌شان همواره در معرض تهدید و هدف نابودی بوده‌اند. به تعبیر «روبر بندکتی» پژوهشگر، هویت شیعی مبتنی بر مقاومت در برابر ظلم و مبارزه برای حق است.

بیشتر محققانی که درباره تاریخ لبنان پژوهش کرده‌اند، از جمله «صابرینا میرڤان» در کتابش درباره جنبش اصلاح‌طلبی شیعی، معتقدند که نفوذ شیعیان در ادوار مختلف تاریخی، بیشتر مناطق لبنان امروز را دربر می‌گرفت. دلایل افول این نفوذ از نظر تاریخی عبارت است از:

  1. متهم شدن به «رافضی‌» گری و خارج بودن از چهار مذهب اهل‌سنت.

  2. نفی هویت عربی آنان و معرفی‌شان به‌عنوان فارس و غیر عرب.

  3. نداشتن هیچ حامی خارجی، برخلاف سایر اقوام و طوایف لبنان.

  4. ممانعت دولت از اتحاد جغرافیایی مناطق شیعه‌نشین (جبل عامل، بقاع، جبل لبنان).

  5. به حاشیه راندن علما به نفع فئودال‌ها و زعمای محلی.

از زمان شکل‌گیری خلافت اموی در شام، شیعیان دچار آزار و سرکوب شدند. عباسیان، صلیبی‌ها، و سپس ممالیک نیز مسیر سرکوب را ادامه دادند؛ به‌ویژه در منطقه کسروان، جایی که ابن تیمیه، مفتی تکفیری‌ها، لشکری از شام آورد و قتل‌عامی بزرگ به‌راه انداخت. در دوران عثمانی هم وضع آنان بهتر نبود و سیاست‌هایی برای ریشه‌کن‌سازی فیزیکی و فرهنگی آنان اجرا شد.

پس از فروپاشی عثمانی، شیعیان خود را میان دو قدرت استعماری یافتند: نفوذ بریتانیا از طریق فلسطین که به تأسیس اسرائیل منجر شد و نفوذ فرانسه که بر لبنان تکیه کرد و پایه‌گذار «لبنان بزرگ» با تکیه بر راست‌گرایی مسیحی شد. در این میان، مناطق شیعه‌نشین نه از سوی حاکمان مسیحی لبنانی حمایت امنیتی شدند و نه عوامل مقاومت اجتماعی را دارا بودند.

مجدداً، شیعیان در برابر وظیفه‌ای بزرگ برای حفظ موجودیت‌شان قرار گرفتند، که این‌بار با ظهور چهره‌ای دینی و پیشتاز چون امام سید موسی صدر همراه شد. او با گام‌های راهبردی وارد عمل شد:

  1. نزدیک‌سازی بین علما و زعمای محلی در داخل جامعه شیعه.

  2. یکپارچه‌سازی مناطق شیعه‌نشین.

  3. پایه‌گذاری جنبشی سیاسی-نظامی برای مقابله با اسرائیل.

  4. هدف‌گذاری برای حذف نظام طائفه‌ای در لبنان و ساخت وطن واحد.

  5. ائتلاف با سوریه به‌عنوان دروازه جهان عرب و مشرق در برابر نفوذ غربی.

امام موسی صدر بهای این راهبرد را با جان خود پرداخت. او در سال ۱۹۷۸ به‌دست توطئه‌ای منطقه‌ای و بین‌المللی ربوده و ناپدید شد. یک سال بعد، انقلاب اسلامی ایران در ۱۹۷۹ پیروز شد و نظامی ضد هژمونی آمریکا شکل گرفت. در ادامه، این توطئه جهانی گسترش یافت و موارد زیر را شامل شد:

  • امضای توافق کمپ دیوید در مصر برای خروج آن از جبهه مقاومت.

  • تحمیل جنگ بر ایران در ۱۹۸۰ برای درهم‌شکستن انقلاب.

  • حمله اسرائیل به لبنان در ۱۹۸۲.

در حالی‌که غرب گمان می‌کرد دیگر مقاومتی باقی نخواهد ماند، همان فرهنگ مقاومتِ احیا شده توسط امام صدر در لبنان، با حمایت سوریه و ایران، شکوفا شد و ضربه‌ای سخت به آمریکا وارد کرد که نمود آن آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ بود؛ فتحی که بدون توسل به معاهدات تسلیم حاصل شد.

پایداری شیعیان لبنان در اندیشه مقاومت، آنان را به دشمن شماره یک آمریکا و متحدانش بدل کرد. در نتیجه، تلاش‌ها برای نابودی فیزیکی و هویتی آنان وارد فاز تازه‌ای شد:

  1. تبدیل سوریه از متحد به دشمنی تهدیدکننده.

  2. حذف مسئله فلسطین برای جدایی آنان از عمق عربی و اسلامی‌شان.

  3. تحلیل قوای انسانی و اقتصادی با جنگ‌های متوالی و مانع‌تراشی در مسیر بازسازی.

  4. ترور رهبران دینی، سیاسی و اجتماعی.

  5. محاصره یا نابودی ایران برای قطع پشتوانه اصلی آنان.

  6. ایجاد شکاف در درون جامعه شیعه و میان آن‌ها و سایر اقوام لبنان.

آمریکا و متحدانش در تحلیل رمز بقا و پایداری تاریخی شیعیان لبنان دچار عجزند؛ اینکه چگونه با وجود تمام تهدیدات، آنان توانسته‌اند بارها خود را بازسازی کرده و حضوری پررنگ‌تر داشته باشند؟

این ناتوانی در درک راز بقای شیعه همانند عجز فرعون است؛ او با چشمان خود شکافته شدن دریا برای حضرت موسی (ع) را دید اما باز هم برای نابودی‌اش شتافت و در همان دریا غرق شد.

امروز نیز بسیاری به شیعیان لبنان می‌گویند: «شما در تیررس کامل هستید، راه گریزی ندارید، تسلیم شوید، سلاح را زمین بگذارید.» اما پاسخ این مردم مقاوم، مؤمن و صبور همواره چنین است: کلا، إنّ معنا ربّنا سیهدینا (نه! پروردگار ما با ماست و ما را راه خواهد نمود.)

دکتر احمد الشامی

..............................

پایان پیام/ ۲۶۸

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha