خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: در دل کوهستانی سرد و مهآلود، پیرمردی به نام «حسام» پس از عمری تلاش، هنوز به آرزویش نرسیده بود: یافتن «چشمهٔ جوانی» که افسانهها از آن سخن میگفتند. سالها جستجو او را فرسوده کرده بود، و اکنون در آستانهٔ مرگ، تنها و درمانده در جنگلی تاریک، راهش را گم کرد. بادهای سرد، زمزمهکنان به گوشش میرسیدند: «تسلیم شو...»
ناگهان سایهای بلند از میان درختان پدیدار شد. مردی با چشمانی سرخ و تبسمی شیطانی پیش او ایستاد: «حسامِ ناتوان! میدانی که فردا خواهی مرد... اما من راهی به تو نشان میدهم که نه تنها زنده بمانی، بلکه جوانی ات را بازیابی!»
حسام، با چشمانی از ترس و طمع، پرسید: «بهایش چیست؟»
شیطان خندید: «فقط روح کوچک تو!»
پیرمرد، که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشت، با دستانی لرزان پیمان شوم را امضا کرد. ناگهان نیرویی شیطانی در رگهایش جاری شد؛ موهایش سیاه شد و دردهایش محو گردید. اما وقتی به چشمهٔ آب رسید، آب درخشان آن به خون تبدیل شد! صدای خندهٔ شیطان در فضا پیچید: «جوانی ات را گرفتی، اما هر قطره از این آب، یادآور گناهان توست!»
حسام فریاد زد، اما دیگر دیر بود. هر چه از چشمه نوشید، زخمهای قدیمی روحش عمیقتر شدند. سرانجام، در آستانهٔ طلوع خورشید، جسد بیجان او کنار چشمه پیدا شد؛ چهرهاش همچون سنگی سرد، در حالی که دستانش هنوز به دور گردنش حلقه زده بود—گویی تا آخرین لحظه با خودش جنگیده بود.
استاد خودخوانده و افکار موهوم
کسانی که در میانسالی یا کهنسالی قرار دارند با مروری در ذهن خود به نام فردی برمی خورند که شاید با شنیدن نام وی لبخندی از سر تمسخر بر چهره آنها نمایان شود.
ابراهیم میرزایی، فردی که پس از شروع انقلاب اسلامی ابتدا خود را کاندیدای ریاست جمهوری کرد و پس از مدتها نیز علی رغم ادعاهای مختلفی که داشت، سرانجام روزی ادعای پیامبری و امام زمان بودن کرد و براساس آخرین خبرها وی پس از فرار مفتضحانه از کشور اکنون در یک کشور اروپایی پیتزا فروشی میکند.
او فردی است که با راهاندازی سازمان موسوم به علم، حق و عدالت، سعی در ایجاد انحراف و تبلیغات گسترده علیه نظام اسلامی و رسالت این انقلاب در داخل و خارج کشور دارد.
ابراهیم میرزایی فرزند محمد در سال ۱۳۱۸ در گرگان متولد شد، پدر وی کشاورز و مادرش خانهدار بود. وی پس از اخذ دیپلم وارد دانشکده افسری و سپس به گارد جاویدان شاه در آمد، او از همان ابتدا که وارد ارتش شد، آموزش کاراته را از فردی که در امریکا این فنون رزمی را فرا گرفته بود، آغاز کرد و در سال ۱۳۵۰ با موافقت ستاد نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی به چین رفت و پس از طی آموزشهای رزمی و به دست آوردن نشان سنتی «هفت پیکر» و دکترای افتخاری در مهارتهای رزمی رشته کونگ فو به کشور مراجعه و آموزش تکاوران را به عهده گرفت
و پس از سفر به تایلند و امریکا با ارائه فیزیولوژی انرژی انسان موفق به کسب عنوان پروفسوری میشود. هنوز هیچ مدرکی دال بر تایید این عنوان به دست نیامده است و این اعتقاد وجود دارد که شاگردان وی برای بزرگنمایی به وی این لقب (پروفسوری) را داده باشند.
وی در سال ۱۳۵۷ با وجود دارا بودن ۲ فرزند با همسرش متارکه و به تنهایی زندگی میکرد. با پیروزی انقلاب اسلامی و تصرف و تخلیه سلاح و مهمات پادگان باغ شاه توسط مردم، میرزایی با برخی از مریدانش در این محل مستقر و فعالیت خود را آغاز کرد.
وی در اولین دوره ریاست جمهوری خود را کاندیدای شرکت در انتخابات کرد اما به دلیل عضویت در گارد جاویدان رد صلاحیت شده و در پی این موضوع تبدیل به یکی از مخالفین سرسخت جمهوری اسلامی گردید و فعالیت علیه نظام اسلامی را آغاز کرد.
ادعای پیامبری
با گسترش فعالیتهای میرزایی علیه جمهوری اسلامی سرانجام وی در سال ۱۳۶۳ دستگیر و پس از محاکمه به شش ماه حبس محکوم شد و پس از آزادی به گرگان مراجعه و به مدت ۲ سال هیچ خبری از او نبود و مشخصی شد وی در مدت ۲ سال به شغل چوپانی مشغول بوده است. وقتی از او علت چوپانی را سوال کردند وی در پاسخ عنوان کرد: یکی از مشاغل انبیا چوپانی است و آن گاه حضرت موسی (علیه السلام) را مثال زد.
ادعای امام زمانی
پس از سپری شدن ۲ سال ابراهیم میرزایی در سال ۶۵ به ملارد کرج عزیمت و با تکمیل ساختمان نیمه کاره خود، آنجا را به بیمارستان فیزیولوژی انسانی تبدیل و مبادرت به درمان بیماران ناعلاج نموده و پس از مدتی با ادعای امام زمانی (مهدویت) عنوان کرد، قیامت فرارسیده است.
در سالهای ۶۳ تا ۶۵ یکی از عناصر گروه وی که فردی به نام حسن الف است پس از ادعای امام زمانی و مهدویت با ادعای برپایی قیامت فردی به نام ه ث را به عنوان شیطان معرفی و عنوان میکند چون شیطان تا قیامت از خداوند مهلت خواسته بود با فرا رسیدن قیامت، مهلت وی هم تمام شده است.
فرمان سفیران
یکی دیگر از فعالیتهای او در این سال فرمان سفیران نام داشت که به همین منظور سفیرانی را معین و آنها را به کشورهای مختلف از طریق سفارتخانههای آنها اعزام و برای هر کدام حکمی را نیز تهیه میکند.
میرزایی اعمال خود را وعدههایی میدانست که میبایست در زمان معین به انجام برسند و ارسال و اعزام سفیران هم اولین وعده وی بود. هواداران وی در سال ۱۳۶۶ مبادرت به تهیه فیلم ویدیویی به نام «یم می» میکنند که این فیلم زندگینامه ابراهیم میرزایی تا سال ۱۳۶۶ است. فیلم مذکور با جمله بسم الله الرحمن الرحیم به پایان میرسد.
در همین سال پس از ضربهای که از سوی نیروهای امنیتی به گروه میرزایی وارد شد وی به همراه جمعی از هواداران از مرز ایران وارد ترکیه شد و پس از دستگیری توسط پلیس این کشور به مدت ۴۰ روز زندانی و پس از آزادی از زندان ترکیه وی به کشور آلمان فراری و اکنون نیز در این کشور به سر میبرد پس از اقامت وی در آلمان هیچ کس او را ندیده و ارتباط غیرمستقیم خود را از طریق فردی به نام (چ) با داخل کشور و هوادارانش حفظ میکند.
ساخت کشتی بزرگ
ابراهیم میرزایی اندیشههای عجیب و غریبی در مقایسه با دیگر مدعیان دارد برای نمونه او در سال ۱۳۷۱ به یکی از مریدان خود در ایران دستور ساخت کشتی بزرگی را در مدت ۲ ماه میدهد تا مریدان و هوادارانش را سوار بر آن کرده و در دریا سیر دهد. یکی از مهمترین ادعاهای میرزایی، ادعای امام زمانی است که این ادعا به ادعای سلطان اسلامی و صاحب الامری و در نهایت الوهیت منجر میشود. او الوهیت را به خود منتسب میکند زیرا در این زمان خود را صاحب حکم کلام دانسته و میگوید تمام فرامین خلقت در همین کلام است.
تحقیقات نشان میدهد او به دلیل جثه کوچکی که داشته، احساس حقارت میکرده است و ۲ نفر از اراذل اوباش و لاتهای قدیم تهران از حامیان او بودهاند. این ۲ نفر در فیلمهای فارسی معمولا نقش کتک خور را داشتند. آشنایی میرزایی با فردی به نام کابوک سبب ایجاد افکار مالیخولیایی در او شد. کابوک اولین بنیانگذار علم هیپنوتیزم در ایران بود که پس از انقلاب به دلیل فساد اخلاقی مدتی تحت تعقیب قرار داشت.
فعالیت گروه
موج فعالیت گروه میرزایی در سال ۷۱ و ۷۲ در زنجان و در قالب ۴ باشگاه آغاز شد که براساس دستورالعمل مرکز و با هماهنگی دادگاه انقلاب زنجان از فعالیت این باشگاهها جلوگیری شد. این گروه تا سال ۱۳۷۴ در سکوت نسبی به سر میبرد و به جز چند اقدام حاشیهای فعالیت چندانی نداشت. از دیگر فعالیتها و اقدامات انجام شده توسط گروه میرزایی میتوان به انتشار و تکثیر و پخش اعلامیههای کفرآمیز و انحراف عقاید و باورهای مریدان اشاره کرد.
این گروه پس از دوم خرداد سال ۱۳۷۶ با شیوههای تبلیغی خاص مبادرت به جذب نیرو میکند و در سال ۷۸ احکام و دستورالعملهای جدیدی برای هواداران ارسال و طی آن مقرر گردید تا فعالیتهای گروه به صورت مخفی انجام گیرد، شعارنویسی در شب و اعلام جرم در محاکم بین المللی علیه کارگزاران نظام از جمله دستورالعملهایی بود که مریدان ملزم به اجرای آن بودند.
در این سال اعضا، گروه به تبعیت از سردمداران آن، اعلام آخرالزمانی نموده و مریدان وی در هر فرصتی برای القای این موضوع در میان مردم تلاش میکردند به طوری که در ماههای پایانی سال ۱۳۸۰ فعالیت این گروه در یکی از شهرها نشر میشود و ۴ هزار نسخه نشریه چاپ شده بدون مجوز توقیف و تعدادی از هواداران دستگیر شدند.
اهداف گروه
با بررسی و تحقیق عمیق پیرامون فعالیت گروه طرفدار ابراهیم میرزایی آنچه را که میتوان از مواضع و دیدگاههای آنها به دستآورد این است که هدف آرمانی این گروه براندازی نظام جمهوری اسلامی است که به عنوان یک استراتژی با ادعای قیامت، پیامبری و صاحب الزمان بودن باورهای مردم را به صورت جدی مورد تهدید قرار دهند.
تحقیقات حاکی از آن است پخش قابل توجهی از امکانات و منابع گروه که در راستای فعالیتهای تشکیلاتی مورد استفاده قرار میگیرد در یکی از شهرها تمرکز پیدا کرده است. راهاندازی کتابخانه و معبد از دیگر فعالیتهای مربوط به این گروه است هزینههای فعالیت نیز از سوی هواداران پرداخت میشود.
جمع بندی
در یک جمع بندی کلی میتوان عنوان نمود، سردمداران این گروه با حمایت، تغذیه و تقویت کشورهای غربی خصوصا امریکا و یک کشور اروپایی دست به فعالیت ضد فرهنگ ایرانی و اسلامی زدهاند و از آنجا که جریان علم حق و عدالت توان و ظرفیت لازم برای رویارویی مستقیم با ایران اسلامی را ندارد، با تبلیغات کاذب و با استفاده از اشتیاق به ورزش افراد را جذب کردهاند که این رویکرد یک آسیب جدی برای جوانان عاشق هنرهای رزمی است که در نوع خود هوشیاری مسوولان را به یاری طلب میکند.
نظر شما