خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: آیه ی تطهیر به روشنی، «معصوم بودن» کسانی را که درباره ی آنها نازل گردید، نشان می دهد و اینکه مفهوم پاک شدن و از میان رفتن پلیدی در این آیه، به تمام معنای کلمه بوده و به بالاترین مرحله ی «عصمت» اشاره دارد. اما در این مطلب برای شناخت مصداق «اهل بیت» و تعیین اینکه آیه ی شریف تطهیر درباره ی چه کسانی نازل شده، به بحث می پردازیم.
برای رسیدن به این هدف، کافی است به روایات و احادیث محکم، و متواتر که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است مراجعه کنیم و اسامی آنان را یک به یک به صراحت بیان کنیم جای شک و تردیدی باقی نماند. برای این مهم به برخی از آنها اشاره خواهیم داشت. این احادیث، از گروه بی شماری از امهات مؤمنین (همسران پیامبر) صحابه، تابعین و دیگران نقل شده است.
در میان کسانی که این احادیث را نقل کرده اند، از همسران پیامبر می توان عایشه و امّ سلمه و از اصحاب آن حضرت، می توان امیرمؤمنان علی (علیه السلام)، ابوسعید خدری، جابر بن عبدالله انصاری، واثلة بن اسقع، انس بن مالک، سعد بن ابی وقاص، ابوبرزه، ابوحمراء، ابن عباس و بسیاری دیگر را نام برد که ذکر همه آن احادیث در این مبحث نمی گنجد. بنابراین، تنها به ذکر برگزیده و نمونه ای از این متون بی شمار که بر اساس راویان آنها طبقه بندی شده، اکتفا می کنیم.
۱. امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام)
حارث به نقل از امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) آورده که فرمود:پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، هر صبحدم نزد ما می آمد و می فرمود: «بشتابید به نماز! خدای شما را رحمت کند... بشتابید به نماز: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» (۱).
۲. عایشه
صفیه دختر شیبه به نقل از عایشه چنین گوید:«پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، روزی هنگام صبح در حالی که پوستین بافته از پشم سیاه رنگ بر سر داشت، بیرون آمد. حسن بن علی به نزد او آمد، پس او را به زیر آن جامه برد. سپس حسین بن علی آمد، او را هم داخل کرد. آن گاه فاطمه آمد، او را هم زیر جامه جا داد. سپس علی آمد، او را نیز به زیر همان پوستین برد. آن گاه فرمود: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».
این حدیث را مسلم در صحیح (۲) و بیهقی در سنن (۳) نقل کرده اند. همچنین حاکم نیشابوری با سند دیگری در مستدرک آن را آورده و گفته است: «این حدیث، صحیح است به شرط آنکه شیخین آن را نقل کرده باشند که چنین نکرده اند. » (۴)
۳. امّ سلمه
۱. عطاء بن یسار از امّ سلمه چنین روایت کرده است:آیه ی «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» در خانه من نازل شد. پس از نزول آیه، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، علی، فاطمه، حسن و حسین (رضوان الله علیهم اجمعین) را فراخواند و فرمود: «خداوندا! اینها اهل بیت من هستند. »
عرض کردم: ای رسول خدا! آیا من از اهل بیت نیستم؟
پیامبر فرمود: «تو از نیکان هستی، اما اهل بیت من اینها هستند. خداوندا! اهل بیت من سزاوارترند. »
حاکم نیشابوری در ذیل این حدیث آورده است: «این حدیث را اگر نجاری روایت کرده باشد، صحیح است، اما وی چنین نکرده است. » (۵)
۲. شهر بن حوشب به نقل از امّ سلمه چنین گوید:
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، حسن، حسین، علی، فاطمه را با عبایی پوشاند و سپس فرمود: «خداوندا! اینها اهل بیت من و خاندان من هستند. پلیدی را از آنها دور کن و آنها را پاک و مطهر قرارده. » امّ سلمه عرض کرد: ای رسول خدا! آیا من هم با آنان هستم؟ فرمود: «تو از صالحان و نیکان هستی».
ترمذی در ذیل این حدیث گوید: «این حدیث، نیکو و صحیح است و بهترین حدیثی است که در این باره نقل شده است. » (۶)
۴. ابوسعید خدری
ابن مردویه و خطیب بغدادی از ابوسعید خدری چنین نقل کرده اند:روزی پیامبر در خانه ی امّ المؤمنین، امّ سلمه بود. جبرئیل (علیه السلام) نازل شد و این آیه را بر آن حضرت آورد: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» در این هنگام، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، حسن و حسین، فاطمه و علی را فراخواند و آنها را به خود نزدیک کرد و جامه ای بر آنها افکند. امّ سلمه هم در گوشه ای دیگر، حجاب بر خود افکنده و نشسته بود. پیامبر فرمود: «خداوندا! اینها اهل بیت من هستند. خدایا! رجس و پلیدی را از آنان دور کن و آنها را پاک و مطهر گردان. »
امّ سلمه عرض کرد: «ای پیامبر خدا! آیا من هم جزء آنها هستم؟»
حضرت فرمود: « [نه] تو بر جای خود باش! اما تو از نیکان هستی. » (۷)
۵. جابر بن عبدالله انصاری
محمد بن متکدر از جابربن عبدالله چنین نقل کرده است:آیه ی «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» در حالی بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد که جز فاطمه، حسن، حسین و علی، کسی در خانه نبود. پس پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «خداوندا اینها اهل بیت من هستند. » (۸)
۶. واثلة بن اسقع
ابوعماره به نقل از واثلة بن اسقع گوید:روزی به سراغ علی رفتم و او را نیافتم. فاطمه گفت: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) او را فراخواند و به نزد او رفت. » در این هنگام، علی به همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند و وارد خانه شدند. من نیز به همراه آنها داخل شدم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حسن و حسین را به نزد خود خواند و آن دو را بر زانوی خود نشاند. سپس فاطمه و همسرش را به آغوش خود نزدیک کرد و آنها را با جامه ای پوشاند و فرمود:
«إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» سپس فرمود: «اینها اهل بیت من هستند. خداوندا! اهل بیتم سزاوارترند. »
بار دیگر حاکم نیشابوری در ذیل این حدیث چنین آورده است: «این حدیث صحیح است، به شرط آنکه شیخین نیز آن را روایت کرده باشند که چنین نکرده اند. » (۹)
۷. انس بن مالک
علی بن زید از انس بن مالک روایت کرده که پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، تا شش ماه پس از نزول آیه ی تطهیر، هر صبحدم که بیرون می رفت، از کنار خانه ی فاطمه عبور می کرد و می فرمود: «وقت نماز است، ای اهل بیت!». «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» (۱۰).حاکم نیشابوری در ذیل این حدیث آورده است: «این حدیث، اگر مسلم آن را روایت کرده باشد، صحیح است که چنین نکرده است. » (۱۱)
۸. سعد بن ابی وقاص
و بکیر بن مسمار گوید: از عامر بن سعد شنیدم که می گفت: معاویه از سعد بن ابی وقاص پرسید: چه چیز باعث شده که تو، علی بن ابی طالب را سب و دشنام نمی دهی؟سعد گفت: او را دشنام نمی دهم، زیرا سه جمله را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به یاد دارم که اگر هر یک از آنها درباره من گفته شده بود، برایم از شتران سرخ مو با ارزش تر بود. معاویه پرسید: آن جملات چیست ای سعد؟
سعد گفت: دشنام نمی دهم، زیرا به یاد دارم که وقتی وحی نازل شد، پیامبر خدا، علی و دو فرزند او و فاطمه را فراخواند و آنها را به زیر جامه ی خود جای داد و فرمود: «پروردگارا! اینها اهل بیت من هستند. »
حاکم نیشابوری گوید: «این حدیث، صحیح است به شرط آنکه شیخین ان را نقل کرده باشند، اما آنها به این صورت نقل نکرده اند. » (۱۲)
و در روایت دیگری، سعد بن ابی وقاص خطاب به معاویه چنین می گوید:
هنگامی که آیه ی «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» نازل شد، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) علی و فاطمه و حسن و حسین را فراخواند و فرمود: «خداوندا! اینها اهل بیت من هستند... » (۱۳).
۹. عبدالله بن عباس
احمد بن حنبل در مسند خود، به نقل از عمرو بن میمون آورده است:«روزی نزد ابن عباس نشسته بودم. نُه نفر آمدند و (هنگام بیرون رفتن) گفتند: ای ابن عباس! همراه ما می آیی یا با اینها می مانی؟ ابن عباس گفت: با شما می آیم. (در آن زمان او هنوز نابینا نشده بود). رفتند و شروع به صحبت کردند و ما نفهمیدیم چه می گفتند. ابن عباس بازگشت و در حالی که جامه ی خویش می جنباند، گفت: اف بر آنها! درباره ی مردی کینه به دل گرفته اند و بدگویی می کنند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، در نبرد خیبر، درباره ی او فرمود: «فردا مردی را روانه ی میدان کنم که خدا و رسول او را دوست می دارد... ».
تا آنجا که می گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جامه ی خویش برداشت و آن را به روی علی و فاطمه و حسن و حسین افکند و فرمود: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» (۱۴).
حاکم نیشابوری در مستدرک می گوید: «این حدیث از نظر سند معتبر و صحیح است؛ اما آن دو (مسلم و بخاری) آن را به این صورت نقل نکرده اند. » (۱۵)
۱۰. ابوحمراء خدمتکار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
ابن جریر و ابن مردویه از ابوحمراء چنین نقل کرده اند:به یاد دارم که وقتی در مدینه بودیم، پیامبر خدا در مدت هشت ماه تمام هرگاه که برای نماز صبح خارج می شد، به در خانه ی علی (علیه السلام) می رفت، دستانش را بر دو طرف در قرار می داد و می فرمود:
بشتابید به نماز، بشتابید به نماز: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» (۱۶).
جمع بندی
با توجه به روایات مذکور و بسیاری روایات دیگر، کمترین تردیدی در معنای «اهل بیت» که آیه ی تطهیر در بیان عصمت آنان نازل شده باقی نمی ماند. آنان، اهل خانه ی علی و فاطمه هستند، همان ها که به زیر عبای پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گرد آمدند. آنها کسانی هستند که جامه ی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) آنها را در برگرفت، آنها کسانی هستند که... و سرانجام آنان کسانی هستند که روایات مذکور و دیگر روایات وارده، درباره ی آنها آمده است.آنچه در این میان جلب توجه می کند، سکوت مسلمانان و پرسش نکردن آنان از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی معنا و مصداق «اهل بیت» است، حال آنکه آنان، شب و روز کتاب خدا را تلاوت کرده و آیه ای چون «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» را قرائت می کردند و نیز از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می شنیدند که در موارد متعدد و اماکن مختلف، آنان را به پیروی از «اهل بیت» و تمسک به آنها سفارش می کرد و می فرمود:
من در میان شما دو چیز گرانبها برجای می گذارم: نخست کتاب خدا... و دیگری اهل بیتم. در رفتار با اهل بیتم، خدا را در نظر آورید.
و یا می فرمود:
اهل بیت من، همچون کشتی نوح هستند. هرکه بدان درآید، رهایی یابد و هرکه از آن باز ماند، غرقه شود.
و می فرماید:
ستارگان مایه ی امنیت اهل آسمان هستند، پس اگر ستارگان از میان روند، آنچه که (از عذاب و هلاکت) به اهل آسمان وعده شده است، بر سرشان آید. من نیز موجب امنیت اصحابم هستم. وقتی من بروم، وعده هایی که به آنها داده شده فرا می رسد و اهل بیت من نیز موجب امنیت امت من هستند، اگر آنان از میان بروند، وعده های (عذاب و سختی) که به امتم داده شده، فرا می رسد. (۱۷)
تعدد موارد تطبیق آیه ی شریف تطهیر
با بررسی متون وارد شده در این باره می توان دریافت که پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اصرار داشتند که مصداق اهل بیت در این آیه ی شریف را به همان بزرگواران منحصر نمایند و معنای آن را تنها به آنان اختصاص دهند تا امکان هرگونه ادعای مبنی بر تطبیق این معنا بر دیگران، منتفی گردد، چنان که آن حضرت، حتی به «امّ سلمه» اجازه ورود به زیر عبا را ندادند تا راه سوء استفاده ادعاکنندگان بسته شود و کسی نتواند خود را به این مصداق نزدیک بداند و این آیه، درباره ی او نیز صحیح پنداشته شود.بدین ترتیب، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به طور ویژه تأکید داشتند که معنای آیه، تنها بر همین عده ی برگزیده تطبیق می کند. ایشان، بارها این موضوع را تکرار کردند تا گوش ها بدان عادت کند و دل ها نسبت بدان اطمینان یابد. اعلام این مطلب، در موارد و مناسبت های متعدد انجام شد، به گونه ای که آن حضرت، هر بار در برابر یکی از همسران خود این کار را انجام داده و بدان هم اکتفا نفرمودند، بلکه برای بار دوم، سوم و چهارم نیز آن را تکرار نمودند.
بار دیگر می بینیم که اعلام این موضوع، در برابر ملأ عام و در حضور جمعی از مسلمین انجام شده است، مانند زمانی که آن حضرت، هنگام نماز بر در خانه ی علی و فاطمه (علیها السلام) می ایستاند و آنها را خطاب قرار می دادند.
گاهی هم آن حضرت، در برابر یکی از صحابه، مانند واثلة بن اسقع بر این مسئله تأکید می کردند. در اینجا به برخی از مناسبت هایی که پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به بیان مصادیق این آیه ی شریف پرداختند، اشاره می کنیم:
موارد مهم تطبیق و تکرار آیه تطهیر:
۱. در ماجرای ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه (ع)
-
پیامبر (ص) هنگام ورود آنها به خانه، با وضو گرفتن از آب، آن را به بدن هر دو پاشید و برایشان دعا کرد: «خدایا! اینان اهل بیت مناند؛ پلیدی را از آنان دور کن و آنان را پاک گردان.»
-
به صراحت فرمود: «او از من است و من از او هستم...»
۲. ایستادن مکرر پیامبر بر در خانه علی و فاطمه (ع)
-
پیامبر (ص) تا چهل روز یا هشت ماه، هر روز صبح به در خانه آنان میآمد، سلام میداد و آیه تطهیر را تلاوت میکرد.
-
در برخی نقلها، پیامبر فرمودند: «من با هرکه شما با او در جنگ باشید، در جنگم، و با هر که شما با او در صلح باشید، در صلحم.»
-
این اقدام، در برابر برخی همسران پیامبر، صحابه، و حتی در برابر مردم کوچه و بازار انجام شد تا هیچ شکی باقی نماند.
۳. دعوت به نماز همراه با تلاوت آیه تطهیر
-
پیامبر (ص) هنگام وقت نمازهای واجب، به در خانه اهل بیت میرفت، آنها را دعوت به نماز میکرد و میفرمود: «ای اهل بیت! وقت نماز است... إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ...»
-
این کار به صورت مستمر، در پنج وعده نماز روزانه و تا ۹ ماه ادامه داشت.
پیامبر اکرم (ص) با تأکید، استمرار و تکرار فراوان، مصداق آیه تطهیر را تنها در اهل بیت خاص خود معرفی کردند.
این اقدام نه تنها در خلوت، بلکه در حضور عموم مردم و صحابه صورت گرفت تا هرگونه ادعای نادرست و تطبیق ناروا از اساس رد شود.
چنین توجه و تأکیدی، بیانگر جایگاه رفیع اهل بیت (ع) در نزد پیامبر و نقشه الهی برای تبیین طهارت ذاتی آنان است.
پینوشتها:
۱. امالی مفید، ابوعبدالله محمد بن نعمان بغدادی، قم: سازمان چاپ و انتشارات اسلامی وابسته به جامعة مدرسین حوزه ی علمیه، ص ۳۱۸.
۲. صحیح مسلم، ج ۷، ص ۳۱۰.
۳. سنن الکبری، ابوبکر احمد بیهقی، بیروت: انتشارات دارالفکر، ج ۲، ص ۱۴۹.
۴. المستدرک علی الصحیحین، ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن حاکم نیشابوری، بیروت: دارالمعرفه، ج ۳، ص ۴۱.
۵. همان، ج ۲، ص ۴۱۶.
۶. سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۶۱.
۷. الدار المنثور، جلال الدین سیوطی، ج ۱، بیروت: انتشارات دارالفکر، ۱۴۰۳ هـ/ ۱۹۸۳ م، ج ۶، ص ۶۰۴.
۸. شواهد التنزیل، عبیدالله بن احمد حذاء (حاکم) نیشابوری، چ ۱، تهران: مؤسسه چاپ و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ هـ / ۱۹۹۰ م، ج ۲، ص ۲۹.
۹. المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۴۷.
۱۰. مسند احمد، ج ۲، ص ۲۵۹، سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۱. کنزالعمال، علاء الدین علی متقی بن حسام الدین هندی، بیروت: انتشارات رسالت، ۱۹۸۹ م. ، ج ۱۳، ص ۶۴۶.
۱۱. المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۵۸.
۱۲. همان، ص ۱۰۸.
۱۳. الخصائص، ابوعبدالرحمن بن شعیب نسائی، شافعی، قم، انتشارات نینوا، ص ۴۸.
۱۴. مسند احمد بن حنبل، ج ۱، ص ۳۳۱.
۱۵. المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۲.
۱۶. الدرالمنثور، ج ۵، ص ۱۹۹.
۱۷. صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۳.
حیدری، سیدکمال، (۱۳۹۲)، عصمت در قرآن، تهران، نشر سخن، چاپ اول
نظر شما