۲۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۳
منبع: راسخون
از خانه تا کربلا: سبکبالی در سفر اربعین

پیاده‌روی اربعین، تنها یک زیارت نیست، بلکه یک تجربه معنوی گسترده و یک آزمایشگاه زنده از تربیت اخلاقی است. این حرکت جمعی، فراتر از یک سنت دینی، فرصتی استثنایی برای خانواده‌ها فراهم می‌کند تا در مسیری پرچالش، ارزش‌های اسلامی را نه به صورت نظری، بلکه در عمل به فرزندانشان بیاموزند.

خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا: راهپیمایی عظیم اربعین به‌عنوان بزرگ‌ترین تجمع دینی شیعیان در جهان، جلوه‌ای بی‌نظیر از محبت، اتحاد و ایمان است؛ اما در دل این اجتماع میلیونی، آسیب‌هایی نهفته است که در صورت بی‌توجهی، می‌تواند به تدریج معنویت و خلوص این حرکت را تهدید کند. در این نوشتار، با نگاهی جامعه‌شناختی، مهم‌ترین آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی این رویداد بررسی و برای آن‌ها راهکارهایی ارائه می‌شود.

در تمام سفرهای دنیا، مسافران کیف‌های سنگینی از وسایل، لوازم تجملی و پیش‌بینی‌های اضافی با خود می‌برند. اما پیاده‌روی اربعین، برعکس همه سفرهاست: کمترین بار، بیشترین معنا. در این سفر، میزبان امام حسین (ع) است و مهمان‌نوازی، به دست مردم عراقی شکل می‌گیرد. آنها نه تنها غذا و آب، بلکه راحتی، امنیت و محبت را فراهم می‌کنند. پس چه نیازی به بار سنگین است؟
 
در این سفر، ساده‌زیستی و سبکبالی تنها یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت معنوی است. سختی‌های جسمی زیاد است: گرما، خستگی، مسافت طولانی. اگر به این سختی، بار مادی اضافی نیز افزوده شود، ممکن است فرد از عبادت، ذکر و یاد خدا غافل شود. پس باید با عشق، هر کس فقط ره‌توشه سبک خود را ببرد — نه بیشتر، نه کمتر.


 
۱.خدمت، معیار سروری در سفر معنوی
در فرهنگ اسلامی، سروری و رهبری معنایی متفاوت با جهان مادی دارد. در دنیا، سرور کسی است که بیشترین تسهیلات را داشته باشد و دیگران به او خدمت کنند. اما در سفرهای معنوی، به ویژه در پیاده‌روی اربعین، معیار سروری، خدمت به دیگران است.
 
پیامبر اکرم (ص) در این باره فرموده‌اند: «سَیِّدُ القَومِ، خادِمُهُم فی السَّفَرِ» «سرور مردم، کسی است که در سفر خدمتگزار آنان باشد.»(۱)
    
این حدیث، تصور ما از رهبری و بزرگی را متحول می‌کند. در مسیر اربعین، این مفهوم به زیبایی تجربه می‌شود: کسی که به زائر خسته کمک می‌کند، کسی که کیف فرد دیگری را برای مدتی به دوش می‌کشد، یا کسی که در صف طولانی به دیگران جا می‌دهد — همه، در حال تحقق این حدیث هستند. این، فرصتی است برای والدین تا به فرزندانشان نشان دهند که بزرگی واقعی در خدمت است، نه در فرمانروایی.  

 
۲. حق مسافر: اتراق برادران در بیماری
«حَقُّ المُسافِرِ أن یُقِیمَ علَیهِ إخوانُهُ، إذا مَرِضَ ثلاثاً.»  «حق مسافر آن است که اگر بیمار شد، برادرانش سه روز برای او اُتراق کنند.»(۲)
 
این حدیث، نشان می‌دهد که در سفر، فرد تنها نیست. اگر چه هر کس باید بار خود را ببرد، اما در لحظه ضعف، جامعه مؤمنانه او را می‌پذیرد. در اربعین، این وعده الهی به صورت عملی تحقق می‌یابد: درمانگاه‌ها، مراکز بهداشتی، خادمانی که بیماران را حمل می‌کنند. این، فرصتی است برای تربیت فرزندان درباره اعتماد به جامعه ایمانی و اینکه: «هرگز تنها نیستی، وقتی در راه خدا حرکت کنی.»

 
۳. مروّت در سفر: بخشش، سازگاری و ذکر خدا
«أمّا مُرُوَّةُ السَّفَرِ، فَبَذلُ الزّادِ و قِلَّةُ الخِلافِ علی مَن صَحِبَکَ، و کَثرَةُ ذِکرِ اللّهِ فی کُلِّ مَصعَدٍ و مَهبِطٍ، و نُزُولٍ، و قِیامٍ، و قُعودٍ.»
«جوانمردی در سفر، عبارت است از: بخشیدن ره‌توشه، کمتر ناسازگاری کردن با همراهان، و بسیار یاد خدا در هر فراز و نشیب، هر فرودآمدن، برخاستن و نشستن.»(۳)
    
این حدیث، سه رکن اخلاقی سفر را مشخص می‌کند:
۱- بخشش ره‌توشه: نشانه‌ای از سخاوت و انفاق
۲- کمتر اختلاف کردن: نشانه‌ای از تحمل و سبکبالی روحی
۳- ذکر خدا در هر حرکت: نشانه‌ای از حضور قلبی
 
در پیاده‌روی اربعین، این مروّت، در هر قدم دیده می‌شود: از دادن آب تا لبخندی که در خستگی زده می‌شود، از سکوت در برابر ترافیک تا ذکر «لا اله الا الله» در بالای تپه. این، سفری نیست برای راحتی، بلکه سفری است برای تکامل اخلاقی.

 
۴. هشدار معنوی: سفری که دین را در خطر نیندازد
«لا یَخرُجِ الرَّجُلُ فی سَفَرٍ یَخافُ فیهِ علی دِینِهِ و صَلاتِهِ.» «آدمی نباید به سفری برون رود که در آن از دین و نمازش بترسد.» (۴)
 
این حدیث، یادآوری مهمی است: سفر، نباید به گونه‌ای باشد که فرد از نماز، ذکر یا احکام دینی غافل شود. اگر بار مادی زیاد باشد، یا برنامه‌ریزی نادرست باشد، ممکن است فرد از خستگی، نماز را قضا کند یا از ذکر غافل شود. پس سبکبالی، تنها برای جسم نیست، بلکه برای حفظ معنویت است. بار سنگین، نباید بهانه‌ای شود برای فراموشی خدا.


پی نوشت:

۱. مکارم الأخلاق، ج ۱، ص ۵۳۶، ح ۱۸۶۶
۲. بحارالأنوار، ج ۷۶، ص ۲۷۳، ح ۳۱
۳. بحارالأنوار، ج ۷۶، ص ۲۶۶، ح ۱
۴. بحارالأنوار، ج ۱۰، ص ۱۰۸، ح ۱
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha