۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۳
تحلیلگر سابق سیا در گفت‌وگو با ابنا: اکنون قابلیت‌های نظامی ایران در مقایسه با جنگ ۱۲ روزه بسیار قدرتمندتر است/ آمریکا توان تسلیم نظامی ایران را ندارد

«لری سی جانسون» تاکید کرد که قابلیت‌های نظامی ایران اکنون در مقایسه با ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵ بسیار قدرتمندتر است و حمله صهیونیست‌ها در ۱۳ ژوئن، ایران را قوی‌تر کرده است، نه ضعیف‌تر.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ اخیراً مقام‌های آمریکایی به شکست سیاست‌های مداخله‌جویانه این کشور در قبال ایران اذعان کرده‌اند، تحولی که برخی آن را نشانه‌ای از تغییر رویکرد واشنگتن به شمار می‌آورند و برخی ناظران آن را دروغ و سناریویی برای گام‌های بعدی می‌دانند. در هر حال این اعتراف به نوعی نشان‌دهنده عدم موفقیت استراتژی‌های گذشته در مدیریت بحران‌ها و تنش‌های موجود در منطقه خاورمیانه است. در این راستا، تحلیل‌گران و کارشناسان به بررسی ابعاد این تغییرات پرداخته و پیامدهای آن بر روابط ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران را مورد ارزیابی قرار می‌دهند. این تحولات ممکن است به بازنگری در سیاست‌های دیپلماتیک و نظامی آمریکا منجر شود و در عین حال، سؤالاتی را درباره آینده تعاملات میان دو کشور مطرح کند.

«لری سی جانسون»، تحلیلگر سابق در آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا در گفت‌وگو با خبرگزاری ابنا درباره اذعان اخیر مقام‌های آمریکایی به شکست سیاست‌های مداخله‌جویانه آمریکا در قبال ایران و اینکه آیا این  امر به مفهوم تغییر رویکرد واشنگتن در قبال دیپلماسی و گفت وگو با تهران است، گفت: من فکر می‌کنم این یک تغییر سطحی است. استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۵ (NSS) که توسط دولت «دونالد ترامپ» در ۴ دسامبر ۲۰۲۵ منتشر شد، نشان‌دهنده یک تغییر لفظی قابل توجه نسبت به سند دوران بایدن در سال ۲۰۲۲ است که بر عدم مداخله‌گرایی، شعار«اول آمریکا»، اولویت‌های اقتصادی و کاهش تمرکز بر خاورمیانه تأکید دارد. ایران تنها به صورت سطحی و با تمرکز بسیار کمتری نسبت به استراتژی‌های قبلی - به عنوان یک تهدید منطقه‌ای کاهش‌یافته پس از اقدامات نظامی ایالات متحده و اسرائیل به تصویر کشیده می‌شود.

ایران؛ نیروی بی‌ثبات‌کننده یا تضعیف‌شده؟

وی تصریح کرد: راهبرد امنیت ملی آمریکا، ایران را به‌عنوان «نیروی اصلی بی‌ثبات‌کننده منطقه» به تصویر می‌کشد، اما همزمان ادعا می‌کند که این کشور به شدت تضعیف شده است؛ و این تضعیف را به دلیل اقدامات اسرائیل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و عملیات به اصطلاح «چکش نیمه‌شب» رئیس جمهور ترامپ در ژوئن ۲۰۲۵ «که برنامه هسته‌ای ایران را به‌طور قابل توجهی تضعیف کرد» عنوان می‌کند.

لری سی جانسون افزود: تمایل آشکار ترامپ برای قرار دادن ایران به عنوان اولویت ثانویه، به این باور او بستگی دارد که ایالات متحده تأسیسات هسته‌ای ایران در فردو را در ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵ نابود کرده است. اگر شواهدی مبنی بر بازسازی برنامه غنی‌سازی هسته‌ای ایران آشکار شود، ادعای قبلی ترامپ از بین خواهد رفت و او با فشار اسرائیل برای انجام اقدام نظامی مجدد علیه ایران روبرو خواهد شد.

مذاکره با ایران؛ تمایل یا فشار؟

جانسون در پاسخ به این پرسش که آیا ادعای مقام‌های آمریکایی درباره آمادگی ترامپ برای مذاکرات با ایران را می‌توان نشانه‌ای مثبت برای بهبود روابط بین دو کشور دانست، افزود: اظهارات عمومی رئیس جمهور در مورد مذاکرات احتمالی با ایران محدود اما با لحنی منسجم بوده؛ اما در عین حال این ابراز تمایل به یک «توافق» به شرایط سختگیرانه ایالات متحده گره خورده و بر بازدارندگی نظامی به عنوان اهرم فشار تأکید می‌کند.

ترامپ در مصاحبه‌ای با رویترز در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵ اظهار داشت: «ما هر زمان که شما آماده باشید، آماده‌ایم و این بهترین تصمیمی خواهد بود که ایران تا به حال گرفته است و این اتفاق خواهد افتاد». این اشاره به یک توافق هسته‌ای و ثبات منطقه‌ای بالقوه بود. او این توافق را به‌عنوان فرصتی برای ایران جهت جلوگیری از فشار بیشتر ایالات متحده و اسرائیل مطرح کرد و با تکرار کمپین «فشار حداکثری»، تمایل خود را برای مذاکره در صورت محدود کردن برنامه هسته‌ای و فعالیت‌های نیابتی تهران نشان داد.

بهتر است مسئله مذاکرات دوجانبه جدید را به عنوان یک حرکت نمادین توصیف کنیم تا یک تلاش واقعی برای تضمین صلح از طریق دیپلماسی. پیش‌شرط‌های ادعایی ترامپ - غنی‌سازی صفر اورانیوم، قطع حمایت از گروه‌های نیابتی منطقه‌ای (مثلا انصارالله و حزب‌الله) و به رسمیت شناختن اسرائیل - شروطی هستند که ایران آنها را نخواهد پذیرفت. بنابراین، احتمال کمی برای گشایش دیپلماتیک دو جانبه صادقانه وجود دارد.

.

فکر می‌کنم ادعای آمریکا مبنی بر تغییر سیاست مبتنی بر تغییر نظام در ایران و حل اختلافات با تهران را باید با شک و تردید زیادی بررسی کرد. من هیچ مدرکی نمی‌بینم دال بر اینکه ایالات متحده در مورد تعامل دیپلماتیک با ایران جدی بوده و مایل به پذیرش و تصدیق ایران به‌عنوان یک نظام مشروع باشد.

.

شک و تردید در تغییر رویکرد دیپلماتیک

وی در ادامه درباره این ادعای اخیر واشنگتن درباره تغییر سیاست خود مبتنی بر تغییر نظام در ایران و حل اختلافات با تهران از طریق گفت‌وگو افزود: فکر می‌کنم این ادعا را باید با شک و تردید زیادی بررسی کرد. من هیچ مدرکی نمی‌بینم دال بر اینکه ایالات متحده در مورد تعامل دیپلماتیک با ایران جدی بوده و مایل به پذیرش و تصدیق ایران به عنوان یک نظام مشروع باشد.

اگر این ادعاها واقعا نشان‌دهنده تغییر در سیاست ایالات متحده باشد، پس این تغییر نشان‌دهنده پذیرش ضمنی نقش تثبیت‌شده ایران به‌عنوان یک بازیگر محوری (هرچند بحث‌برانگیز) در تحولات منطقه‌ای است، نه تلاش برای انزوا یا سرنگونی آن. در این اظهارات، ایران نه به‌عنوان یک تهدید وجودی که باید حذف شود، بلکه به عنوان یک «نیروی بی‌ثبات‌کننده» که می‌توان از طریق مشوق‌ها و بازدارندگی آن را مدیریت کرد، معرفی می‌شود. این یک تصمیم هوشمندانه از سوی ترامپ خواهد بود، اما من فکر می‌کنم اعضای طرفدار صهیونیست دولت او از اتخاذ چنین تغییر سیاستی جلوگیری خواهند کرد.

قدرت بازدارندگی ایران؛ واقعیت‌ها و ارزیابی‌ها

جانسون درباره سطح قدرت بازدارندگی ایران و اینکه آیا نسبت به قبل تضعیف شده یا پس از جنگ به خوبی بهبود یافته است و حملات اسرائیل و آمریکا تا چه حد قابلیت‌های موشکی و هسته‌ای ایران را به عقب رانده یا تضعیف کرده است گفت: نتانیاهو و ترامپ در این باور که قابلیت‌های موشکی و هسته‌ای ایران را به طور قابل توجهی تضعیف یا حتی از بین برده‌اند، اشتباه می‌کنند. من معتقدم که قابلیت‌های موشکی ایران کاهش نیافته و برنامه هسته‌ای ایران به ویژه توانایی فرآوری اورانیوم به طور قابل توجهی تضعیف نشده است.

باید توجه داشت که ارزیابی‌های اطلاعاتی ایالات متحده از آژانس اطلاعات دفاعی و فرماندهی مرکزی پس از بمباران  به ویژه ارزیابی آژانس اطلاعات – تاکید کرده است که این حملات، جدول زمانی ازسرگیری فعالیت هسته‌ای ایران (مدت زمان لازم برای تولید اورانیوم با قابلیت ساخت تسلیحات) را فقط برای کمتر از ۶ ماه به عقب انداخته است و اجزای اصلی (به عنوان مثال، سانتریفیوژها برای غنی‌سازی) تا حد زیادی در زیر زمین دست نخورده باقی مانده‌اند. سازه‌های روی زمین (به عنوان مثال، منابع تغذیه و نقاط ورودی) دچار آسیب متوسط ​​تا شدید شده‌اند، اما سالن‌های زیرزمینی در نطنز و فردو فرو نریخته‌اند و امکان از سرگیری احتمالی فعالیت ظرف ۲ تا ۶ ماه با تعمیرات را فراهم می‌کنند.

.

نتانیاهو و ترامپ در این باور که قابلیت‌های موشکی و هسته‌ای ایران را به طور قابل توجهی تضعیف یا حتی از بین برده‌اند، اشتباه می‌کنند. من معتقدم که قابلیت‌های موشکی ایران کاهش نیافته و برنامه هسته‌ای ایران به ویژه توانایی فرآوری اورانیوم به طور قابل توجهی تضعیف نشده است.

.

اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، قابلیت‌های نظامی ایران اکنون در مقایسه با ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵ بسیار قدرتمندتر است، زیرا ایران پیشنهادهای کمک نظامی به‌ویژه در حوزه دفاع هوایی، از روسیه و چین را پذیرفته است. ایران همچنین از تلاش ناموفق اسرائیل برای ترور رهبران سیاسی و نظامی کشور در ۱۳ ژوئن درس‌ گرفته است. از قضا، حمله صهیونیست‌ها در ۱۳ ژوئن، ایران را قوی‌تر کرده است، نه ضعیف‌تر.

وی در پاسخ به این پرسش که بزرگترین نقطه قوت ایران در برابر ایالات متحده چیست و اهرم‌های فشار فعلی ایران کدامند، گفت: بزرگترین نقطه قوت ایران همان معیاری است که برای ارزش‌گذاری یک معامله املاک و مستغلات استفاده می‌شود و آن همان موقعیت مکانی است تاکید می کنم موقعیت مکانی. ظرفیت فعلی نیروهای زمینی ارتش ایالات متحده قادر به حمله و شکست ایران نیست. در حالی که ایالات متحده می‌تواند حملات هوایی علیه اهداف ایرانی انجام دهد، سیستم‌های دفاع هوایی ایران - که توسط روسیه و چین تقویت شده‌اند - اکنون فرصت بهتری برای دفع حمله ایالات متحده دارند. ایالات متحده، بدون استفاده از سلاح‌های هسته‌ای، در حال حاضر و در آینده‌ای قابل پیش‌بینی، توانایی تسلیم ایران با نیروی نظامی را ندارد. همکاری نظامی گسترده ایران با روسیه و چین، همراه با روابط اقتصادی رو به گسترش آن با کشورهای عضو بریکس، این کشور را در موقعیت قوی‌تری در برابر ایالات متحده قرار می‌دهد.

نفوذ ایران در عراق؛ برتری ساختاری

تحلیلگر سابق سیا در پایان درباره اینکه در عراق، ایران دست برتر را دارد یا آمریکا و کدام یک نفوذ بیشتری بر تعیین نخست وزیر در این کشور دارند؟ گفت: در حالی که عراق همچنان عرصه رقابت برای نفوذ ایالات متحده و ایران بر اساس سیاست‌های فرقه‌ای، اهرم‌های اقتصادی و پویایی‌های امنیتی است، روابط مستحکم ایران با نیروهای مسلح و بلوک‌های سیاسی شیعه، به آن برتری ساختاری در حکومت@داری روزمره می‌دهد. گروه‌های مورد حمایت ایران مانند نیروهای حشدالشعبی و ائتلاف چارچوب هماهنگی، اهرم‌های کلیدی در بغداد را کنترل می‌کنند و بر قانونگذاری، امنیت و تخصیص منابع تأثیر می‌گذارند.

گزارش‌های اخیر نشان می‌دهد که نیروهای نیابتی ایران به دولت فشار می‌آورند تا تصمیمات مربوط به تعیین گروه‌های تروریستی را لغو کند و این موضوع نشان دهنده قدرت وتوی تهران است. شریان اقتصادی ایران به عراق (به عنوان مثال، بیش از یک میلیارد دلار تجارت سالانه و تأمین برق/گاز) این امر را بیشتر تثبیت می‌کند.

من معتقدم که ایران نفوذ بیشتری دارد و از تسلط خود در سیاست شیعه برای شکل دادن به نامزدها و وتوی نامزدهای احزاب وابسته به خارجی استفاده می‌کند. این فرآیند - نامزدی پارلمانی و به دنبال آن تایید ریاست جمهوری - به نفع متحدان تهران است. چارچوب هماهنگی (متحد ایران) حدود ۱۵۰ کرسی از ۳۲۹ کرسی پس از انتخابات ۲۰۲۵ را در اختیار دارد و به آن امکان می‌دهد تا محمد شیاع السودانی (تکنوکرات طرفدار ایران که در سال ۲۰۲۲ منصوب شده و به دنبال دوره دوم است) را به عنوان نخست وزیر معرفی و از او حمایت کند. علاوه بر این، روحانیت شیعه نجف (تحت نفوذ ایران) و نیروهای مسلح می‌توانند مانع از انتخاب نامزدها شوند، مانند انتخاب سودانی به جای گزینه‌های مورد علاقه آمریکا.

..................

پایان پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha